Perdic | block code | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	block code U	رمز کندهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	v block U	گونیای جناقی
	block U	مانع
	block U	قرقره
	block U	کنده
	block U	پارازیت
	block U	سد کردن
	block U	مانع شدن
	block U	منطقه
	block U	مسدودکردن
	block U	توده قلنبه
	block U	قالب کردن
	block U	مانع شدن از بازداشتن
	block U	بستن مسدود کردن
	block U	قطعه
	block U	کنده مانع ورادع
	block U	بلوک
	block U	پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
	block U	قطعه زمین
	the block U	مردن بوسیله گردن زنی
	block U	بلاک
	block U	توقف رویدادن چیزی
	block U	تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
	block U	مجموعهای از موضوعات در یک گروه
	block U	قالب ریختن
	block U	بلوک ساختن
	block U	یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
	block U	دفاع در مقابل ابشار
	block U	سدکردن غیرمجاز حریف
	block U	دفاع
	block U	سد کردن خطا
	block U	بلوک سیمانی
	block U	یک دستگاه ساختمان
	block U	توده
	block U	اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
	block U	جعبه قرقره
	block U	فراکسیون
	block U	بندال
	block U	قرقره طناب خور
	block out U	جاسازی
	on the block <idiom> U	فروخته شده
	block U	وقفه
	self block U	خودبندی
	block U	سد قالب
	block U	بنداوردن
	block U	انسداد
	block U	سد
	engine block U	قالب یا بدنه موتور
	end of block U	پایان یک بلوک
	demolition block U	مجموعه خرج منفجره قوطی خرج
	nested block U	بلوک تو در تو
	demolition block U	خرج منفجره
	block and tackle U	طناب و قرقره
	cylinder block U	بلوک سیلندر
	cylinder block U	بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
	cut block U	سدکردن دریافت کننده توپ باپشت پا
	cutoff block U	سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
	cupola block U	اجر طاقی
	offensive block U	دفاع تهاجمی
	fuse block U	بلوک فیوز
	erratic block U	بلوک جابجا شونده
	fuse block U	قالب فیوز
	entry block U	کنده مدخل
	leg block and under over U	فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
	fuse block U	خانه فیوز
	erratic block U	بلوک نامنظم
	hat block U	قالب کلاه
	fuse block U	چینی فیوز
	form block U	بلوک فرمکاری
	engine block U	بلوک موتور
	input block U	واحد ورودی
	foot block U	بالشتک ستون
	input block U	بلاک ورودی
	keel block U	تیر حمالی که به کشش کارمیکند
	foot block U	زیر سری ستون
	foot block	قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
	nerve block U	وقفه عصبی
	ego block U	سد خود
	cross block U	سد کردن خط دفاعی از کنار
	control block U	بلوک کنترل
	breech block U	کولاس
	block transfer U	انتقال بلوک
	block transfer U	انتقال کندهای
	block time U	زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
	block the plate U	موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
	block structured U	با ساخت کندهای
	block structure U	ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
	block structure U	ساختار بلوکی
	block structure U	ساخت کندهای
	block storing U	کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
	block sort U	جورسازی کندهای
	block sort U	مرتب کردن بلاکی
	block size U	اندازه بلاک
	block size U	اندازه کندهای
	breech block U	گاوه کولاس
	breech block U	گلنگدن
	control block U	کنده کنترل
	concrete block U	سنگ بتنی
	common block U	قرقره عادی
	common block U	قرقره چوبی
	clump block U	قرقره دهان گشاد
	clearing block U	قطعه ممانعت از بسته شدن کولاس
	clearing block U	قطعه بازدارنده
	chip of the old block U	بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute
	cable block U	قسمت کابل
