English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
buy-outs U سهم کسی را خریدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outs U وجوه پرداختی
down-and-outs U بکلی بی مایه
outs U انانی که مقام یامنصبی ندارند
try-outs U مسابقهی گزینش
try-outs U تمرین نهایی
at outs U مخالف
outs U غیربازیکن ها
outs U دسته بی نفوذ
the ins and outs U شرح
the ins and outs U تفصیل
the ins and outs U گوشه و کنار جرئیات
the ins and outs U پیچ و خم
outs and ins U انانی که سر کار دارای مقامی هستند
cop-outs U قول شکنی
cop-outs U خلف وعده
cop-outs U عهد شکنی
To know the ins and outs of something. U زیر وبم کاری رادانستن
ins and outs U جزئیاتچیزی
stake-outs U محل تحت مراقبت
stake-outs U زیرنظر گیری
stake-outs U تحت نظر قراردهی
sick-outs U اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
cop-outs U شانه خالی
cop-outs U اقرار به جرم
cop-outs U جا زدن
cop-outs U لنگاندازی
ins and outs <idiom> U باتمام جزئیات
pull-outs U ترک کردن
shoot-outs U درامدن
shoot-outs U بیرون امدن
shake-outs U باز کردن بادبان
shake-outs U لرزاندن رکود
shake-outs U باتکان بیرون بردن
drop-outs U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs U ترک کننده
drop-outs U افت
cut-outs U کلید قطع
shoot-outs U پیش امدن
shoot-outs U بالا جستن
pull-outs U خارج شدن موج سوار ازموج با کندکردن تخته
pull-outs U بیرون امدن
pull-outs U عازم شدن
sell-outs U معامله کردن
sell-outs U فروختن
sell-outs U یکجا فروختن خیانت کردن
sell-outs U تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
blow-outs U جای باد در رفتن
cut-outs U روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com