English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
bridle paths U جاده اسب رو
bridle paths U راه باریک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paths U باریک راه
paths U محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
paths U لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
paths U مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
paths U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
paths U فرمان PATH
paths U جاده
paths U راه
paths U مسیر طریقت
paths U جاده مال رو
paths U مسیر
paths U گذرگاه
paths U پیاده رو
bridle U زنجیر مهار
bridle U مهار ناو
bridle U بند چشمی
bridle U کنترل کردن
bridle U رام کردن
bridle U افسار
bridle U عنان
bridle U قید
bridle U دهه کردن
bridle U جلوگیری کردن از
absolute paths U مسیر نسبت به یک مبنا
absolute paths U مسیر مطلق
to bridle one's own tongue U جلوی زبان خودرا گرفتن
towing bridle U افسار یدک
towing bridle U برایدل یدک
bridle assembly U کنترلوزنه
towing bridle U حلقه یدک
to bridle one's anger U خشم خودرا پایمال کردن یافروخوردن
bridle track U راه باریک
bridle track U ایز سوارکاران
bridle track U اسب رو
blind bridle U لگام چشمبنددار
bridle path U راه باریک
bridle path U جاده اسب رو
bridle tape U نوارافسارمانند
to give the horse the bridle U جلو اسب راول کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com