Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plot
U
قطعه
plot
U
توط ئه
plot
U
شکل کشیدن
plot
U
رسم نمودن
plot
U
کشیدن
plot
U
توط ئه چیدن رسم کردن
plot
U
طرح ریزی کردن
plot
U
نقشه کشیدن
plot
U
موضوع اصلی توط ئه
plot
U
نقطه موقعیت
plot
U
دسیسه
plot
U
طرح
plot
U
نقشه
plot
U
ترسیم
plot
U
بردن نقاط روی طرح
plot
U
ثبت مسیریا نقاط
plot
U
گراف یا نقشه
plot
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plot
U
رسم تصور
plot
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plot
U
رسم کردن
plot
U
نمودار
plot
U
رسم
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
U
ردنگاری یا ردنگاری کردن
plot
U
سنگ وسط چهارراه
plot
U
نشانه میان چهارراه
plot
U
ردیابی کردن
plot
U
توط ئه چیدن
polar plot
U
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
air plot
U
نقشه ناوبری هوایی
air plot
U
رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
garden plot
U
جالیز
to hatch a plot
U
توط ئه کردن
to hatch a plot
U
دوزوکلک چیدن
sortie plot
U
شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
to form a plot
U
اسباب چینی کردن
to form a plot
U
توط ئه دیدن
scatter plot
U
ترسیم پراکنده
scatter plot
U
ترسیم توزیعی
relative plot
U
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
check plot
U
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
copy plot
U
تکثیر از روی نسخه اصلی
crt plot
U
لامپ تصویر تولید سیگنال
master plot
U
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
grass plot
U
سبز
grass plot
U
چمن
garden plot
U
بستان
weave a plot
U
توط ئه چیدن
to plot a treason
U
توط ئه خیانتی دیدن
to weave a plot
U
توط ئه دیدن
to weave a plot
U
دوزوکلک درست کردن
garden plot
U
باغچه
I'll need a plot of land .
U
یک قطعه زمین لازم دارم
line plot
U
رسم خط
radial line plot
U
روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
bomb impact plot
U
بردن محل اصابت بمب روی نقشه
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
fallout wind vector plot
U
طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
self block
U
خودبندی
block
U
مانع شدن
block
U
بندال
v block
U
گونیای جناقی
the block
U
مردن بوسیله گردن زنی
block out
U
جاسازی
on the block
<idiom>
U
فروخته شده
block
U
فراکسیون
block
U
منطقه
block
U
توده
block
U
قطعه
block
U
یک دستگاه ساختمان
block
U
قرقره طناب خور
block
U
کنده مانع ورادع
block
U
بلوک
block
U
وقفه
block
U
جعبه قرقره
block
U
سد
block
U
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block
U
انسداد
block
U
قطعه زمین
block
U
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block
U
سد کردن
block
U
مانع
block
U
توده قلنبه
block
U
قالب کردن
block
U
مانع شدن از بازداشتن
block
U
بستن مسدود کردن
block
U
قرقره
block
U
کنده
block
U
پارازیت
block
U
سد قالب
block
U
بنداوردن
block
U
دفاع در مقابل ابشار
block
U
تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block
U
مسدودکردن
block
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block
U
توقف رویدادن چیزی
block
U
سدکردن غیرمجاز حریف
block
U
دفاع
block
U
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block
U
قالب ریختن
block
U
بلاک
block
U
سد کردن خطا
block
U
بلوک ساختن
block
U
بلوک سیمانی
foot block
U
زیر سری ستون
fuse block
U
خانه فیوز
starting block
U
تخته استارت
radium block
U
بلوک شعاعی
radius block
U
بلوک شعاعی
hat block
U
قالب کلاه
shoulder block
U
سد کردن حریف با ضربه شانه
snatch block
U
قرقره فلزی چفت دار
snatch block
U
قرقره پران
spike over the block
U
ابشار از بالای دفاع
starting block
U
سکوی شروع
foot block
U
بالشتک ستون
form block
U
بلوک فرمکاری
fuse block
U
قالب فیوز
offensive block
U
دفاع تهاجمی
block letter
U
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
nested block
U
بلوک تو در تو
nerve block
U
وقفه عصبی
leg block and under over
U
فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
input block
U
بلاک ورودی
input block
U
واحد ورودی
one man block
U
تک دفاع
pierce the block
U
شکافتن دفاع
pierce the block
U
ابشار محکم غیرقابل دفاع
fuse block
U
چینی فیوز
keel block
U
تیر حمالی که به کشش کارمیکند
fuse block
U
بلوک فیوز
punch down block
U
وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
pully block
U
قرقره مرکب
power block
U
سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
plummer block
U
کنده شفت
plummer block
U
کنده محور
to walk around the block
U
دور بلوک خیابان راه رفتن
key-block
U
سنگ تاج
travelling block
U
بستانتقال
tension block
U
کششقرقره
pulley block
U
کلیدسایهروشن
pin block
U
بخشسوزنی
hoisting block
U
گیرهجرثقیل
earth block
U
پلاکزمینی
crown block
U
قرقرهراس
anchorage block
U
بستلنگرگاه
chock-a-block
U
به هم چپیده
chock-a-block
U
مملو
block capitals
U
حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
block vote
U
رایفردیبهگروهی
breeze-block
U
آجرسیمانی
cluster-block
U
چندین طبقه آپارتمان
breeze-block
U
خاکه زغال نیمه سوز
block-plan
U
نقشه اولیه ساختمان
block-house
U
دژ چوبی
block-cornice
U
قرنیز بلوکی
block-capital
U
سرستون بالشتکی
to block
[to block up]
[to clog]
[to clog up]
something
U
جلوی جریان
[ریزش]
چیزی را گرفتن
chip off the old block
<idiom>
U
(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
tower block
U
ساختمانبرجمانند
chock-a-block
U
کیپ
chock-a-block
U
پر
to block a ball
U
نگهداشتن توپ در بازی
title block
U
قسمت عنوان نامه
title block
U
قسمت مربوط به درج اطلاعات
three man block
U
دفاع سه نفره
tail block
U
قلاب عقب هواپیما
tail block
U
قرقره طناب دار
tackle block
U
دستگاه قرقره جرثقیل
swivel block
U
قرقره گردان
swage block
U
قالب سوراخ سوراخ
storage block
U
بلوک ذخیره
to block a hat
U
قالب کردن یک کلاه
to block a passage
U
مسدود کردن یک راه
to block out an inage
U
طرح کردن یک فکر
chock-a-block
U
بالا کشیده
chock-a-block
U
کاملا افراشته
chock-a-block
U
خفت
chock-a-block
U
کاملا کشیده
block and tackle
U
قرقره و زنجیر
block and tackle
U
طناب و قرقره
wood block
U
قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
knock one's block off
<idiom>
U
خیلی سخت به کسی صدمه زدن
two man block
U
دفاع دونفره
to block out an inage
U
دراوردن یک تصویردرذهن
stone block
U
قالبسنگ
foot block
قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
block storing
U
انبار کردن بارهای قوال
block length
U
طول کندهای طول بلاک
block length
U
درازای بلوک طول بلوک
block length
U
درازای کنده
block house
U
موضع مستحکم
block heel
U
نعلبند پاشنه اسب
block header
U
سر بلوک
block graphics
U
نگاره سازی بلوک
block gap
U
gap interrecord شکاف بین بلاک
block gap
U
شکاف بین کندهای
block diagram
U
نمودار بلوکی نمودار کلی
block diagram
U
بلوک دیاگرام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com