Perdic | by successive witnesses | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 45 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	by successive witnesses U	خبر متواتر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	witnesses U	گواهی دادن
	witnesses U	گواه شاهد شهادت دادن
	witnesses U	گواه اوردن
	just witnesses U	عدول
	just witnesses U	شهود عادل
	successive <adj.> U	پی در پی
	successive <adj.> U	پشت سرهم
	successive <adj.> U	متوالی
	witnesses U	شاهد
	witnesses U	دیدن گواه بودن بر
	successive U	پی در پی
	successive U	متوالی
	successive U	توارثی
	successive U	پشت سرهم
	successive U	متواتر
	successive U	ارثی
	successive U	آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود
	successive U	متوالی مسلسل
	successive U	پیاپی
	successive U	پی درپی
	witnesses U	گواهی
	witnesses U	شهادت
	witnesses U	گواه
	witnesses U	شهادت دادن
	witnesses U	شاهد مدرک
	to adduee witnesses U	استشهادکردن
	Two witnesses should testify. U	دو شاهد باید شهادت بدهند
	to adduee witnesses U	شاهداوردن
	three successive defeats U	سه شکست پی در پی
	Successive Approximation U	تقریب متوالی
	successive objective U	هدفهای متوالی
	successive intervals U	فاصلههای متوالی
	successive hearsay U	تواتر
	eye-witnesses U	گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
	eye-witnesses U	شاهد عینی گواه خوددیده
	Jehovah's Witnesses U	دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
	trustable witnesses U	عدول
	trustable witnesses U	شهود عادل
	method of successive approximations U	روش تقریبهای متوالی
	successive approximations method U	روش تقریبهای متوالی
	successive reproductions method U	روش بازسازیهای متوالی
	documentary evidence signed by witnesses U	ورقه استشهاد
	tradition related by successive witness U	سنت متواتر
	tradition related by successive witness U	تواتر

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy