English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
carriage control dial U کنترلشمارهگیرنورد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
carriage control U کنترل نورد
carriage control tape U نوار کنترل نورد
carriage control tape U نواری که اطلاعات لازم برای کنترل تعویض سطر در یک چاپگر سطری روی ان پانچ شده است
dial U شماره گرفتن
dial U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial U امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dial U شماره گیری با تلفن
dial U انتخاب کردن
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
dial U گرداندن
dial U صفحه مدرج
dial U صفحه شماره گیر
dial U گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dial U شاخص
dial up U شماره گیری
dial U صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
dial U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
selector dial U صفحه شماره گیری
dial indicator U دستگاه نشاهدهنده مدرج
graduated dial U صفحه مدرج
dial gage U دستگاه اندازه گیری تغییربعدهای بسیار کوچک
dial gauge U قطر
dial graduation U مقیاس درجهای
dial in modem U مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
tension dial U درجهریزودرشتبافت
dial graduation U تقسیم بندی درجهای
dial light U لامپ صفحه مدرج
dial signal U بوق ازاد برای شماره گیری
sun dial U افتاب نما مقنطره
telephone dial U صفحه نمره گیر تلفن
dial collar U طوقه یا حلقه درجه بندی شده
dial collar U حلقه مدرج
dial cable U کابل صفحه مدرج
calculator dial U صفحهمدرجحسابگر
dial tones U بوق آزاد
dial tone U بوق آزاد
auto dial U خود شماره گیر
sun dial U ساعت افتابی
dial pulse U تپش شماره گیری
pressure dial U درجهفشار
dial up service U سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
dial up line U خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
lock dial U تنظیمقفل
dial up terminal U ترمینال شماره گیری
calling dial U صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
vernier dial U صفحه مدرج ورنیهای
moon dial U ساعت مهتابی
dial-type display U نمایشصفحهاعداد
direct reading dial U درجه بندی برای قرائت مستقیم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
dial indicator micrometer U میکرومتر با صفحه مدرج
dial feed press U پرس میزی گردان
dial depth gage U عمق سنج مدرج
dial bench gage U میز اندازه گیری
slide rule dial U صفحه مدرج خط کش محاسبهای
dial feed press U پرس رولور
carriage U کنترل چاپگر
Where is carriage no ...? واگن شماره ... کدام است؟
under carriage U ارابه فرود
carriage U هزینه حمل
carriage U کالسکه
carriage U نورد
carriage and four U درشکه چهاراسبه
carriage U بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
carriage U نرده
Where is carriage no ...? واگن شماره ... کجاست؟
carriage U قنداق توپ یا جنگ افزار قنداق
to keep a carriage U درشکه داشتن
there is a p in the carriage U درشکه مسافردارد
carriage U کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
carriage U بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
through carriage U حمل یکسره
carriage U حمل
artillery carriage U قنداق توپ
carriage forward U پس کرایه
carriage costs U هزینه حمل و نقل
dual carriage way U شاهراه دو طرفه
carriage forward U کرایه در مقصدپرداخت میشود
carriage drive U خیابان پارک
carriage costs U هزینه باربری
baby carriage U کالسکهی بچه
baby carriage U صندلی چرخدار بچه
automatic carriage U تعویض خودکار
dead carriage U کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
dead carriage U کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
land carriage U حمل و نقل خشکی
land carriage U بار کشی زمینی
carriage handle U دستگیرهحامل
the body of a carriage U بدنه یک کالسکه
water carriage U حمل از راه اب
artillery carriage U قنداق سلاح توپخانه
top carriage U قنداق بالا
carriage forward U هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
carriage return U سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود
sleeping carriage U واگن تختخواب دار
sleeping carriage U خوابگاه قطار
slip carriage U واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
smoking carriage U واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
carriage paid to U هزینه حمل به حامل پرداخت شده
carriage payed U کرایه حمل پرداخت شده
railroad carriage U اطاق کالسکهای راه اهن
carriage return U تعویض سطر Return/Enter
carriage return U بازگشت نورد
carriage return U سر سطر رفتن
gun carriage U قنداق توپ
carriage of goods U حمل و نقل کالا
ginny carriage U واگن بارکش که روی ریل حرکت میکند
lace carriage U حاملتوری
main carriage U حاملاصلی
railroad carriage U واگن باری
crossrial carriage U پاگیر تیر عرضی
horseless carriage U درشکه بی اسب
carriage road U راه درشکه رو
horseless carriage U اتومبیل
carriage paid to ... U با هزینه حمل تا ...
hackney carriage U درشکه کرایهای
to limber up a gun carriage U پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
soft carriage return U خط فاصله خالی
car railway carriage U واگن
carriage freight paid to ... U با هزینه حمل تا ...
carriage and insurance paid to U هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
self control U قوه خودداری
self control U مسک نفس
to keep under control U تحت نظارت نگه داشتن
self control U خودداری
self control U کف نفس
control U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control U مهار
control U اختیار
self-control U خودداری
self-control U خویشتنداری
control U نظارت
control U کنترل
control U کاربری
control U بازرسی
control U نظارت کردن تنظیم کردن
control U کنترل کردن
control U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control U اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control U واپاد
control U فرمان
control U توپزن دقیق
control U نظارت و ممیزی کردن
control U نظارت کردن
control U بازرسی کردن
control U کنترل کردن فرمان
control U کنترل کردن مهار کردن
control U بازرسی نظارت جلوگیری
control U بازدید
I cant help it. It is beyond my control. U دست خودم نیست
control U کنترل بازبینی
self-control U خودگردانی
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ground control U کنترل زمینی
loop control U کنترل حلقه زنی
linearity control U نافم خطی
line control U کنترل خط
light control U کنترل روشنایی
light control U کنترل نور
magnetci control U کنترل فرمان مغناطیسی
ground control U دستگاه کنترل کننده زمینی
load control U تنظیم با بار خارجی
mixture control U کنترل مخلوط
data control U کنترل داده ها
minor control U کنترل کم
minor control U کنترل ضعیف
material control U کنترل مواد
manual control U کنترل دستی
grid control U کنترل شبکه
manpower control U کنترل نیروی انسانی
lighting control U کنترل روشنایی
lift control U کنترل اسانسور
horizontal control U کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
intensity control U کنترل شدت
hue control U پیچ فام
shading control U پیچ فام
framing control U پیچ تنظیم تصویر
input control U کنترل ورودی
ignition control U کنترل احتراق
image control U کنترل تصویر
hold control U نافم همزمانی
inventory control U کنترل موجودی
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
lever control U کنترل اهرمی
level control U کنترل سطح
lateral control U کنترل در عرض جبهه
lateral control U کنترل جانبی
intensity control U پیچ رنگ
decentralized control U کنترل غیر تمرکزی
delusion of control U هذیان کنترل شدگی
indirect control U کنترل غیرمستقیم
field control U کنترل میدان
exchange control U نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
exchange control U نظارت ارز
fire control U کنترل یا هدایت اتش
fiscal control U نظارت مالی
fiscal control U کنترل مالی
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
flight control U کنترل پرواز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com