Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bleed air
U
هوای کمپرس شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bleed
U
خون امدن از
bleed
U
خون جاری شدن از
bleed
U
خون گرفتن از
bleed
U
خون ریختن
bleed
U
اخاذی کردن
bleed
U
فرار کردن یک سیال
bleed
U
رنگ پس دادن
bleed
U
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
compressor bleed air
U
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
cross bleed
U
سیستم نیوماتیکی رابط بین موتورها
to bleed for one's country
U
برای میهن خود خون دادن
to bleed to death
U
ازبسیاری خون امدن مردن
to bleed somebody
U
از کسی خون گرفتن
to bleed somebody
U
خون کسی را مکیدن
[اصطلاح مجازی]
to block and bleed
[valve]
U
مسدود کردن و تخلیه کردن
[دریچه]
[مهندسی]
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com