Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cabin attendant
U
مهماندارهواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attendant
U
همراه نگهبان کشیک
attendant
U
خدمتکار
attendant
U
وابسته
attendant
U
موافب
attendant
U
ملازم موافب
attendant
U
همراه
attendant
U
سرپرست
furnace attendant
U
مسئول کوره
furnace attendant
U
کوره بان
flight attendant
U
مهماندارهواپیما
Is there a parking attendant?
U
آیا مامور پارکینگ هست؟
sick berth attendant
U
پزشکیار
cabin
U
جایگاه
cabin
U
کلبه
cabin
U
اطاقک
cabin
U
اتاق کوچک قایق
cabin
U
دهلیز جنگی دهلیز
cabin
U
خوابگاه
cabin
U
اطاق کوچک
cabin
U
کابین
fore cabin
U
اطاق جلو کشتی
pressure cabin
U
هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
cabin crew
U
کارکن کابین
[هواپیما]
telephone cabin
U
کیوسک تلفن
passenger cabin
U
کابینمسافران
first-class cabin
U
قسمتclass_first
cabin cruisers
U
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
cabin scooter
U
قفسه متحرک
cabin supercharger
U
کوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
cabin altitude
U
فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
pressure cabin
U
بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
cabin blower
U
در بعضی هواپیماهاکوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
cabin cruiser
U
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
cabin cruiser
U
قایق تفریحی
cabin cruisers
U
قایق تفریحی
allowable cabin load
U
بار مجاز هواپیما
cabin pressure altimeter
U
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com