English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chess board illusion U خطای ادراکی شطرنجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chess board U صفحه شطرنج
chess board rug U قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
chess U سطح شیب دار پل شناور
chess U شطرنج
illusion U فریب
illusion U خیال باطل وهم
illusion U حیله
illusion U خطای حسی
illusion U گول
illusion U عرب
illusion U چرخ فلک بی دست
chess problem U معما
consultation chess U بیش از یک نفر در برابر بیش ازیک نفر
chess problem U مسئله شطرنج
consultation chess U بازی شطرنج مشورتی
blindfold chess U شطرنج چشم بسته
correspondence chess U بازی شطرنج مکاتبهای
blindfold chess U غایبانه
traditional chess U شطرنج استاندارد
chess oscar U اسکار شطرنج
chess olympiad U المپیاد شطرنج
chess master U استاد شطرنج
chess man U مهره شطرنج
chess machine U لقب کاپابلانکا
chess machine U ماشین شطرنج
chess clock U ساعت شطرنج
chess notation U نمایشگاهشطرنج
chess blindness U کوری شطرنجی
to play at chess U شطرنج بازی کردن
progressive chess U شطرنج سریع
lightning chess U شطرنج سریع
living chess U شطرنج با مهرههای جاندار
rules of chess U قوانین شطرنج
postal chess U شطرنج مکاتبهای
five minute chess U بازی شطرنج 5 دقیقهای
a game of chess U یک مسابقه شطرنج
brentano's illusion U خطای ادراکی برنتانو
illusion of space U القاء خاصیت فضایی
audiogyral illusion U خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
money illusion U خطای پولی
audiogravic illusion U خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
aristotle's illusion U خطای ادراکی ارسطو
memory illusion U خطای یاد
money illusion U توهم پولی
optical illusion U خطای ادراکی دیداری
blumenfeld illusion U خطای ادراکی بلومنفلد
delboeuf's illusion U خطای ادراکی دلبوف
geometric illusion U خطای ادراکی هندسی
curvature illusion U خطای ادراکی انحنابینی
demoor's illusion U خطای ادراکی دمور
staircase illusion U خطای ادراکی پلکان
windmill illusion U خطای ادراکی حرکت چرخ
zollner illusion U خطای ادراکی زولنر
titchener's illusion U خطای بصری تیچنر
wundt illusion U خطای ادراکی وونت
optical illusion U خطای باصره
visual illusion U خطای ادراکی دیداری
Chess is my pastim (hobby). U سر گرمی من شطرنج است
charpentier koseleff illusion U خطای ادراکی شارپانتیه-کوزلف
divergent line illusion U خطای ادراکی خط واگرا
size weight illusion U خطای ادراکی اندازه- وزن
half length illusion U خطای ادراکی میانی
muller lyer illusion U خطای ادراکی مولر- لایر
vertical center line illusion U خطای خط قائم مرکزی
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
i/o board U تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
over the board U بازی شطرنج حضوری
to board out U بیرون ازخانه خود غذاخوردن
to go on board U سوارکشتی شدن
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
with whom do you board U پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
by the board U از طرف پهلوی ناو
To get on board. U سوار کشتی شدن
go by the board U از ناو پرت شدن
i got it over board U انرادرکشتی اوردم
board U هیات
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board U میزشوریادادگاه
board U اغذیه
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board U وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
board U صفحه مدار
board U برد
above board به طور آشکار
above board U بی حیله
across the board U سرجمع
board U هیئت کمیسیون
board U غذای روی میز
board U میز غذا
board U کشتی
board U منزل کردن
board U پانسیون شدن
board U هیئت ژوری
board U تخته حاوی نقشه
board U تخته پوش کردن
board U سوار
board U سوارشدن بکنارکشتی امدن
board U شدن
board U تابلوی امتیازات
board U صفحه یامیز شطرنج
board U سکوی شیرجه
board U هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board U هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
board U روکش کردن
board U جلد کردن تخته
board U مقوا
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
board U تابلو
across the board یکسره
board U کمیته تخته کار صفحه چارت
across the board U شامل تمام طبقات
board U تخته
board and lodging U خوابگاه با پذیرایی غذا [در مهمانسرا یا هتل]
paste board U مقوا
paste board U کارت
particle board U تخته خرده چوب
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
spring board U تخته شیرجه
splash board U سپر پاشنه قایق
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
sliding board U سراشیبی
sliding board U سرسره
particle board U نوتخته
ouija board U لوح احضار
switch board U تابلوی برق
switch board U صفحه تقسیم برق
switch board U صفحه کلید برق یاتلفن
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
straw board U مقوای ضخیم
story board U مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
status board U تابلو وضعیت
status board U تابلوی نشان دهنده وضعیت
pack board U وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم
paddle board U تخته شنا
eaves-board U لب بام
panel board U تابلوی برق
status board U تابلوی وضعیت
skim board U تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
playing the board U بازی بر صفحه
playing the board U بازی فی نفسه
scaffold board U تخته چوب بست
scaffold board U تخته زیر پا
scale board U تخته نازک
side board U میز پا دیواری
side board U میز دم دستی
shoulder board U پیش فنگ
shoe board U علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
selection board U هیات گزینش
seguin board U تخته سگن
sea board U خط ساحلی
sea board U کناره دریا
sea board U کناردریا
running board U تخته رکاب اتومبیل
runing board U رکاب
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
plotting board U پلاتینگ برد
plotting board U صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
populated board U یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
clap-board U [تخته ی رو کوبی یا روکار ساختمان]
press board U مقوای فشرده
programmer board U برد برنامه ریز
range board U میز تنظیم مسافت
barge-board U [تخته بالای سنتوری زیر سرپوش]
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
side board U میز قفسه دار
side board U میز کناری
range board U طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
sea board U دریاکنار
ironing board U میزاتو
half board U هتلیکهفقطصبحانهوعصرانهدرآنسروشود
draining board U آبچکانفرفشوئی
chopping board U تختهسبزیو گوشت
board meeting U جلسهمالکیاهیئتمدیرهیکشرکت
board and lodging U غذاییبرایخوردنومکانیبرایخوابیدن
tote board U تختهحملونقل
skirting board U تختهپارچهای
route board U تختهتعیینمسیر
pressing board U تختهفشرده
placard board U تختهپلاکارد
louvre-board U سکویروزنهدار
lighting board U تختهروشنایی
front board U مقوایجلویی
board insulation U عایقتختهای
sandwich board U آگهیتبلیغاتیکهبهشانهمیاندازند
governing board U کمیته حاکمه
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of managers U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
managing board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
to board a flight U سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
for full board U برای تختخواب و تمام وعده های غذا
for half board U برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
for half board U برای نیم پانسیون
for full board U برای تمام پانسیون
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
To board a plane. U سوار هواپیما شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com