Perdic | bevel square | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bevel square U	گونیا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	bevel steel square U	نقاله
Other Matches

	bevel U	پخ کردن لبه گرفتن
	bevel U	شیبدار
	bevel U	پخ
	bevel U	اریب
	bevel U	کج کردن
	bevel U	شیب دار کردن
	bevel U	تیزی لبه را گرفتن
	bevel U	مورب
	bevel U	مایل
	bevel U	گونیا
	bevel U	:
	bevel U	:اریب کردن
	bevel U	پخ مایل
	bevel U	اریب وار بریدن یاتراشیدن
	bevel U	رنده کر دن
	bevel U	سطح اریب
	angle of bevel U	زاویه حاده
	miter and bevel saw U	اره فارسی بر
	carpenters bevel U	گچ بری درودگری
	bevel gear U	دنده مورب
	bevel sawing U	اره کاری اریب
	bevel protractor U	نقاله
	bevel pinion U	چرخ دندانه پی نیون
	bevel guage U	گونیای فارسی
	bevel gearing U	گیربکس دنده مخروطی
	hip-bevel U	[گوشه های سقف که با تیر نبش از هم جدا می شوند.]
	bevel gauge U	گونیای فارسی
	bevel gear U	دنده کرامویل
	bevel gear U	چرخ دنده مخروطی
	bevel gear U	چرخ دندانه مخروطی
	bevel gear drive U	جعبه دنده مخروطی
	bevel gear hob U	دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
	bevel gear generator U	ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
	bevel gear planer U	دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
	bevel gear grinder U	دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
	single bevel but weld U	جوش لب به لب "وی " ساده
	helical tooth bevel gear U	چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
	double bevel butt weld U	جوشکاری لب به لب
	by the square U	درست
	square out U	ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
	by the square U	مطابق نمونه
	square one <idiom> U	درآغاز
	four-square U	مصممانه
	square away <idiom> U	برنامه ریزی کردن
	four-square U	صریح
	four-square U	بیرودربایستی
	four-square U	صادق
	four-square U	راستگو
	four-square U	بیشیله پیله
	four-square U	رک و راست
	four-square U	چهارگوش
	four-square U	چهار گوشهی کامل
	four-square U	کاملا مربع
	try square U	گونیای فلزی
	three square U	سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
	three square U	بشکل مثلث
	three square U	دارای سه ضلع مساوی
	t square U	خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
	four-square U	محکم
	four-square U	قرص
	four-square U	پابرجا
	mean square U	یک مربع حسابی
	on the square U	بدون کجی
	on the square U	بدرستی
	on the square U	بانصاف
	out of square U	کج
	out of square U	خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
	square away U	سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
	four-square U	رک
	four-square U	با صراحت
	four-square U	به طور صریح
	square in U	پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
	four-square U	پراراده
	four-square U	مصمم
	four-square U	استوار
	t square U	خطکش چلیپایی
	square U	چارگوش
	square U	جوردراوردن
	square U	واریز کردن
	square U	مربع
	square U	مرتب کردن کلاه
	square U	چهار گوش
	square U	منظم حسابی
	square U	گونیا
	square U	وفق دادن
	square U	بتوان دوم بردن مجذور کردن
	square U	گوشه دار
	square U	مربع توان دوم
	square U	مجذور
	square U	منصف
	square U	عادلانه
	square U	برابر
	square U	راست حسینی
	square U	چهارگوش کردن مربع کردن
	square U	مساوی
	square U	به یک طرف میله وعمود به ان
	by the square U	بدقت
	square U	جذر میدان
	to square up U	خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
	all square U	مساوی
	square U	خانه شطرنج
	square U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	steel square U	گونیای فولادی
	weak square U	نقطه ضعف
	word square U	acrostic
	word square U	جدول کلمات متقاطع
	to be back to square one <idiom> U	دوباره به اول داستان رسیدن
	to be back to square one <idiom> U	دوباره به سر [آغاز] کار رسیدن
	hollow square U	[گچ بری هرمی رومی]
	weak square U	حفره سوراخ
	t mitre the square U	گوشه نودزینه را نیم کردن
	weak square U	خانه ضعیف شطرنج
	square radian U	استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
	square bracket U	قلاب
	three square file U	سوهان سه گوش
	to play square U	راست وحسینی بازی کردن
	I cannot square it with my conscience to ... U	من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
	t mitre the square U	گونیا را فارسی کردن
	square wood U	چارتراش کردن الوار
	cross-in-square U	[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
	square bet U	شرطچهارگوش
	set square U	گونیا
	square design U	طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
	square flag U	پرچممربع
	white square U	خانهسفید
	square neck U	یقهچهاگوش
	square root of U	جذرعددی
	square sail U	بادبانچهاگوش
	black square U	خانهسیاه
	square bracket U	براکت
	square bracket U	کروشه
	fair and square <idiom> U	راست وبی پرده
	square matrix U	ماتریس مربعی [ریاضی]
	square move U	حرکت
	square number U	مربع کامل [ریاضی]
	The Ferdowsi Square . U	میدان فردوسی
	square meal U	غذایمقوی
	square trowel U	مالهچهاگوش
	square wood U	بریدن الوار
	square deal U	باشرف بودن رک وراست
	chi square U	مربع خی
	color square U	مربع رنگ نما
	flight square U	خانه فرار شطرنج
	magic square U	چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
	mean square deviation U	اختلاف
	mean square deviation U	مغایرت
	miter square U	گونیا
	root mean square U	ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
	mean square deviation U	میزان انحراف متداول
	square ball U	پاس عرضی
	square base U	کف گلوله یا قسمت ته گلوله
	square dance U	رقص محلی امریکا
	square dance U	رقص چوبی
	square dome U	چهار طاقی
	square foot U	فوت مربع
	carpenters try square U	گونیای درودگری
	square deal U	تقلب نکردن
	square deals U	تقلب نکردن
	square deals U	باشرف بودن رک وراست
	square root U	جذر
	square root U	ریشه دوم
	square roots U	جذر
	square roots U	ریشه دوم
	square brackets U	قلابهای گوشه دار
	back square U	گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
	betwixt square U	گونیا
	square inch U	اینچ مربع
	square wave U	موج مربع
	square planar U	مسطح مربعی
	square potential well U	چاه مربعی پتانسیل
	square pyramid U	هرم مربع القاعده
	square toed U	قدیمی مسلک
	square rigger U	نوعی کشتی بادی
	square shooter U	ادم درستگار
	square shooter U	باشرف
	square wave U	باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
	square shouldered U	چهارشانه
	square shouldered U	دارای شانه پهن
	square stone U	سنگ بادبر
	square toed U	دارای پنجه مربع
	square toed U	امل
	square toed U	متروکه
	square wave U	موج چهار گوش
	square wave U	موج مربعی
	square mil U	میل مربع
	square leg U	محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
	square matrix U	ماتریس مربع
	square means second p U	مجذوریعنی توان دوم
	square lattice U	شبکه مربعی
	square knot U	گره مربع
	square knot U	گره مربر
	square knot U	گره مرکب از دونیم کره
	square metre U	متر مربع
	square matrix U	ماتریس مربعی
	root mean square error U	جذر میانگین مجذور خطا
	triangular set square U	گونیای رسم کشی
	root mean square velocity U	جذر میانگین مجذور سرعت
	square head plug U	انشعابسرچهارگوش
	square pyramidal molecule U	مولکول هرمی مربع القاعده
	square law detection U	یکسوکنندگی مربعی