English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
center swing bridge U پل میانگرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
swing bridge U پل نوسان دار
swing bridge U پل گردان
center to center method U روش اتصال مرکز به مرکزعکس هوایی
swing U هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swing U ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swing U اونگ نوعی رقص واهنگ ان
swing U اهتزاز
swing U تاب نوسان
swing U چرخیدن
swing U پیچیدن موازی اسکیها
swing U قطردوران قطر گردش
swing U جنبش
swing U نوسان
swing U چرخ دادن چرخ تاب
swing U جنبانیدن
swing U تاب دادن
swing U تاب خوردن دور زدن چرخیدن
swing U نوسان کردن
swing U تاب خوردن
swing U اونگان شدن یا کردن
swing saw U اره کانهای نوسان دار
swing up U درحال تاب خوردن
let it have its swing U بگذاریدسیرعادی خودرابکند بگذارید جریان خودراطی کند
swing up U بدن راازمیله بالاکشیدن
to make somebody swing U بدار آویختن کسی [اصطلاح روزمره]
compass swing U چرخش خط محوری
short swing U پیچهای با شعاع کم
upward swing U نوسان به سمت بالا
voltage swing U نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
giant swing U افتاب یا مهتاب
giant swing U تاب بلند
frequency swing U انحراف فرکانس
hip swing U چرخ جلو روی پارالل
boom swing U ناحیه لرزش
boom swing U حیطه نوسان
back swing U نوسان به عقب
downward swing U نوسان رو به پایین
compass swing U قطب نما انحراف طولی قطب نما
to make somebody swing U کسی را دار زدن [اصطلاح روزمره]
to swing the lead U اززیر کار در رفتن
swing bar U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
get in the swing of things <idiom> U به شرایط جدید عادت کردن
swing gates U دریچههای گردان
swing bowler U توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
swing voter U فردیکهبهحزبسیاسیخاصیتعلقندارد
forward swing U تاباولیه
swing bucket U جراثقال گردان
swing bucket U جراثقال نوسان دار
swing from one's heels U ضربههای قدرتی
swing doors U در گردان
swing roll U چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
swing bell U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing basket U سبد ابکشی
to swing the lead U خود را به ناخوشی زدن
swing door U در گردان
grid voltage swing U تغییر یا نوسان ولتاژ شبکه
german giant swing U افتاب شکسته
swing half turn U تاب بدن ژیمناست با نیم پیچ
the work is in full swing U کاربخوبی جریان دارد
swing frame grinder U دستگاه سنگ زنی نوسان دار
There is not room no swing a cat . <proverb> U گربه را مجال گذز نیست .
To shake ( swing , roll) ones hips . U قر دادن
bridge U پل
bridge U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge U پل ساختن
bridge U اتصال دادن
bridge U پل زدن
bridge U پل فرماندهی کشتی
bridge U پل فرماندهی
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U بازی ورق
bridge U جسر
bridge U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge U برامدگی بینی
bridge U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge U compassplatform : syn
slab bridge U پل تاوه
loading bridge U پل بارگیری
spar bridge U پل الواری
spar bridge U پل ساخته شده ازگرده چوب
irish bridge U پل ایرلندی
magnetic bridge U پل مغناطیسی
irish bridge U اب نما
irish bridge U پل مغروق
signal bridge U پل مخابره ناو
signal bridge U پل مخابرات ناو
clapper bridge U پل سنگی
chain bridge U پل معلق
chain bridge U پل زنجیری
skew bridge U پل کج
irish bridge U ابنمای مغروق
salt bridge U پل نمک
stick bridge U پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
lattice bridge U پل نردهای
truss bridge U پل اسکلت فلزی
truss bridge U پل خرپایی
truss bridge U پل با تیر مشبک
truss bridge U پل دارای اسکلت اهنی
treadway bridge U پل دوخطه
treadway bridge U پل عبور موقتی پیاده
the span of a bridge U چشمه یا دهانه پل
the pier of a bridge U پایه پل
the instability of a bridge U نا استواری پل
that bridge has openings U ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
float bridge U پل شناور
trestle bridge U پل پایه خرپایی
lever bridge U پل بالا رو
lever bridge U پل باز شو
lattice bridge U پل شبکهای
slab bridge U پل دالو
girder bridge U پل پوتری
flying bridge U پل موقتی
impedance bridge U پل امپدانس
impedance bridge U پل اندازه گیری مقاومت
flumed bridge U پل تنگ کننده معبر اب
floating bridge U پل متحرک موقتی
floating bridge U پل شناور
inductance bridge U پل اندوکتیویته
flag bridge U پل پرچم
flag bridge U پل تیمساران
fixed bridge U پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
flying bridge U پل شناور
flying bridge U پل هوایی
foot bridge U پل پیاده رو
girder bridge U پل چند تکه قابل نصب رویهم
girder bridge U پل بیلی متوسط
girder bridge U پل تیر حمالی
handling bridge U پل بار
heydweiler bridge U پل هایدویلر
gap bridge U گلویی ماشین تراش
highway bridge U راپل
maxwell bridge U پل اندازه گیری ماکسول
pedestrian bridge U پل پیاده رو
fixed bridge U پل ثابت
measuring bridge U پل اندازه گیری
movable bridge U پل متحرک
oxygen bridge U پل اکسیژنی
pontoon bridge U پل شناور قایقی
pontoon bridge U پل موقت
railroad bridge U پل راه اهن
railway bridge U پل راه اهن
ribbon bridge U پل تاشونده
ribbon bridge U پل کرکرهای
rise of a bridge U خیز طاق پل
road bridge U پل راه
road bridge U راه پل
conductivity bridge U پل برق رسانایی
lifting bridge U پل بالارو
decade bridge U پل دهگانه
deck of a bridge U صفحه پل
movable bridge U پلی که میشودجابجا نمود
enclosed bridge U پل فرماندهی سر پوشیده
movable bridge U پل بازشو
natural bridge U پل طبیعی
draw bridge U پل کششی
magnetic bridge U پل رلوکتانس
navigating bridge U پل ناوبری
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
operating bridge U پل کارگاهی
deck of a bridge U کف پل
road bridge U پل خیابان
maxwell m l bridge U پل ماکسول
cantilever bridge U پل بازودار
bridge deck U بدنه پل
bridge circuit U مدار پلوار
bridge carriageway U شوسه پل
bridge head U سر پل ساحلی
bridge head U سر پل
bascule bridge U پل اهرمی
arched bridge U پل قوسی
bascule bridge U پل متحرک باسکولی
bascule bridge U پل بازشونده
bascule bridge U پل بازشو
bascule bridge U پل باسکولی
bascule bridge U پل قپانی
bascule bridge U پل متحرک
bailey bridge U پل متحرک وموقتی
asses bridge U قضیه حماریه
bridge escape U فرار از پل
bridge pier U پایه پل
cantilever bridge U پل طرهای
cantilever bridge U پل قپانی
cantilever bridge U پل معلق
canal bridge U پل کیالی
canal bridge U پل کانال
cantilever bridge U پل کنسول
capacitance bridge U نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
cantilever bridge U پایه پل
water under the bridge <idiom> U همه چیز عوض شده
bridge shoe U زیره پل
bridge shoe U پاشنه
bridge seat U پاشنه پل
bridge shoe U پاشنه پل
bridge seat U تکیه گاه
bridge rectifier U یکسوکننده بریج
bridge rectifier U یکسو کننده پلوار
bridge plate U پل بین سکوی بارگیری وخودرو
bridge loan U وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com