Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
border method
U
روش نواری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
border
U
حاشیه فرش
border
U
کنار
border
U
حاشیه دار کردن
border
U
لبه دارکردن
border
U
کناره
border
U
حاشیه زه
border
U
دوره
border
U
حریم
border
U
فضای اطراف متن نمایش داده شده یا چاپ گرفته شده
S-border
U
حاشیه های اس
[در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
at the border to
U
دم مرز به
border
U
کران
border
U
زه
border
U
پشته
border
U
لبه
border
U
حاشیه
border
U
خط مرزی
border
U
سرحد
border
U
کناره مرز
border
U
لبه گذاشتن
border
U
سجاف کردن
border
U
حاشیه گذاشتن
border
U
مجاور بودن
border
U
پشته خاکی
border
U
مرز
purple border
U
حاشیهارغوانی
border post
U
ساختمانمرزبانی
herbaceous border
U
محوطهگیاهی
border guard
U
پلیس مرزبانی
cathode border
U
مرز کاتد
border line
U
خط کنار
border line
U
خط راهبر
border line
U
خط راهنما
border land
U
زمین مرزی
border crosser
U
عبور کنندگان از مرز پناهندگان
border break
U
ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
border break
U
ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
border police
U
پلیس مرزبانی
border stone
U
جدول
border stone
U
سنگ مرزی
cartouche border
U
قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
turtle border
U
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
rosette border
U
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
reciprocal border
U
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
border line
U
خط حاشیه
minor border
U
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
meander border
U
[طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
Kufic border
U
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
border installations
U
تاسیسات مرزی
Herati border
U
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
crab border
U
حاشیه خرچنگی
[فرش]
carnation border
U
حاشیه گل میخکی که در فرش های آسیایی خصوصا هندی دیده می شود
baberpole border
U
شیرازه بافته شده از دو رنگ
smuggler
[of people across a border]
U
قاچاقچی آدم
[در سر مرز]
border ditch irrigation
U
ابیاری نواری
border check irrigation
U
ابیاری نواری
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
curled leaf border
U
حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
He crossed the frontier(border-line).
U
ازمرز رد شد
method
U
سبک
method
U
ایین شیوه
method
U
مسلک
method
U
طریقه
r method
U
روش ارسال پیامی که در ان ایستگاه گیرنده بایستی رسیدبدهد
method
U
متد
by
[with]
this method
U
با این روش
method
U
روش
method
U
شیوه
method
U
راه طریقه
method
U
طرز
method
U
اسلوب
plenum method
U
طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
pilot method
U
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
phonic method
U
روش اوایی
persuasive method
U
ترغیبی
penetration method
U
روش نفوذی
persuasive method
U
روش تشویقی
step through method
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
prestressing method
U
روش پیش فشردگی
prestressing method
U
شیوه پیش تنیدگی
pretension method
U
روش پیش کشیدگی
production method
U
روش تولید
project method
U
روش اموزش طرحی
ration method
U
سبک واگذاری جیره
ration method
U
روش تغذیه پرسنل
offset method
U
روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
obstruction method
U
روش ایجاد مانع
mean error method
U
روش خطای متوسط
measuring method
U
اسلوب سنجش
method of constants
U
روش محرکهای ثابت
method of drawing up
U
طرز تنظیم
method of measurment
U
روش سنجش
method of measurment
U
طریقه اندازه گیری
method of measurment
U
متد اندازه گیری
measuring method
U
طریقه اندازه گیری
method of operation
U
روش کار
method of operation
U
طرز کار
method of operation
U
عملکرد
minimal changes method
U
روش کمترین تغییرات
montessori method
U
روش مونته سوری
objective method
U
روش عینی
recalculation method
U
روش محاسبه عدد
reconstruction method
U
روش بازسازی
reproduction method
U
روش بازسازی
association method
U
روش تداعی
tog method
U
روش دیدبانی در خط توپ هدف
tog method
U
روش دیدبانی محوری
variational method
U
روش تغییر
rhythm method
U
روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
Your method is different from mine .
