English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
book token U کارتخریدکتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
by the same token <adv.> U به ترتیب دیگر
by the same token <adv.> U طور دیگر
by the same token <adv.> U درمقابل
by the same token <adv.> U ازطرف دیگر
by the same token <adv.> U از سوی دیگر
token U هدیه کوچک
token U یادگاری [وقتی که کسی خداحافظی می کند]
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token U نشان
token U علامت
token U نشانه
token U نشانی یادگاری
token U رمز
token U معجزه علامت رمزی
token U کلمه رمزی علامت مشخصه
token U یادگار یادبود
token U اجازه ورود
token U بلیط ورود
token U ژتون
token U کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
token passing U روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند
token money U پول فرعی
token economy U اقتصاد ژتونی
token passing U گذراندن نشانه
token bus network U EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
to accept this token of my esteem U پذیرفتن این یادبود قدرشناسی من
token [symbol, abbreviation] U مخفف
token ring network U شبکه نشانه حلقهای
early token release U در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
A white flag is a sign ( token ) of surrender. U پرچم سفید علامت تسلیم است
your book U کتاب شما
book U بداخلاق
it was a p to another book U مقدمه کتاب دیگربود
i will t. you for the book U شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
i had never seen such a book U من هرگز چنین کتابی ندیده ام
here is my book U کتاب من اینها
here is my book U اینست کتاب من
by the book U ازروی کتاب
book value U ارزش دفتری
book value U ارزش ثبت شده در دفتر
book value U بهای دفتری
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
book one U جلد نخستین
that book U ان کتاب
that book U این کتاب
your book U کتابتان
you are welcome to my book U بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
with out book U برون سند کتابی ازبر
very many book U کتابهای خیلی زیاد
to book something U چیزی را سفارش دادن
to book something U چیزی را رزرو کردن
to d. into a book U نگاه مختصر بکتابی کردن
this book is yours U این کتاب مال شما ست
the book is out of p U کتاب تمام شده است
the a of a book U خوانندگان کتابی
that is my book U کتاب من است
that is my book U این
book one U کتاب نخست
book U فصل یاقسمتی از کتاب
book U ثبت کردن
by the book U کتابی
book U دفتر
book U شماره بازیگرخطاکار
book U اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
book U رزرو کردن توقیف کردن
book U درکتاب یادفترثبت کردن
book U کتاب
book U مجلد دفتر
book plates U برچسب کتاب
book plate U برچسب کتاب
bell book U دفتر موتورخانه
bell book U دفتر ثبت دستورات موتور
bill book U دفتر بروات
Yellow Book U مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
year book U سالنامه
word book U کتاب لغت
woman of the book U کتابیه
to wade through a book U بکندی وزحمت کتابی راخواندن
comic book U کتاب کاریکاتور
log book U دفتر رخدادهای روزانه
log book U رخداد نگاشت
address book U دفترچه تلفن
spine of the book U تیرهپشتیکتاب
bound book U کتابپربرگ
book of matches U جعبهکبریت
book ends U کتابنگهدار
appointment book U دفترچهقرارملاقاتها
telephone book U راهنمای تلفن
telephone book U دفتر تلفن
phone book U دفتر حاوی شمارههای تلفن
phone book U کتاب راهنمای تلفن
log book U رخداد نامه
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
white book U ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
white book U کتاب سفید
comic book U کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
to license a book U اجازه چاپ کتابی را دادن
to gut a book U جوهرمطالب کتابیراکشیدن
to gut a book U مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
to e. upon acovnt book U همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
to consult a book U از کتاب فال گرفتن
to consult a book U سرکتاب باز کردن
to bring to book U حساب پس گرفتن
to bring to book U بازخواست کردن از
to put any one through a book U کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
to read a book U کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
to subscribe for a book U پیش ازانتشارکتاب تعهدخریدیک یاچندجلدانراکردن
what is this book worth? U این کتاب چقدر ارزش دارد
waste book U دفتر باطله
black book U کتاب سیاه
tou book U لباس تکواندو
blank book U دفترسفید
blank book U کتابچه
blue book U هرکتاب یانشریه رسمی دولتی
blue book U هر کتاب یا سند مستندوقابل اعتماد
blue book U کتاب ابی
mass book U کتاب نماز سالیانه
to bind a book U صحافی کردن یک کتاب
word book U واژه نامه
prayer book U کتاب نماز
prayer book U نماز نامه
prayer book U دعانامه
statute book U کتاب نظامنامه
statute book U کتاب قانون
statute book U قوانین موضوعه
run book U دفتر اجرا
word book U کتاب لغت
edition [ed.] [of a book] U چاپ [کتابی]
edition [ed.] [of a book] U ویرایش [کتابی]
cash book U دفتر نقدی
book a seat U جا رزرو کردن
have one's nose in a book <idiom> U کرم کتاب خوانی داشتن
have one's nose in a book <idiom> U دائم سر توی کتاب داشتن
word book U دیکشنری
word book U لغت نامه
word book U فرهنگ لغات
word book U قاموس
book keeping U حسابداری [حسابداری]
She was reading the book to herself. U کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
To bind a book. U کتابی را جلد کردن
Please fetch the book. U لطفا"بروکتاب رابیاور
rule book U کتابقانون
rent book U کتابچهایکهدرآنمبلغکرایهذکرشدهباشد
reference book U کتابمرجع
phrase book U لغتنامهمسافرت
pension book U برگهایکهوجهیکهبایستپرداختشوددرآندرجشدهاست
guest book U دفترچهمیهمانها
exercise book U کتابتمرین
cookery book U کتابآشپزی
You wI'll benefit by this book . U از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
talking book U صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
accession book U فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
account book U دفتر حساب
when reading a book U در حال خواندن کتابی
People of the Book U پیروان کتاب مقدس [ دین]
throw the book at <idiom> U شدیدا مواخذه کردنبخاطر شکستن قانون
To talk like a book . U لفظ قلم صحبت کردن
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
What is the title of the book ? U عنوان این کتاب چیست ؟
code book U کتابرمزگشا
time book U دفتر ثبت ساعات کار
note book U دفتر کتابچه
letter book U رونوشت نامه
book review U انتقاد از کتاب
book review U مقاله درباره کتاب
journal book U دفتر گزارش روزانه
job book U کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
book marker U چوب الف
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
i will send him my book U کتاب خود را برای او خواهم فرستاد
book move U حرکت کتابی شطرنج
book of account U دفتر کل
book of account U دفتر روزنامه
book og kings U کتاب پادشاهان
letter book U کتاب رونوشت
book og kings U سفرملوک :نام یکی ازکتابهای عتیق
note book U دفتریاد داشت
needle book U سوزن دان کتابی
muster book U دفتروقایع یکان
muster book U دفتر ثبت وقایع روزانه
minute book U دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
minute book U دفتر وقایع
message book U دفتر پیام
message book U دفتر یادداشت پیام
mass book U کتاب نماز
mass book U زادالمعاد
book marker U نشان لای کتاب
book of psalms U مزامیر داود
book of psalms U زبور حضرت داود
condition book U کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
class book U کتاب کلاسی
cheque book U دسته چک
cheque book U دفترچه چک
check book U کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
chap book U کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
book of psalms U زبور داود
call book U دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
black book U دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com