English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
car breakdown U خرابی اتومبیل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
breakdown U تفکیک
breakdown U از کار افتادگی
breakdown U ته نشینی مواد معلق دردوغاب
breakdown U جدایی
breakdown U خرابی
breakdown U مشابه 1352
nervous breakdown U فروباشی روانی
nervous breakdown U بحران روانی
anode breakdown voltage U ولتاژ جرقه زنی اند
breakdown drawing U رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
breakdown lights U چراغهای عدم کنترل
breakdown voltage U ولتاژ جرقه زنی
high frequency gas discharge breakdown U شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
impluse breakdown U شکست ضربهای
impluse breakdown voltage U فشار شکست ضربهای
incomplete breakdown U شکست ناقص
incomplete breakdown U شکست جزئی
insulation breakdown test U ازمایش شکست عایق
intermediate frequency breakdown U شکست فرکانس میانی
social breakdown syndrome U نشانگان فروپاشی اجتماعی
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
work breakdown U روش تقسیم کار
work breakdown U روش تقسیم یک عمل به اجزای مشخص و کوچک
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
zener breakdown U شکست زنری
zener breakdown voltage U ولتاژ شکست زنری
Can you send a breakdown lorry, please? U آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
nervous breakdown U واماندگی روانی [پزشکی]
nervous breakdown U ناتوانی روانی [پزشکی]
nervous breakdown U درماندگی روانی [پزشکی]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com