Perdic | burned gases | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 26 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	burned gases U	گازهایسوختی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	burned U	سوخته
	burned U	کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
	The house burned down . U	خانه سوخت
	dead burned U	انتهای اشتعال
	burned lime U	اهک سوخته
	burned out schizophrenic U	اسکیزوفرن بی رمق
	burned rug U	قالی سوخته شده
	The whisky burned in my throat . U	ویسکی گلویم راسوزاند
	The light bulb has burned out. U	لامپ سوخته است
	I learned my lesson the hard way. I burned my finger. I paid dearly for it. U	چوبش راخورده ام
	gases U	بنزین
	gases U	گاز
	gases U	بخار
	gases U	بنزین گازمعده
	gases U	گازدار کردن
	gases U	باگازخفه کردن
	gases U	اتومبیل رابنزین زدن
	gases U	اعدام با گاز
	gases U	ناپدید شدن موج سوار زیر اب
	nerve gases U	گاز اعصاب
	acid gases U	گازهای اسیدی
	effusion of gases U	نشت گازها
	diffusion of gases U	نشت گازها
	diffusion of gases U	پخش گازها
	single component gases U	گازهای تک جزیی

Recent search history

Forum search