	chain block U	قرقره
	block storing U	انبار کردن بارهای قوال
	cable block U	مجموعه کابل
	burster block U	مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
	brush block U	سد کردن سبک برای ایجادتاخیر در حرکت رقیب
	block size U	اندازه کنده
	pulley block U	کلیدسایهروشن
	pin block U	بخشسوزنی
	hoisting block U	گیرهجرثقیل
	earth block U	پلاکزمینی
	crown block U	قرقرهراس
	chip off the old block <idiom> U	(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
	anchorage block U	بستلنگرگاه
	chock-a-block U	به هم چپیده
	chock-a-block U	مملو
	chock-a-block U	کیپ
	chock-a-block U	پر
	chock-a-block U	بالا کشیده
	chock-a-block U	کاملا افراشته
	chock-a-block U	خفت
	chock-a-block U	کاملا کشیده
	tension block U	کششقرقره
	travelling block U	بستانتقال
	to walk around the block U	دور بلوک خیابان راه رفتن
	key-block U	سنگ تاج
	cluster-block U	چندین طبقه آپارتمان
	breeze-block U	خاکه زغال نیمه سوز
	block-plan U	نقشه اولیه ساختمان
	block-house U	دژ چوبی
	block-cornice U	قرنیز بلوکی
	block-capital U	سرستون بالشتکی
	to block [to block up] [to clog] [to clog up] something U	جلوی جریان [ریزش] چیزی را گرفتن
	knock one's block off <idiom> U	خیلی سخت به کسی صدمه زدن
	tower block U	ساختمانبرجمانند
	breeze-block U	آجرسیمانی
	block vote U	رایفردیبهگروهی
	block capitals U	حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
	block and tackle U	قرقره و زنجیر
	wood block U	قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
	starting block U	سکوی شروع
	spike over the block U	ابشار از بالای دفاع
	snatch block U	قرقره پران
	snatch block U	قرقره فلزی چفت دار
	shoulder block U	سد کردن حریف با ضربه شانه
	radius block U	بلوک شعاعی
	radium block U	بلوک شعاعی
	punch down block U	وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
	pully block U	قرقره مرکب
	power block U	سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
	plummer block U	کنده شفت
	plummer block U	کنده محور
	pierce the block U	ابشار محکم غیرقابل دفاع
	pierce the block U	شکافتن دفاع
	starting block U	تخته استارت
	stone block U	قالبسنگ
	two man block U	دفاع دونفره
	to block out an inage U	دراوردن یک تصویردرذهن
	to block out an inage U	طرح کردن یک فکر
	to block a passage U	مسدود کردن یک راه
	to block a hat U	قالب کردن یک کلاه
	to block a ball U	نگهداشتن توپ در بازی
	title block U	قسمت عنوان نامه
	title block U	قسمت مربوط به درج اطلاعات
	three man block U	دفاع سه نفره
	tail block U	قلاب عقب هواپیما
	tail block U	قرقره طناب دار
	tackle block U	دستگاه قرقره جرثقیل
	swivel block U	قرقره گردان
	swage block U	قالب سوراخ سوراخ
	storage block U	بلوک ذخیره
	one man block U	تک دفاع
	road block U	مانع روی جاده
	barbers block U	قالب کلاه گیس
	block diagram U	نمودار بلوکی نمودار کلی
	attack block U	دفاع روی تور والیبال
	arrow block U	بلوک پیکانی
	block gap U	شکاف بین کندهای
	anvil block U	سندان مخصوص اهنگری
	block aead U	سر کنده
	stumbling block U	سبب سقوط
	stumbling block U	موجب لغزش
	affect block U	وقفه عاطفه
	angle block U	سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
	block gap U	gap interrecord شکاف بین بلاک
	block copolymer U	همبسپار دستهای
	building block U	واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
	road block U	سد جاده
	block diagram U	نمایش تصویری سیستمها
	block diagram U	نمودار کندهای
	stumbling block U	سنگ لغزش
	block definition U	تعریف بلوک
	road block U	راه بند
	block chain U	زنجیردوچرخه
	building block U	کنده ساخت
	block diagram U	نمودار بلوکی
	building block U	بنا کنده