Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bulk replacement storage
U
سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bulk storage
U
انباره پرگنجایش
bulk storage
U
انباره پر گنجایش
bulk liquid storage space
U
حجم کلی مخزن
replacement
U
جایگزینی نفرات
replacement
U
جانشین
replacement
U
عوض کردن
replacement
U
تعویض قطعه
replacement
U
عوض
replacement
U
جانشین سازی
replacement
U
تعویض یکانها
replacement
U
تعویض
replacement
U
جایگزینی
replacement
U
جانشینی
loss replacement
U
جایگزینی تلفات و ضایعات
replacement part
U
قطعه جایگزینی
replacement theory
U
نظریه جایگزینی
replacement investment
U
سرمایه گذاری جانشینی
line replacement
U
یکان تعویض کننده یکان جبهه
replacement investment
U
استهلاک
replacement factor
U
ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
replacement cost
U
هزینه تعویض
replacement demand
U
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
replacement cost
U
هزینه جایگزین کردن چیزی
line replacement
U
تعویض خط جبهه
replacement capital
U
سرمایه جایگزینی
replacement part
U
مضایقه
replacement cost
U
هزینه جایگزینی
replacement service
U
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
replacement part
U
قطعه یدکی
replacement part
U
زاپاس
replacement capital
U
سرمایه جانشینی
replacement bus service
U
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
computation of replacement factors
U
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
bulk
U
یک جا
in bulk
U
بی فرف
in bulk
U
همینطوری
bulk
U
قسمت عمده
in bulk
U
جملهای
bulk
U
قسمت بزرگ
bulk
U
عمده
bulk
U
توده اکثریت
bulk
U
انباشتن
bulk
U
بصورت توده جمع کردن
bulk
U
اندازه
bulk
U
جسامت حجم
bulk
U
تنه
bulk
U
لش
bulk
U
جثه
bulk
U
پاک کردن یک دیسک یا نوار مغناطیسی در یک عمل
bulk
U
جسم
bulk
U
بارقوال
bulk
U
مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
bulk
U
رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
bulk
U
در حجم بزرگ
bulk
U
فله
bulk
U
حجم
bulk
U
حجم کلی
bulk
U
حجم بزرگی از چیزی
bulk
U
بخش
bulk
U
توده
bulk
U
جرم
bulk
U
بصورت عمده
bulk
U
پرحجم
bulk density
U
چگالی تودهای
bulk eraser
U
degausser
bulk cargo
U
کالای فله بار فله
bulk gravity
U
چگالی فاهری
bulk head
U
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
bulk modulus
U
ضریب کشیدگی
bulk density
U
چگالی حجمی
bulk density
U
چگالی کشیدگی
bulk deformation
U
تغییر شکل حجمی
bulk concrete
U
بتن تنیده
bulk cargo
U
بار یک پارچه
bulk cargo
U
بارحجیم بار عمده
bulk cargo
U
محموله حجیم
bulk cargo
U
بار فله
bulk cargo
U
کالای بسته بندی نشده
bulk loading
U
بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk loading
U
بارگیری در مخازن
bulk material
U
اماد حجیم
bulk strain
U
تغییر شکل نسبی حجمی
bulk supply
U
اماد عمده
bulk supply
U
اماد به طور قوال
bulk supply
U
اماد با کانتینر
bulk transport
U
حمل بار به صورت فله
bulk buy
U
عمدهخر-کسیکهیکجاخریدمیکند
bulk terminal
U
اندازهپایانی
to break bulk
U
خالی کردن بار
of agreat bulk
U
تنه دار
bulk stock
U
ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
bulk stock
U
ذخایر قوال
bulk properties
U
خواص گروهی
bulk material
U
اماد یک جا
bulk material
U
امادقوال
bulk material
U
مواد اولیه حجیم
bulk oil
U
نفت بی فرف
bulk petroleum
U
سوخت مخزنی
bulk petroleum
U
سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
bulk polymerization
U
بسپارش تودهای
bulk production
U
تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
bulk production
U
تقسیم سوخت درفروف کوچک
of agreat bulk
U
طش دار
bulk cargo
U
بار قوال
bulk carriers
U
وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk carrier
U
وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk carrier
U
کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk buying
U
خرید بصورت عمده
bulk buying
U
خرید درحجم زیاد
bulk yarn
U
نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
break bulk
U
تفکیک محصولات
bulk buying
U
خرید فله
bulk carriers
U
کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk petroleum products
U
فراوردههای نفتی قوال
bulk load method
U
روش بارگیری با بارقوال
bulk load method
U
روش استفاده از بارگیری قوال
bulk modulus of elasticity
U
ضریب کشسانی حجمی
break bulk point
U
نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
break bulk cargo
U
محموله بسته بندی شده
break bulk cargo
U
محمولات تفکیک شده
break bulk agent
U
عامل تفکیک محصولات
bulk petroleum conversion kit
U
جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
storage
U
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage
U
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage
U
حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage
U
مشابه 9641
storage
U
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage
U
انباره
storage
U
انبارش
storage
U
ذخیره کردن ذخیره
storage
U
ذخیره کردن
storage
U
اندوزش
storage
U
خزانه
storage
U
انبار
storage
U
انبار کردن
storage
U
مخزن
storage
U
ذخیره سازی انبار کالا
storage
U
نگهداری
storage
U
هر رسانه ذخیره سازی داده
storage
U
که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage
U
ذخیره سازی
storage
U
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage
U
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage
U
می نیست
storage
U
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage
U
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage
U
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage
U
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage
U
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage
U
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage
U
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage
U
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage
U
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage
U
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage
U
دیسک برای ذخیره داده
storage
U
هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
regenerative storage
U
انباره باززا
storage circuit
U
مدار ذخیره
storage cell
U
سلول انباره
storage cell
U
باتری
storage cell
U
پیل باتری
storage cell
U
یاخته انباره
storage capacity
U
فرفیت انباره
storage capacity
U
گنجایش انباره
storage bunker
U
دخیره
storage compaction
U
فشردگی انباره
real storage
U
انباره واقعی
storage device
U
انباره
storage device
U
دستگاه ذخیره سازی
read only storage
U
انباره فقط خواندنی
storage device
U
دستگاه ذخیره
storage device
U
دستگاه انبارش
storage cycle
U
سیکل انباره
storage cycle
U
چرخه انباره
storage costs
U
هزینههای انبارداری
real storage
U
حافظه حقیقی
storage bunker
U
انبار
storage buffer
U
میانگیر انباره
storage block
U
بلوک ذخیره
serial storage
U
انباره سری
serial storage
U
انباره نوبتی
sequential storage
U
انباره ترکیبی
semiconductor storage
U
حافظه نیمه هادی
secondary storage
U
انباره ثانوی
secondary storage
U
حافظه ثانویه
secondary storage
U
انباره ثانویه
seasonal storage
U
مخزن فصلی
static storage
U
انباره ایستا
storage allocation
U
تخصیص انباره
storage battery
U
باتری بارشدنی
storage battery
U
اکولاموتور
storage battery
U
انباره
storage battery
U
باتری انبارهای
storage array
U
ارایه انباره
storage area
U
ناحیه انبارش
storage allocation
U
تخصیص حافظه
searching storage
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
addressable storage
U
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
winter storage
U
مخزن زمستانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com