Perdic | card format | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	card format U	قالب کارت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	format U	نمونه
	format U	روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
	format U	قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
	format U	داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
	format U	قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
	format U	تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
	format U	حفافت حافظه و..
	format U	قواعد دستورات زمان اسمبلی
	format U	با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
	format U	تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
	format U	قالب بندی کردن
	format U	نسبت
	format U	اندازه شکل
	format U	قطع
	format U	فرم
	format U	متن
	format U	استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
	format U	فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
	format U	روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
	format U	متن یا دادهای که به یک قالب خاص چاپ گرفته شود
	format U	1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
	format U	حدود و مشخصات فرش
	V format U	ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
	format U	ابعاد و چهارچوب فرش
	format U	قالب هیئت
	format U	FORفرمان AT
	format U	روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
	format U	مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
	format U	قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
	format U	قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
	format U	تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
	bi margin format U	نقشه دو حاشیهای
	address format U	قالب نشانی
	variable format U	با قالب متغییر
	format file U	فایل قالب بندی
	safe format U	عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
	record format U	قالب رکورد
	cell format U	فرمت سل
	cell format U	قالب سل
	numeric format U	فرمت عددی
	numeric format U	قالب عددی
	file format U	فرمت فایل
	fixed format U	قابل ثابت
	logical format U	قالب بندی یا فرمت منطقی
	format effector U	تاثیرکننده قالب
	format file U	فایل فرمت
	free format U	در قالب ازاد
	general format U	فرمت کلی
	global format U	فرمت کلی
	image format U	اندازه فیلم عکاسی
	image format U	اندازه شیشه عکاسی
	order format U	قالب دستور
	order format U	قالب سفارش
	physical format U	قالب بندی فیزیکی
	quick format U	دستوری
	data format U	قالب داده ها
	quick format U	که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
	file format U	قالب فایل
	document format U	قالب مدرک
	range format U	قالب دامنه
	document format U	فرمت مدرک
	record format U	قالب مدرک
	medium format SLR (6 x 6) U	شکلمتوسطSLR
	graphics file format U	فرمت فایل نگارهای
	international file format U	استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
	high level format U	فرمت یا قالب بندی سطح بالا
	free field format U	در قالب ازاد میدانی
	pict file format U	قالب فایل PICT
	native file format U	قالب فایل اصلی
	data interchange format U	استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
	fixed numeric format U	قالب عددی ثابت
	low level format U	فرمت سطح پایین
	proprietary file format U	روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
	rich text format U	روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
	proprietary file format U	قالب فایل اختصاصی
	interchange file format U	استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
	tagged image file format U	قالب فایل تصویر نشاندار
	tag image file format U	قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
	data interchange format file U	فایل با فرمت مبادله
	card U	بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
	card U	قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
	card U	سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
	card U	مین فلز برای تختههای مدار
	card U	مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
	card U	کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
	card U	تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
	ID card U	شناسنامه
	card U	فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
	card U	تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
	card U	وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
	card U	وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
	card U	برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
	card U	کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
	card U	ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
	card U	روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
	card U	بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
	card U	برگ
	card U	ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
	card U	خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
	card U	وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
	card U	کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
	card U	ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
	card U	ورق بازی کردن
	card U	کارت تبریک کارت عضویت
	card U	مقوا
	card U	کارت ویزیت بلیط
	card U	کارت
	greetings card U	کارتتبریک
	card U	ورق بازی گنجفه
	card U	ورق
	card U	پنبه زنی
	ID card U	کارت شناسایی
	card U	امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
	card U	برگه
	card U	ماشین پرداخت پارچه
	card U	یک کارت پانچ
	job card U	کارت برنامه
	magnetic card U	کارت مغناطیسی
	key card U	کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
	punch card U	برگ منگنه
	punch card U	کارت منگنه
	key card U	کارت کلید کامپیوتر
	punched card U	کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
	card-carrying U	واقعی
	paper card U	کارت کاغذی
	storm card U	طوفان نمای دریایی
	card-indexes U	رجوع شود به file card
	punched card U	کارت منگنه شده
	playind card U	ورق گنجفه
	logic card U	کارت منطقی
	post card U	کارت پستال
	post card U	کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
	letter card U	کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
	ledger card U	کارت معین
	punched card U	کارت پانچ شده
	I have a credit card.	من کارت اعتباری دارم.
	card-carrying U	دو آتشه
	card-carrying U	عضو رسمی
	card-carrying U	دارای کارت عضویت
	card sharps U	برگزن
	card sharps U	قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
	card sharp U	برگزن
	card sharp U	قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
	yello card U	اخطار
	yello card U	کارت زرد
	we left a card on him U	کارتی در خانه اش گذاشتیم
	card-index U	رجوع شود به file card
	green card U	کارت سبز
	card support U	حافظورق
	trump card <idiom> U	استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
	card up one's sleeve <idiom> U	برای روز مبادا نگهداشتن
	He is a loose card . U	خیلی ول است
	To play ones last card U	آخرین تیر ترکش رارها کردن
	index card U	کارتشاخص - کارت Index
	cheque card U	کارتشناساییمخصوصدریافتچک
	cash card U	کارتمخصوصگرفتنپول
	card vote U	کنارهگیریبهنفعکسی
	card-cut U	[برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
	high card U	کارتبالا
	visting card U	کارت ویزیت
	visiting card U	کارت اسم درفرانسه
	vaccination card U	دفترچه مایه کوبی
	red card U	علامت اخراج اخراج بازیگر
	red card U	کارت قرمز
	vaccination card U	دفترچه واکسیناسیون
	range card U	کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
	range card U	کارت برد
	ram card U	RAکارت
	race card U	برنامه اسب دوانی
	qualification card U	کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
	safety card U	کارت تامین جنگ افزار
	safety card U	کارت تامین اتشبار
	visiting card U	کارت ویزیت
	to get [be given] your card [British E] <idiom> U	برگه اخراج از شغل را گرفتن [اصطلاح روزمره]
	trailer card U	کارت پشت بند
	to play one's card well U	از فرصت خود استفاده کامل کردن
	to palm a card U	برگی را در دست غیباندن
	time card U	کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ
	tape to card U	از نوار به کارت
	summary card U	کارت خلاصه
	stub card U	ته کارت
	smart card U	کارت هوشمند
	punched card U	کارت منگنه
	job card U	کارت کار
	card image U	تصویر کارت
	card hopper U	قسمت جهنده کارت
	card hopper U	ناودان کارت
	card guide U	راهنمای کارت
	card file U	پرونده کارتی
	card field U	فیلد کارت
	card field U	میدان کارت
	card jam U	گیر کردن کارت
	card loader U	بار کننده کارت
	card loader U	کارت بارکن
	card sorter U	دستگاه مرتب کننده کارت
	card sorter U	دستگاه کارت جورکن
	card row U	سطر کارت
	card reproducer U	تولیدکننده دوباره کارت
	card reader U	کارت خوان
	card rack U	جای کارت