Perdic | checking accounts | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 63 (6 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	checking accounts U	حساب جاری بانکی
	checking accounts U	حساب جاری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	by all accounts U	طبق گزارشهای [اطلاعات] داده شده
	accounts U	دفاتر
	accounts U	حسابها
	income accounts	حساب های درآمد
	financial accounts	حساب های مالی
	manipulate accounts U	حسابسازی کردن
	manipulation of accounts U	حسابسازی
	outstanding accounts	حساب های معوق
	outstanding accounts U	حسابهای پرداخت نشده
	expense accounts U	حساب هزینه
	bank accounts U	حساب بانکی
	accounts package U	نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
	equity accounts	حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
	budgetary accounts U	حسابهای تخمینی
	depaartment of accounts U	اداره محاسبات
	cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
	accounts payable U	حساب قابل پرداخت
	I have settled all my accounts.	همه حساب هایم را صاف کردم
	deposit accounts U	حساب سپرده
	deposit accounts U	حساب پس انداز
	expense accounts U	صورت هزینه حساب خرج
	current accounts U	حساب جاری
	To concoct accounts. U	حساب تراشیدن
	to verify the accounts	رسیدگی به محاسبات کردن حساب ها را رسیدگی یا ممیزی کردن
	the investigation of accounts U	رسیدگی بحساب
	expense accounts U	حساب مخارج
	checking out U	تسویه حساب
	self checking U	خود رس
	checking U	وارسی
	checking U	امتحان
	checking U	نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند
	checking U	ازمایش
	checking U	مقابله
	checking U	تحقیق
	checking U	بررسی
	checking U	کد تصحیح خطا
	self checking number U	عدد خودرس
	self checking code U	رمز خودرس
	sequence checking U	مقابله ترتیبی
	sequence checking U	کنترل متوالی
	cross-checking U	بررسی متقابل
	checking account U	حساب جاری
	We will be checking out around noon.	ما حدود ظهر تسویه حساب میکنیم.
	checking account U	حساب جاری بانکی
	double-checking U	کیش دوبل
	character checking U	تست کاراکتری
	parity checking U	بازبینی مقایسه
	checking program U	برنامه مقابله کننده
	cargo checking U	بازرسی کردن محمولات
	cargo checking U	بازرسی بار
	desk checking U	فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
	desk checking U	بررسی دستی
	board checking U	تنه
	error checking U	بررسی خطا
	checking of goods U	بررسی امتعه
	jab checking U	فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
	loop checking U	مقابله حلقه
	marginal checking U	بررسی مرزی
	parity checking U	توازن سنج
	parity checking U	بررسی توازن
	parity checking U	مقابله توازن

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy