English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
carpet materials U مواد اولیه فرش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
carpet U فرش
carpet U زیلو
carpet U قالی
to be on the carpet U مطرح بودن
carpet value U ارزش قیمتی فرش
red carpet U تشریفات و احترامات رسمی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
carpet exporter U صادرکننده فرش
carpet loom U دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
carpet market U بازار فرش
prayer carpet U سجاده
carpet width U پهنا و عرض فرش
carpet beetle U نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
Ardabil carpet U فرش شیخ صفی و یا فرش اردبیل که یکی در موزه ویکتوریا و آلبرت و دیگری در موزه هنر لس آنجلس نگهداری می شوند
red carpet U علامت پذیرایی مخصوص
stair carpet U فرش راه پله
carpet sweeper U جاروی فرش پاک کن
carpet sweepers U جاروی فرش پاک کن
carpet slipper U دمپاییراحتی
magic carpet U فرشجادوئی
call on to the carpet <idiom> U مورد مواخذه قرارگرفتن
carpet weaver U قالی باف
carpet bombing U توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
carpet bombing U بمباران منطقهای
carpet beetle U بالشتک مار
carpet beetle U بالشک مار
carpet bag U خرجین
carpet moth U بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
carpet showroom U نمایشگاه و غرفه فرش
carpet thinckness U کلفتی یا ضخامت فرش
Persian carpet U قالی ایرانی
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
landscape carpet U فرش دور نما [فرش چشم انداز] [عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
table carpet U فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
Zeigler carpet U فرش زیگلر [فرش طاقی]
carpet sweeper U جارو نپتون [نظافت] [خانه داری]
Gohar carpet U فرش گوهر [این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
felt carpet U فرش نمدی
Dudley carpet U فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
carpet washing U قالی شویی
carpet washing U شستن فرش
carpet weaving U بافتن فرش
carpet workshop U کارگاه قالیبافی
carpet-dyer U رنگرز قالی
carpet weight U وزن فرش
felt carpet U زیرانداز
Chelsea carpet U فرش های با نقش لهستانی مربوط به قرن شانزدهم میلادی
circular carpet U قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
coronation carpet U فرش تاجگذاری [این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
carpet-bedding U [گلکاری به روش قرن نوزدهم میلادی]
carpet and floor brush U جارویکفوفرش
To snake the dust off the carpet. U خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
roll out the red carpet <idiom> U برای خوشآمد فرش زیرپای مهمان پهن کردن
roll out the red carpet <idiom> U حسابی پذیرایی کردن
Iran Carpet Company U شرکت سهامی فرش ایران
To rinse the prayer carpet . <proverb> U جا نماز آب کشیدن .
carpet exporters union U اتحادیه صادرکنندگان فرش
Imperial Silk Hunting Carpet U فرش شکارگاهی ابریشمی درباری [این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
materials U مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
materials U چیز
materials U کالا
materials U ماتریال
materials U مواد
materials U نیرو
materials U قوا
materials U اسناد
materials U ماده کار
materials U جنس مصالح
materials U مصالح ساختمان
materials U مادی
materials U جنس
materials U ماده
materials U مصالح
materials U مادی جسمانی
materials U مهم
materials U عمده
materials U اصولی مناسب
materials U کلی جسمی
materials U اساسی
materials U مقتضی
materials U مربوط جسم
materials that cannot be borrowed U اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
balsamic materials U مواد بلسانی
bed materials U رسوبات بستر
bill of materials U فهرست مواد
bill of materials U صورت حساب مواد
coated materials U مواد اغشته شده
coated materials U مصالح اغشته
coated materials U مصالح اندود شده
non-circulating materials U اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
maintenance materials U مواد تعمیرات
testing of materials U ازمایش مواد
raw materials U مواد خام
raw materials U مواد اولیه
coherent materials U مواد چسبنده
writing materials U ابزارتحریر
exhausted materials U مواد تمام شده
materials handling U جابجایی مواد
materials management U مدیریت مواد
materials requisition U درخواست مواد
drawing materials U لوازم نقشه کشی
non magnetic materials U اجسام نامغناطیسی
organic materials U مواد الی
permeable materials U مصالح تراوا
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
maintenance materials U لوازم تعمیرات
magnetic materials U مواد مغناطیسی
foundation materials U مصالح پی سازی
impermeable materials U مصالح ناتراوا
impermeable materials U مصالح نفوذناپذیر
impervious materials U مصالح ناتراوا
indirect materials U مواد غیرمستقیم
indirect materials U هزینه موادغیرمستقیم
inorganic materials U مواد غیرالی
magnetic materials U اجسام مغناطیسی
drawing materials U مواد اولیه نقشه کشی
semipermeable materials U مصالح نیمه تراوا
cohesive materials U مواد چسبنده
testing of materials U ازمایش مقاومت مصالح
diamagnetic materials U اجسام دیامغناطیسی
cryogenic materials U مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
critical materials U تجهیزات مهم
critical materials U اقلام حیاتی و مهم
covering materials U موادپوشاننده
dangerous materials U علائمخطر
insulating materials U موادعایقکاری
consumable materials U stores consumable
testing of materials U ازمایش مصالح
target materials U مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
semipervious materials U مصالح نیمه تراوا
strength of materials U مقاومت مصالح
materials returned note U یادداشت مواد عودت داده شده
free issue materials U موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
wood-based materials U جنسسطحتخته
direct materials costs U هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
oversize materials rejects U مانده
basic building materials U مواداولیهساختمان
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
materials utilisation control U کنترل بکارگیری مواد
materials utilisation control U کنترل مصرف مواد
materials transfer notes U دستورانتقال مواد
materials transfer notes U برگه انتقال مواد
materials requirements planning U برنامه ریزی مواد مورد نیاز
materials returned note U برگه مواد برگشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com