English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chance medley U ادم کشی اتفاقی که باسوء قصدنبوده وغیرعمدی هم نبوده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
medley U امیخته
medley U اختلاط
medley U مختلط رنگارنگ
medley U زد وخورد
medley U قطعه موسیقی مختلط
medley U شنای مختلط 002 تا 004متر
distance medley U دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
swedish medley U دو امدادی سوئدی در تالارسرپوشیده
individual medley U شنای مختلط
sprint medley U دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
medley relay U شنا و دو امدادی
medley relay U مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
off-chance U شانسی یابختویااقبال
by chance <adv.> U بطور اتفاقی
by chance <adv.> U برحسب اتفاق
by chance <adv.> U تصادفی
on the chance of U نظر به احتمال
by chance <adv.> U تصادفا
There is a 50-50 chance. U احتمال 50-50است
by chance <adv.> U بطور تصادف
He'll take the chance. U او [مرد] دل را به دریا می زند.
He took his chance. U او [مرد] این ریسک را کرد.
This is my last chance . U این برایم آخرین فرصت است
chance U بخت
chance U فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
chance U فرصت بل گرفتن
by chance U برحسب اتفاق یاتصادف
chance U اتفاق
chance U احتمال
chance U تصادفی
chance U اتفاقی
chance U اتفاق افتادن
chance U فرصت مجال
to take ones chance U به پیشامد خودتن دردادن بقسمت خودراضی شدن
chance U شانس
chance U تصادف
by chance <adv.> U اتفاقا
he seized upon the chance U فرصت راغنیمت شمرد
chance error U خطای تصادفی
A problem is a chance for you to do your best. U مشکل فرصتی است برای شما تا نهایت تلاشتان را بکنید.
last chance rule U مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
stand a chance <idiom> U احتمال داشتن
missing a chance U بزبیاری
life chance U مجال زندگی
snapat the chance U فرصت را در اغوش بگیر
he seized upon the chance U ازموقع استفاده کرد
game of chance U بازی قمار
Accidentally . By chance. U بر حسب اتفاق
chance variations U تغییرات تصادفی
To take a chance . To risk it. U دل رابه دریا زدن
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
Before it is too late . while one has the chance . U اگر فرصت با قی است ( از دست نرفته )
(not a) ghost of a chance <idiom> U حتی یک شانس کوچکی
chance level U سطح تصادفی
fat chance <idiom> U هیچ شانسی نداشتند
(not a) snowball's chance in hell <idiom> U بد شانس مطلق
I dont have an earthly chance. U کمترین شانس راروی زمین ندارم
Accidentally. By chance. By accident. بر حسب تصادف [تصادفا]
throw away a chance or opportunity <idiom> U لگدزدن به بخت واقبال
How come you remembered me ? What lucky chance brings you here U چه شد که یادی از ماکردی ؟
We havent got the slightest chance . We are left out . U کلاهمان پ؟ معرکه است
To make assurance doubly sure . To leave nothing to chance. To take every precaution . U محکم کاری کردن
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com