Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
candy apple
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
candy
شیرین کردن نباتی کردن
candy
نبات
candy
آب نبات
cotton candy
پشمک
rock candy
U
نبات
rock candy
U
تبرزد
sugar candy
U
نبات
sugar candy
U
شیرینی
candy-striped
U
دارای نوارههای رنگی
maple candy
U
آب نبات افرا
[غذا و آشپزخانه]
candy floss
U
آبنبات
maple candy
U
آب نبات شیره درخت افرا
[غذا و آشپزخانه]
apple
سیب
apple
U
مردمک چشم
apple ii
U
اپل دو
apple
U
چیز عزیزو پربها
apple
U
سیب دادن
apple
U
میوهء سیب دادن
apple
U
نوعی ریزکامپیوتر که توسط شرکت کامپیوتری APPLEساخته شده است
apple
U
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
pine apple
U
قشطه بمب
Adam's apple
U
جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
Adam's apple
U
سیب آدم
thorn apple
U
تاتوره خاردار
the pulp of an apple
U
گوشت سیب
the pulp of an apple
U
مغز سیب
shaped like an apple
U
بشکل سیب
sour apple
U
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
sugar apple
سفرجل هندی
sugar apple
سیب دارچینی
toffee apple
U
سیبیکهبالایهسختونازکتافیپوشیدهشدهباشد
To turn (apple)to someone.
U
به کسی رو آوردن ( متوسل شدن )
a crunchy apple
U
سیبی برشته و ترد
apple dumpling
U
شیرینی پخته شده با سیب درونش
[آشپزی]
eating apple
U
سیب خوردنی
sugar-apple
U
سیتافال هندی
to peel an apple
U
پوست سیبی را گرفتن
apple juice
U
آب سیب
apple pie
U
پای سیب
polish the apple
<idiom>
U
خود شیرینی کردن ،لعاب دادن به کسی
the apple of one's eye
<idiom>
U
نور چشم
the apple of one's eye
<idiom>
سوگلی بودن
the apple of one's eye
<idiom>
U
عزیز دردانه
crab apple
U
سیب صحرایی
apple pascal
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا مخصوص استفاده درخانواده
apple of the eye
U
چیز پریها
apple of the eye
U
محبوب نوردیده
apple of the eye
U
مردمک چشم
apple macintosh
U
acintosh
Apple Mac
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Key
U
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
apple jack
U
عرق سیب
apple core
U
تخمدان سیب
apple computer
U
کامپیوتر اپل
adams apple
U
سیب حضرت ادم
adams apple
U
جوزک
adams apple
U
بر امدگی گلو
apple peel
U
پوست سیب
pine apple
U
عین الناس
oak apple
U
مازو
flat apple
U
گوی بولینگ خارج از بازی
fir apple
U
جوزصنوبر
fir apple
U
چلغوزه
love apple
U
گوجه فرنگی
pine apple
U
اناناس
egg apple
U
بادنجان
apple works
U
اپل ورکس
apple share
U
اپل شر
gall apple
U
مازو
apple talk
U
اپل تاک
apple tree
U
درخت سیب
To pick an apple off the tree.
U
سیبی را از درخت کندن
[چیدن]
.
The apple does not fall far from the tree.
<proverb>
U
درست شبیه پدر.
Put the apple in the juicer.
U
سیب را در آب میوه گیر بگزارید.
Apple Computer Corporation
U
شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
غذای خوب طبیب را فراری می دهد.
Apple Computer Corporation
U
Lisa Apple و در این اواخر Apple Macintosh را ایجاد کرده است
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست.
[چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
oak apple or gall
U
مازو
apple ring fender
U
دفرای حلقوی
To eat an apple with the skin.
U
سیب را با پوست خوردن
Apple Macintosh computer
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
dutch apple pie
U
پای سیب هلندی
Apple filing protocol
U
روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
Apple file exchange
U
برنامه نرم افزاری که روی کامپیوتر Macintosh Apple اجرا میشود و اجازه خواندن دیسک از PC را میدهد
apple desktop interface
U
رابط رومیزی اپل
apple desktop bus
U
گذر رومیزی اپل
apple desktop bus
U
باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
toffie apple
[British English]
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
section of a pome fruit: apple
U
قسمتهایمختلفمیوههایکرویشکل
The rotten apple injures its neigbours.
<proverb>
U
یک سیب فاسد ,سیبهاى اطرافش را خراب مى کند.
A rotten apple in jures its companions.
<proverb>
U
یک سیب گندیده هم جواران خود را لکه دار مى کند.
Shipshape . In apple pie order.
U
مرتب ومنظم
apple fritters
[British English]
U
قاچ سیب درخمیر سرخ شده
[یک نوع شیرینی]
apple beignets
[American English]
U
قاچ سیب درخمیر سرخ شده
[یک نوع شیرینی]
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why?
U
میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
U
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
U
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com