English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
billy beard U ریش بزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
billy U برادر مخفف نام william
billy U نوعی کتری فلزی
billy U چوبدستی باطوم یاچوب قانون پاسبان یار
billy U همدم
billy U رفیق
billy-o U کاریکهباسرعتوهیجانانجام پذیرد
billy U چماق یاگرز راهزنان
billy goat U بز نر
handy billy U پمپ دستی کوچک
billy goats U بز نر
beard U ریش دارکردن
beard U ریش
beard U خوشه
beard U مقابله کردن
beard U هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
to grow a beard U بگذارند ریششان بزرگ شود
To shave ones beard . U ریش خود رازدن
To grow a beard . U ریش گذاشتن
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
white beard U ریش سفید
grow a beard U ریش گذاشتن
goats beard U ریش بز
goats beard U شنگ
To behave ( act ) like a ruffian. To beard the lion in his den . U لوطی بازی درآوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com