Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
circulating edium
U
وسیله رواج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circulating
U
سیار
circulating
U
آنچه به راحتی می چرخد
circulating
U
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
circulating
U
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
circulating
U
رایج
circulating storage
U
انباره گردشی
circulating pump
U
پمپ دوار
circulating medium
U
وسیله انتقال قدرت خرید
non-circulating materials
U
اجناسی که قرض داده نمی شوند
[بیشتر در کتابخانه]
circulating library
U
کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
circulating capital
U
سرمایه در گردش
circulating capital
U
سرمایه در جریان
circulating asset
U
دارایی جاری
circulating asset
U
دارایی در گردش
oil circulating lubrication
U
روغنکاری نوع گردشی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com