English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cabin cruiser U کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
cabin cruiser U قایق تفریحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cruiser U رزمناو
cruiser U رزم ناو
cruiser U کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
heavy cruiser U ناو زره شکن سنگین
battle cruiser U نبردناو
guided missile cruiser U زره شکن حامل موشک هدایت شونده
cabin U جایگاه
cabin U اطاق کوچک
cabin U اتاق کوچک قایق
cabin U خوابگاه
cabin U کابین
cabin U کلبه
cabin U دهلیز جنگی دهلیز
cabin U اطاقک
cabin crew U کارکن کابین [هواپیما]
cabin cruisers U کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
cabin cruisers U قایق تفریحی
first-class cabin U قسمتclass_first
passenger cabin U کابینمسافران
telephone cabin U کیوسک تلفن
cabin attendant U مهماندارهواپیما
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
cabin altitude U فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
cabin blower U در بعضی هواپیماهاکوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
cabin scooter U قفسه متحرک
cabin supercharger U کوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
fore cabin U اطاق جلو کشتی
pressure cabin U هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
pressure cabin U بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
cabin pressure altimeter U ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
allowable cabin load U بار مجاز هواپیما
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com