English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bulk loading U بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk loading U بارگیری در مخازن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bulk U توده
bulk U بصورت عمده
bulk U پرحجم
bulk U بارقوال
bulk U یک جا
bulk U قسمت عمده
bulk U قسمت بزرگ
bulk U عمده
bulk U توده اکثریت
bulk U حجم بزرگی از چیزی
bulk U مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
bulk U پاک کردن یک دیسک یا نوار مغناطیسی در یک عمل
bulk U در حجم بزرگ
bulk U فله
bulk U حجم
bulk U حجم کلی
bulk U بخش
bulk U جرم
bulk U انباشتن
bulk U بصورت توده جمع کردن
in bulk U جملهای
in bulk U همینطوری
in bulk U بی فرف
bulk U رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
bulk U جسم
bulk U جثه
bulk U اندازه
bulk U لش
bulk U جسامت حجم
bulk U تنه
bulk buy U عمدهخر-کسیکهیکجاخریدمیکند
bulk material U اماد حجیم
bulk material U اماد یک جا
bulk material U امادقوال
bulk modulus U ضریب کشیدگی
bulk material U مواد اولیه حجیم
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
bulk gravity U چگالی فاهری
bulk cargo U کالای فله بار فله
bulk cargo U کالای بسته بندی نشده
bulk cargo U بار فله
bulk concrete U بتن تنیده
bulk deformation U تغییر شکل حجمی
bulk density U چگالی کشیدگی
bulk density U چگالی حجمی
bulk density U چگالی تودهای
bulk eraser U degausser
bulk oil U نفت بی فرف
bulk petroleum U سوخت مخزنی
bulk petroleum U سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
bulk production U تقسیم سوخت درفروف کوچک
bulk properties U خواص گروهی
bulk stock U ذخایر قوال
bulk stock U ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
bulk storage U انباره پر گنجایش
bulk storage U انباره پرگنجایش
bulk strain U تغییر شکل نسبی حجمی
bulk supply U اماد عمده
bulk supply U اماد به طور قوال
bulk supply U اماد با کانتینر
bulk transport U حمل بار به صورت فله
bulk yarn U نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
of agreat bulk U تنه دار
of agreat bulk U طش دار
bulk polymerization U بسپارش تودهای
to break bulk U خالی کردن بار
bulk terminal U اندازهپایانی
bulk production U تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
bulk cargo U محموله حجیم
bulk buying U خرید درحجم زیاد
bulk buying U خرید بصورت عمده
break bulk U تفکیک محصولات
bulk carrier U کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk carriers U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk carriers U کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk carrier U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk cargo U بار قوال
bulk cargo U بار یک پارچه
bulk cargo U بارحجیم بار عمده
bulk buying U خرید فله
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
loading U خرج گذاری کردن سلاح
loading U پر کردن سلاح
loading U فرفیت
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
self loading U فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
self loading U پرشونده خودکار
loading U بارکنش
loading U بارگیری
loading U امیختن موادخارجی به شراب
loading U بار
loading U بارگذاری
loading U بار محموله
loading U فرفیت بارگیری
loading U عمل انتقال فایل یا برنامه از دیسک به حافظه
loading U بار گذاری
break bulk cargo U محمولات تفکیک شده
break bulk cargo U محموله بسته بندی شده
break bulk point U نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
bulk load method U روش بارگیری با بارقوال
bulk load method U روش استفاده از بارگیری قوال
break bulk agent U عامل تفکیک محصولات
bulk replacement storage U سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
bulk modulus of elasticity U ضریب کشسانی حجمی
bulk petroleum products U فراوردههای نفتی قوال
loading space U فضای قابل بارگیری
loading speed U سرعت بار گذاری
loading plan U طرح بارگیری خودرو
loading station U ایستگاه بارگیری
loading table U جدول بارگیری
loading time U زمان بارگیری
loading tray U سینی پر کن گلوله
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
loading site U محل بارگیری
loading facilities U وسایل بارگیری
diffraction loading U منتجه فشار
loading point U نقطه بارگیری
loading point U نقطه سوارشدن
loading rack U سکوی بارگیری
loading ramp U راهروی شیب دار بارگیری
loading routine U روال بارکننده
loading list U لیست بارگیری خودرو
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
loading site U سکوی بارگیری
loading scale U مقیاس بارگیری
muzzle loading U سر پر
point of loading U نقطه بارگیری
wing loading U وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing loading U نسبت وزن کل به مساحت یال
breech loading U ته پر
loading area U قسمتلودینگ
loading bunker U بارگیریانبارزغال
loading dock U بارگیریبارانداز
loading door U فشاردر
breech loading U پر کردن تفنگ از ته
The ship is loading. U کشتی درحال بارگیری است
up line loading U انتقال یک کپی از یک برنامه
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
pre loading U بارگیری اولیه
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
rate of loading U میزان بارگذاری
separate loading U مجزا پرشونده
separate loading U مهمات مجزا
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
transverse loading U بارگذاری روی پایه
truck loading U سربار کامیون
Loading and unloading. U بارگیری وتخلیه
loading duration U مدت بار گذاری
base loading U بار اولیه
density of loading U تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
diffraction loading U منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
bill of loading U جواز کشتی
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
disc loading U نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
drag loading U فشار کششی
drag loading U نتیجه کشش بادیا موج انفجار
drift loading U دهانه
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
cross loading U مخلوط کردن بارها
cross loading U تقسیم بارهای هواپیما
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
bill of loading U بارنامه کشتی
cease loading U پر نکنید
cease loading U گلوله را پرنکنید
combat loading U بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
commercial loading U بارگیری تجارتی
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
cross loading U سر شکن کردن بارها
emergency loading U بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
cycles of loading U دورههای بار
loading bridge U پل بارگیری
loading chart U طرح بارگیری هواپیما
indirect loading U بارگذاری غیرمستقیم
lane loading U سربار خط عبوری
loading apron U نوار بارگیری
loading bucket U سطل بارگیری
loading coil U پیچک بار افزای
loading capacity U بار گیری
loading capacity U فرفیت
loading chart U جدول بارگیری
loading diagram U دیاگرام بارگیری
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
factor loading U وزن عاملی
frequency loading U بارکنش فرکانسی
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
frequency loading U بارگیری فرکانسی
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
horizontal loading U کولاس افقی
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
bulk liquid storage space U حجم کلی مخزن
bulk petroleum conversion kit U جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
ammunition loading line U صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
muzzle-loading cannon U بارگیریلولهتوپ
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
container-loading bridge U پلورودبستههابهکشتی
loading on alternate spans U حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
loading participation in profits U هزینههای مشارکت در سود
bow loading door U درخمشدهمخصوصبار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com