English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bridle path U جاده اسب رو
bridle path U راه باریک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bridle U افسار
bridle U عنان
bridle U قید
bridle U دهه کردن
bridle U جلوگیری کردن از
bridle U کنترل کردن
bridle U بند چشمی
bridle U مهار ناو
bridle U زنجیر مهار
bridle U رام کردن
blind bridle U لگام چشمبنددار
to bridle one's anger U خشم خودرا پایمال کردن یافروخوردن
to bridle one's own tongue U جلوی زبان خودرا گرفتن
bridle track U راه باریک
bridle tape U نوارافسارمانند
bridle track U ایز سوارکاران
bridle paths U جاده اسب رو
bridle paths U راه باریک
bridle assembly U کنترلوزنه
towing bridle U افسار یدک
towing bridle U برایدل یدک
towing bridle U حلقه یدک
bridle track U اسب رو
to give the horse the bridle U جلو اسب راول کردن
by path U جاده فرعی
the f. path U جاده پیش یاجلویی
f. this path U ازاین راه برو
path name U نام مسیر
I have been down that path. U مزه اش را چشیده ام ( بسرم آمده است )
path U باریک راه
path U پیاده رو
path U گذرگاه
path U مسیر
path U جاده
path U جاده مال رو
path U راه
path U فرمان PATH
path U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
path U مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
path U مسیر طریقت
path U لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
path U محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
motor path U گذرگاه حرکتی
path sweeping U پاک کردن مسیر
path of flight U مسیر هواپیما
path of expansion U مسیر گسترش
path of expansion U مسیر توسعه
mean free path U مسافت ازاد میانگین
nerve path U گذرگاه عصبی
path analysis U تحلیل مسیر
path sweeping U مین روبی مسیر دریایی
primrose path U راه عیش وخوشی
train path U اجازه عبور ترن روی یک خط
path of flight U مسیر پرواز
to beat a path U کوبیدن یک جاده
time path U مسیر زمانی
the primrose path U عیش و نوش جویی
scan path U مسیر پیمایش
roller path U ریل دواربرجک توپ
roller path U صفحه بلبرینگ
primrose path U راه تسلیم ورضا
mean free path U مسافت ازاد متوسط
critical path U مسیربحرانی
flight path U مسیر پرواز
expansion path U مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
expansion path U مسیر گسترش
current path U مسیر عبور جریان برق
leakage path U مسیر خزش
base path U مسیر بین پایگاهها
bicycle path U راه دوچرخه رو
bicycle path U مسیر دوچرخه سواری
critical path U مسیر بحرانی
foot path U کوره راه
glide path U مسیر فرود ازاد
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
glide path U مسیر پرواز در حال سرخوردن
leakage path U مسیر نشت
magnetic path U مسیر خطوط قوا
lightning path U مسیر برق
light path U مسیر نور
absorption mean free path U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
mean free path for attenuation U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
attenuation mean free path U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
His path was strewn with flowers . U مقدم اورا گلباران کردند
mean free path absorption U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
scattering mean free path U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
critical path analysis U تحلیل مسیر بحرانی
magnetic path length U طول مسیر خطوط قوا
critical path method U سی پی ام
critical path method U روش مسیر بحرانی
critical path analysis U تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path analysis U منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis U استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
To be itching fo r a fight . To be on the war path. U سر دعوا داشتن
path [corridor] for emergency vehicles U راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com