English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
by fits and starts U درخور
by fits and starts U مناسب
by fits and starts U شایسته لایق
by fits and starts U درست
by fits and starts U مقتضی صلاحیت دار
by fits and starts <idiom> U به طور نامنظم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
false starts U حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false starts U اغاز نادرست خطا در شروع
false starts U دویدن قبل ازصدای تپانچه
jump-starts U شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
head starts U فرجه
head starts U ارفاق
head starts U فرصت برتری
false starts U استارت کاذب
fits U محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fits U ا گنجیدن
fits U حمله
fits U برازنده برازاندن
fits U مناسب
fits U اندازه بودن
fits U تجهیزکردن
fits U لایق شایسته
fits U مجهزبودن
fits U قابل چسبان
fits U شایسته
fits U درخور مناسب
fits U شایسته بودن برای مناسب بودن
by fits U بطورغیرمنظم
by fits U بطورمتناوب
if the shoe fits, wear it <idiom> U غیر مستقیم منظورش تویی
Every shoe fits not every foot. <proverb> U هر کفش به اندازه هر پایى نیست.
fits units with ... connection U مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com