Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bulletin board system
U
پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است
bulletin board system
U
سیستم تخته بولتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bulletin board
U
تخته بولتن
bulletin board
U
تابلوی اعلانات
bulletin board
U
board bulletin electronic
electronic bulletin board
U
یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
system board
U
برد سیستم
bulletin
U
پژوهنامه
bulletin
U
بولتن
bulletin
U
نشریه اطلاعاتی
bulletin
U
اگاهینامه پژوهشنامه
bulletin
U
تابلو اعلانات
bulletin
U
ابلاغیه رسمی بیانیه
bulletin
U
اگهی نامه رسمی
bulletin boards
U
board bulletin electronic
technical bulletin
U
نشریه فنی
technical bulletin
U
بولتن فنی
bulletin boards
U
تخته بولتن
bulletin boards
U
تابلوی اعلانات
linear system
[system of linear equations]
U
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
board
U
جلد کردن تخته
board
U
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
board
U
تخته
board
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board
تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
board
U
میز غذا
board
U
اغذیه
board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board
U
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board
U
وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
board
U
صفحه مدار
board
U
سوار
board
U
برد
above board
به طور آشکار
above board
U
بی حیله
board
U
میزشوریادادگاه
board
U
کشتی
board
U
هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
board
U
روکش کردن
board
U
سکوی شیرجه
board
U
صفحه یامیز شطرنج
board
U
تابلوی امتیازات
board
U
مقوا
board
U
شدن
board
U
تخته حاوی نقشه
board
U
کمیته تخته کار صفحه چارت
board
U
هیئت ژوری
board
U
هیات
board
U
منزل کردن
board
U
پانسیون شدن
board
U
تخته پوش کردن
board
U
سوارشدن بکنارکشتی امدن
board
U
هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board
U
تابلو
board
U
غذای روی میز
with whom do you board
U
پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
board
U
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
To get on board.
U
سوار کشتی شدن
board
U
هیئت کمیسیون
across the board
U
شامل تمام طبقات
across the board
یکسره
over the board
U
بازی شطرنج حضوری
to go on board
U
سوارکشتی شدن
i got it over board
U
انرادرکشتی اوردم
i/o board
U
تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
on board
<idiom>
U
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
go by the board
U
از ناو پرت شدن
by the board
U
از طرف پهلوی ناو
to board out
U
بیرون ازخانه خود غذاخوردن
across the board
U
سرجمع
story board
U
مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
switch board
U
تابلوی برق
gang board
U
تخته پل درازوباریک
switch board
U
صفحه تقسیم برق
free board
U
عمق یا ارتفاع ازاد
switch board
U
صفحه کلید برق یاتلفن
fuse board
U
تخته فیوز
free board
U
ارتفاع سطح اب تا تاج سد
free board
U
فاصله بین اب و عرشه کشتی
deflection board
U
تابلو تصحیح سمت
string board
U
تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
straw board
U
مقوای ضخیم
free on board
U
بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
foot board
U
تخته کف
direction board
U
پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
display board
U
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
distribution board
U
تابلوی اتصالات
drian board
U
تخته قطران
eaves board
U
لب بند
editorial board
U
هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
bread-board
U
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
expansion board
U
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
extender board
U
وسیله عیب یابی
takeoff board
U
تخته پرش طول
fascia board
U
تخته لب بند
deflection board
U
طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
fibre board
U
فیبر تخته
finger board
U
جا انگشتی
draught board
U
تخته شطرنجی برای بازی چکرز
float board
U
پره
direction board
U
صفحه سمت نما
card board
U
مقوای نازک
board game
U
بازی روی تخته
chess board
U
صفحه شطرنج
chip board
U
نئوپان
circuit board
U
تخته مدار
circuit board
U
برد مدار
weather board
U
تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
weather board
U
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
wash board
U
تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
wash board
U
تخته رختشویی
center board
U
ته قایق بادبانی
bread-board
U
تختهی نان بری
backing board
U
تختهپشتیبان
back board
U
جلدپشتی
alighting board
U
تختهتراز
emery board
U
سوهان ناخن
diving board
U
دایو
diving board
U
تخته پرش
diving board
U
تختهی شیرجه
bread-board
U
تختهی آمادهی مدار سازی
bread-board
U
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
casualty board
U
تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
wall board
U
تخته برای چوبکاری دیوار
valley board
U
اب رو درهای
terminal board
U
محوراتصال سیمها
terminal board
U
تخته اتصال سیم
daughter board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
daughter board
U
یک برد مدار که روی برداصلی نصب میشود
tea board
U
سینی
deck board
U
کف پالت
deck board
U
کف یا رویه پالت حمل مهمات
decline board
U
پیش تخته ژیمناستیک
board games
U
بازی روی تخته
defensive board
U
دفاع سبد
terminal board
U
تخته کلم
terminal board
U
تخته ترمینال
unpopulated board
U
تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
commitment board
U
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
tread board
U
کف پله
top board
U
میز نخست شطرنج
to fall over board
U
ازکشتی پرت شدن
tilting board
U
صفحه کج شونده
three ply board
U
تخته سه لا
thin board
U
لا
dash board
U
گل گیر درشکه
dash board
U
داش برد
deflection board
U
تابلو انحراف سنج
status board
U
تابلو وضعیت
ledger board
U
تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
paste board
U
کارت
paste board
U
مقوا
particle board
U
تخته خرده چوب
particle board
U
نوتخته
panel board
U
تابلوی برق
maneuvering board
U
تابلوی نمایش مانور ناوها
maneuvering board
U
لوحه مانور
maneuvering board
U
لوحه سینماتیک
mantel board
U
طاقچه چوبی
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
pit board
U
تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
playing the board
U
بازی بر صفحه
ledger board
U
تخته کف چوب بست ساختمان
lee board
U
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
populated board
U
یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
logic board
U
تخته منطقی
logic board
U
برد منطقی
plotting board
U
صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
low board
U
سکوی یک متری شیرجه
plotting board
U
پلاتینگ برد
playing the board
U
بازی فی نفسه
mantel board
U
در بالای بخاری
paddle board
U
تخته شنا
mother board
U
برد مدار چاپی اصلی
mother board
U
بردمادر
mother board
U
برد اصلی
mother board
U
تخته اصلی
mould board
U
در گاواهن خاک برکردان
moulding board
U
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
notice board
U
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
notice board
U
تابلو اعلانات
multifunction board
U
برد چند وفیفهای
mortar board
U
کلاه چتر گوش دانشکده
mortar board
U
کپه ساروج
mortar board
U
کپه ملاط
pack board
U
وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم
mason's board
U
ماله بنایی
ouija board
U
لوح احضار
open board
U
صحنه خلوت شطرنج
on board spares
U
قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
on board regulation
U
تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
on board computer
U
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
on board a ship
U
سوار کشتی
on board a ship
U
در کشتی
notice board
U
تابلوی خبری
status board
U
تابلوی نشان دهنده وضعیت
side board
U
میز پا دیواری
side board
U
میز دم دستی
shoulder board
U
پیش فنگ
shoe board
U
علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
high board
U
سکوی شیرجه 3 متری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com