English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
caterpillar tracks U وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
caterpillar U کرم صدپا
caterpillar U تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن
caterpillar U کرم ابریشم
caterpillar buldozer U بولدوزر کاترپیلار
caterpillar gate U دریچه چرخ زنجیری
caterpillar tractor U تراکتور کاترپیلار
caterpillar truck U خودرو هزارپا
tent caterpillar U کرم صد پای پیله ساز
caterpillar bulldozer U بولدوزر [ساخت و ساختمان] [وسایل نقلیه]
tracks U با طناب کشیدن راه
tracks U راهچه
tracks U مسیر دو
tracks U خط
tracks U جاده
tracks U پیدا کردن
tracks U تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
tracks U شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
tracks U محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
in one's tracks <idiom> U ناگهانی ،بیدرنگ
tracks U اثر
tracks U دنبال کردن یک مسیر به درستی
tracks U یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks U ادامه گوی در مسیربولینگ
tracks U زمین بازیهای میدانی
tracks U دنبال کردن
tracks U پی کردن
tracks U توالی ردپاراگرفتن
tracks U تسلسل
tracks U مسابقه دویدن
tracks U نشان
tracks U راه
tracks U خط اهن جاده
tracks U رد پا
tracks U پیگردی کردن
tracks U باریکه
tracks U لبه
tracks U شیار
tracks U مسیر
tracks U اثار
tracks U رد
tracks U خط سیر
tracks U ایز راه
tracks U ایز
tracks U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracks U مسیرطی شده
tracks U تعقیب کردن
tracks U ردیابی کردن
tracks U تعقیب مسیر کردن
railway tracks U مسیر راه اهن
stop in one's tracks <idiom> U سریه متوقف شدن
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
railway tracks U خط اهن
cinder tracks U زمین دو
mine tracks U ریلهای مین گذاری ناوها
wrong side of the tracks <idiom> U قسمت فقیرنشین شهر
number of tracks sign U شمارهعلائملبه
follow in one's footsteps (tracks) <idiom> U دنبال روی دیگری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com