English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
book plates U برچسب کتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
x plates U صفحات انحراف افقی
plates U لوحه
plates U ورقه تنکه
plates U پلاکهای توضیحات دستگاهها
plates U روپوش دادن
plates U زره پوش کردن
plates U اب دادن
plates U زره
plates U ورقه اهن
y plates U صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
name plates U پلاک نام
plates U تسمه
plates U شیشه
plates U نعل اسب
plates U پلیت
plates U ورقه
plates U صفحه اند
plates U کلیشه
name plates U نام و آرم روزنامه
name plates U نام پهنه
plates U :بشقاب
plates U صفحه فلزی ورقه
plates U صفحه
plates U قاب
plates U پلاک
plates U لوح
plates U اندودن
plates U متورق کردن
plates U روکش کردن
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates U بقدر یک بشقاب
plates U لوحه روکش
hot-plates U اجاق برقی
deflector plates U صفحههای منحرف کننده
license plates U نمرهی اتومبیل
license plates U پلاک
hot-plates U صفحه داغ
number plates U پلاک شماره
rotor plates U جوشنهای گردنده
hot-plates U چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
number plates U پلاک علائم مشخصه
column bases plates U صفحات تقسیم فشارپای ستونها
group of battery plates U دسته صفحات باتری
perforated cover plates U صفحات مشبک
perforated cover plates U صفحات سوراخدار
forming of battery plates U اماده سازی صفحات باتری
Put the plates on the table . U بشقابها را بگذار روی میز
i will t. you for the book U شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
book one U کتاب نخست
book one U جلد نخستین
it was a p to another book U مقدمه کتاب دیگربود
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
here is my book U کتاب من اینها
here is my book U اینست کتاب من
book value U بهای دفتری
that book U این کتاب
book value U ارزش ثبت شده در دفتر
book value U ارزش دفتری
by the book U ازروی کتاب
by the book U کتابی
i had never seen such a book U من هرگز چنین کتابی ندیده ام
book U فصل یاقسمتی از کتاب
that book U ان کتاب
to book something U چیزی را رزرو کردن
your book U کتاب شما
your book U کتابتان
you are welcome to my book U بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
book U بداخلاق
with out book U برون سند کتابی ازبر
very many book U کتابهای خیلی زیاد
to d. into a book U نگاه مختصر بکتابی کردن
this book is yours U این کتاب مال شما ست
the book is out of p U کتاب تمام شده است
the a of a book U خوانندگان کتابی
that is my book U کتاب من است
that is my book U این
to book something U چیزی را سفارش دادن
book U کتاب
book U دفتر
book U شماره بازیگرخطاکار
book U اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
book U رزرو کردن توقیف کردن
book U درکتاب یادفترثبت کردن
book U مجلد دفتر
book U ثبت کردن
prayer book U نماز نامه
Yellow Book U مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
year book U سالنامه
talking book U صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
accession book U فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
word book U کتاب لغت
woman of the book U کتابیه
account book U دفتر حساب
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
white book U ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
white book U کتاب سفید
statute book U قوانین موضوعه
statute book U کتاب قانون
comic book U کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
comic book U کتاب کاریکاتور
prayer book U دعانامه
book plate U برچسب کتاب
statute book U کتاب نظامنامه
prayer book U کتاب نماز
log book U دفتر رخدادهای روزانه
log book U رخداد نگاشت
log book U رخداد نامه
cash book U دفتر نقدی
what is this book worth? U این کتاب چقدر ارزش دارد
waste book U دفتر باطله
time book U دفتر ثبت ساعات کار
the book is print U کتاب برای فروش موجودایت
the book is print U کتاب زیر چاپ است
bell book U دفتر موتورخانه
the book is my property U کتاب مال من است
bell book U دفتر ثبت دستورات موتور
bill book U دفتر بروات
black book U دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
that book will immortalize him U ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
black book U کتاب سیاه
blank book U دفترسفید
to bind a book U صحافی کردن یک کتاب
to bring to book U بازخواست کردن از
to bring to book U حساب پس گرفتن
tou book U لباس تکواندو
to wade through a book U بکندی وزحمت کتابی راخواندن
to subscribe for a book U پیش ازانتشارکتاب تعهدخریدیک یاچندجلدانراکردن
to read a book U کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
to put any one through a book U کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
to license a book U اجازه چاپ کتابی را دادن
to gut a book U جوهرمطالب کتابیراکشیدن
to gut a book U مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
to e. upon acovnt book U همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
to consult a book U از کتاب فال گرفتن
to consult a book U سرکتاب باز کردن
thank tou for that book U متشکرم
edition [ed.] [of a book] U چاپ [کتابی]
book keeping U حسابداری [حسابداری]
exercise book U کتابتمرین
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
when reading a book U در حال خواندن کتابی
People of the Book U پیروان کتاب مقدس [ دین]
word book U واژه نامه
edition [ed.] [of a book] U ویرایش [کتابی]
book a seat U جا رزرو کردن
have one's nose in a book <idiom> U کرم کتاب خوانی داشتن
have one's nose in a book <idiom> U دائم سر توی کتاب داشتن
word book U دیکشنری
word book U لغت نامه
word book U فرهنگ لغات
word book U قاموس
word book U کتاب لغت
throw the book at <idiom> U شدیدا مواخذه کردنبخاطر شکستن قانون
To talk like a book . U لفظ قلم صحبت کردن
gun book U دفتریادداشت سوابق توپ
code book U کتابرمزگشا
book token U کارتخریدکتاب
address book U دفترچه تلفن
spine of the book U تیرهپشتیکتاب
bound book U کتابپربرگ
book of matches U جعبهکبریت
book ends U کتابنگهدار
appointment book U دفترچهقرارملاقاتها
telephone book U راهنمای تلفن
telephone book U دفتر تلفن
phone book U دفتر حاوی شمارههای تلفن
cookery book U کتابآشپزی
guest book U دفترچهمیهمانها
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
What is the title of the book ? U عنوان این کتاب چیست ؟
You wI'll benefit by this book . U از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
She was reading the book to herself. U کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
To bind a book. U کتابی را جلد کردن
Please fetch the book. U لطفا"بروکتاب رابیاور
rule book U کتابقانون
rent book U کتابچهایکهدرآنمبلغکرایهذکرشدهباشد
reference book U کتابمرجع
phrase book U لغتنامهمسافرت
pension book U برگهایکهوجهیکهبایستپرداختشوددرآندرجشدهاست
phone book U کتاب راهنمای تلفن
thank tou for that book U خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
message book U دفتر پیام
book draw U تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
herd book U نسب نامه حیوانی
herd book U نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
he stole my book U کتابم را دزدیدند
he presented me with a book U کتابی بمن پیشکشی کرد
book keeper U دفتردار
gun book U دفترچه خدمت توپ
guide book U کتاب راهنما
Green Book U مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
fly book U قوطی مگس ساختگی
field book U دفترچه یادداشت نقشه بردار
book debts U بدهی دفتری
book cost U هزینه ثبت شده در دفتر
i will send him my book U کتاب خود را برای او خواهم فرستاد
message book U دفتر یادداشت پیام
mass book U کتاب نماز
mass book U زادالمعاد
mass book U کتاب نماز سالیانه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com