U
روش شما با من فرق می کند
arithmetic method
U
روش حسابی
anticipation method
U
روش پیش بینی
anecdotal method
U
روش واقعه نگاری
allowance method
U
روش ایجاد ذخیره
method of adjustment
U
روش تعدیل
adjustment method
U
روش تعدیل
access method
U
روش دستیابی
synthetic method
U
روش ترکیبی
subtraction method
U
روش تفاضلی
research method
U
روش تحقیق
research method
U
روش پژوهش
research method
U
شیوه پژوهش
scientific method
U
روش علمی
seismic method
U
روش زلزله نگاری
selection method
U
روش گزینش
separation method
U
روش جداسازی
sight method
U
روش دیداری
simplex method
U
روش سادک
simplex method
U
روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی
socratic method
U
روش سقراطی
standard method
U
روش استانده
Method to my madness
<idiom>
U
هدفی که شخصی دارد هر چند دیوانه وار به نظر برسد
lagrangian method
U
روش تعیین سرعت جریان اب
halving method
U
روش دو نیمه سازی
experimental method
U
روش ازمایشی
historical method
U
روش تاریخی
idiographic method
U
روش فردنگر
heuristic method
U
روش اکتشافی
illumination method
U
روش روشنایی
illumination method
U
سبک روشنایی
induction method
U
روش اندوکتیو
induction method
U
روش القائی
induction method
U
طرز القاء
inductive method
U
روش استقراء
infinity method
U
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
insertion method
U
روش درج
graphic method
U
روش نگارهای
gradation method
U
روش گام به گام
economic method
U
روش اقتصادی
diary method
U
روش خاطره نگاری
economizing method
U
روش صرفه جویی
equilibrium method
U
روش تعادل
equivalents method
U
روش هم ارزسازی
exosomatic method
U
روش برون تنی
deflection method
U
روش انحراف عقربه
flow method
U
روش جریان
forming method
U
روش تغییر شکل
fractionation method
U
روش کسری
deductive method
U
روش استنتاجی
freehand method
U
روش ترسیم ازاد
deductive method
U
روش قیاسی
conventinal method
U
روش سنتی
machining method
U
روش براده برداری
inductive method
U
روش استقرایی
calcining method
U
روش تصفیه
calcining method
U
روش تدلیس
lagrangian method
U
متد لاگرانژ
method of least squares
U
روش کمترین مجذورات
least squares method
U
روش کمترین مجذورات
lecture method
U
روش سخنرانی
limits method
U
روش کرانی
bottom up method
U
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
method of limits
U
روش کرانی
bessel method
U
پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
bifactor method
U
روش دو عاملی
biographical method
U
روش زندگینامهای
cathartic method
U
روش پالایشی
lagrange's method
U
multiplieres ofundetermind
centroid method
U
روش مرکزیابی
clock method
U
روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
clinical method
U
روش بالینی
lagrange's method
U
روش لاگرانژی ضریبهای نامعین
instructional method
U
روش اموزشی
direct potentiometric method
U
روش پتانسیل سنجی مستقیم
the virtual work method
U
روش اصل مجازی کار
weighted least square method
U
روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
virtual work method
U
روش کار مجازی
coach and pupil method
U
روش استفاده ازکمک مربی
angle offset method
U
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
constant stimulus method
U
روش محرک ثابت
continous casting method
U
روش ریخته گری دائمی
critical path method
U
روش مسیر بحرانی
three stage least squares method
U
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
direct access method
U
روش دستیابی مستقیم
two stage least squares method
U
برای تخمین پارامترها در اقتصادسنجی
sand cone method
U
طریقه جابجایی ماسه
two stage least squares method
U
روش حداقل مربعات دومرحلهای
test retest method
U
روش بازازمایی
basic access method
U
روش دستیابی اصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com