English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
binary search U جستجوی دوتایی
binary search U جستجوی دودوئی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
binary U دوتایی
binary U دوتائی
binary U جفتی مضاعف
binary سیستم عددی پایه که فقط اعداد ۱و۰ را دارد
binary U دودویی
binary look up U روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
binary U دودوئی
binary card U کارت دودویی
binary counter U شمارنده دودویی
binary compound U ترکیب دوتایی
binary coded U به رمز دودویی
binary code U کد دودوئی
binary code U رمز دودوئی
binary code U رمز دودویی
binary cell U سلول دودویی
binary cell U یاخته دودویی
binary operation U عمل دوتایی [ریاضی]
binary alloy U الیاژ دوتایی
binary alloy U الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
binary arithmetic U حساب دودویی
binary arithmetic U حساب دودوئی
binary deck U دستینه دودویی
binary device U دستگاه دو حالته
binary number U عدد دودوئی
binary numbers U اعداد دودوئی
binary numeral U رقم دودویی
binary operation U عمل دودویی
binary operation U عمل دودوئی
binary operation U عملکرد دودوئی
binary operator U عملگر دوتایی
binary operator U عملگر دودوئی
binary point U ممیز
binary point U ممیز دودویی
binary point U ممیز دودوئی
binary number U عدد دودویی
binary notation U نشان گذاری دودوئی
binary digit U ذره
binary digit U رقم دودویی
binary digit U رقم دودوئی
binary dump U روگرفت دودوئی
binary explosive U ماده منفجره مرکب
binary explosive U سوختارشدید مرکب
binary file U فایلی که حاوی برنامههای زبان ماشین است فایل دودوئی
binary loader U انباشتگر دودویی
binary relation U رابطه دوتایی
binary notation U نشان گذاری دودویی
binary notation U نمادسازی دوتایی
binary point U نقطه دودوئی
binary scale U مقیاسی که 2 ماخذ عددشماری انست نه 10
binary tree U درخت دودویی
binary tree U درخت دودوئی
spectroscopic binary U دوتایی طیف نمودی
column binary U دودویی ستونی
binary variable U متغیر دودویی
binary variable U متغیر دودوئی
binary system U نظام دو نمادی
chinese binary U دودویی چینی
eclipse binary U دوتایی کسوفی
column binary U دودوئی ستونی
eclipse binary U دوتایی گرفتی
pure binary U دودویی محض
row binary U دودویی سطری
spectroscopic binary U دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
binary chop U جستجوی دودویی
binary star U دوتایی
binary star U ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
binary switch U سویچی با دو وضعیت پایدار
binary system U سیستم دوتایی
binary system U منظومه دوتایی
binary system U سیستم دودوئی
binary tape U نوار دودویی
equivalent binary digits U ارقام دودویی معادل
row binary card U کارت دودویی سطری
equivalent binary digits U ارقام دودویی هم ارز
binary number system U سیستم مبنای دو
binary number system U سیستم عددنویسی دودویی
dense binary code U رمزدودویی متراکم
dense binary code U کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
binary arithmetic operation U عملکرد ریاضی دودویی
binary to decimal conversion U تبدیل دودوئی به دهدهی
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary coded decimal U دهدهی به رمز دودویی
binary coded decimal U سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
binary synchronous communication U ارتباطات همزمان دودویی
decimal to binary conversion U تبدیل دهدهی به دودوئی
reflected binary code U رمز دودویی منعکس شده
binary coded decimal notation U code BCD
binary coded decimal code U code BCD
to search out U پیدا کردن
to search for anything U چیزیراجستجو کردن
right of search U حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
right of search U حق جستجو
right of search U حق بازرسی کشتی در دریاها
search me <idiom> U نمی دونم ،ازکجا بدونم
the search of U جستجوی چیزی
to search after U زیر و رو کردن
in search of U بجستجوی
in search of U در جستجوی
to search for anything U پی چیزی گشتن
to search after U کاوش کردن
search U بررسی وشناسایی زمین
search U مراقبت کردن از زمین
search U کاوش کردن زمین
search U درو در عمق با اتش
search U تجسس کردن
search U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search U تفتیش
search U تلاش
search U بازرسی کردن
to search after U تحقیق کردن
to search after U جستجو کردن
search U جستجو
to search after U بازرسی کردن
search U تجسس
search U تکاپو بازرسی
search U کاوش
search U جستجوکردن
search U گشتن
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search U جستجو برای یک موضوع داده
search U جستجو کردن
search U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
to search U جستجو کردن
search U جستجویی که هر عنصریت
search U شناسایی کردن
to search [for] [someone] U دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
to search U گشتن [جستجو کردن]
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search U 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search light U نورافکن
search sweeping U مین روبی مراقبتی
search results U نتایج جستجو
search string U رشته جستجو
sequential search U جستجوی ترتیبی
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search key کلید جستجو
search radar U رادار تجسسی
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search sweeping U مین روبی ازمایشی
search cycle U چرخه جستجو
search memory U حافظه جستجو
specific search U تجسس اختصاصی منطقه
To search ones conscience . U کلاه خود را قا ضی کردن
search party U گروه پیگرد
search party U دستهی جستار گرد
search parties U دستهی جستار گرد
search parties U گروه پیگرد
visit and search U بازدید و تجسس کردن ناو
specific search U شناسایی مخصوص
search one's soul <idiom> U کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
search results U نتیجه های جستجو
search result U نتیجه جستجو
sector of search U منطقه تجسس رادار
sector of search U منطقه مراقبت رادار
sector of search U منطقه کاوش
body search U بازرسیبدنی
search warrant U حکم بازرسی و ورود
area search U جستجوی ناحیه
area search U جستجوی دامنهای
area search U جستجوی ناحیهای
backward search U جستجوی پسرو
blind search U جیستجوی بی نتیجه
chaining search U جستجوی زنجیرهای
search warrant U حکم تفتیش منزل
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
dichotomizing search U جستجوی دورستهای
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search U کاوش منطقه
search warrant U حکم تفتیش
search warrant U اجازه تفتیش
search warrants U حکم تفتیش منزل
search warrants U حکم بازرسی و ورود
search warrants U حکم تفتیش
search warrants U اجازه تفتیش
air search U تجسس هوایی
air search U مراقبت هوایی
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
dichotomizing search U روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search U جستجوی دو حالته
dichotomizing search U جستجوی دوقسمتی
linear search U جستجوی خطی
multifile search U جستجوی چند پروندهای
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search and clear U جستجو و پاک کردن دشمن
search and replace U جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace U جستجو و جایگزینی
search and rescue U عملیات تجسس و نجات
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
global search U جستجوی سراسری
fibonacci search U جستجوی فیبوناچی
fibonacci search U جستجو فیبو ناجی
disjunctive search U جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com