Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
beam bridge
U
پلمیلهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
multiple-span beam bridge
U
پلمیلهایچنددهانهای
single-span beam bridge
U
پلمیلهایتکدهانهای
Other Matches
bridge
U
پل زدن
bridge
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge
U
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge
U
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge
U
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge
U
compassplatform : syn
bridge
U
پل فرماندهی
bridge
U
پل
bridge
U
جسر
bridge
U
برامدگی بینی
bridge
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge
U
بازی ورق
bridge
U
پل ساختن
bridge
U
اتصال دادن
bridge
U
پل فرماندهی کشتی
beam
U
حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
beam
U
باریکه
beam
U
نورد
beam
U
ترازو میله
beam
U
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
beam
U
تیر بنا
on the beam
<idiom>
U
خوب انجام دادن
off the beam
<idiom>
U
اشتباه ،خطا
t beam
U
تیراهن T شکل
h beam
U
تیر بال پهن
t beam
U
تیر سپری
i beam
U
تیر اهن یا فولاد
i beam or i beam
U
تیری که به شکل ) باشد
beam
U
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
beam
U
میله
beam
U
شعاع
beam
U
نورافکندن پرتوافکندن
beam
U
نورافکندن
beam
U
عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
beam
U
پرتو
beam
U
شاهپر تیرعمارت
beam
U
عرض ناو
beam
U
تیر
beam
U
شاهین ترازو
beam
U
تیرک
beam
U
عریضترین قسمت قایق
beam
U
ستون
beam
U
شاه تیر فرسب
beam
U
تیر سقف
lattice bridge
U
پل شبکهای
lever bridge
U
پل باز شو
lattice bridge
U
پل نردهای
irish bridge
U
ابنمای مغروق
irish bridge
U
پل مغروق
impedance bridge
U
پل اندازه گیری مقاومت
irish bridge
U
پل ایرلندی
inductance bridge
U
پل اندوکتیویته
irish bridge
U
اب نما
lever bridge
U
پل بالا رو
lifting bridge
U
پل بالارو
operating bridge
U
پل کارگاهی
operating bridge
U
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
navigating bridge
U
پل ناوبری
natural bridge
U
پل طبیعی
movable bridge
U
پل بازشو
movable bridge
U
پلی که میشودجابجا نمود
movable bridge
U
پل متحرک
maxwell m l bridge
U
پل ماکسول
maxwell bridge
U
پل اندازه گیری ماکسول
magnetic bridge
U
پل رلوکتانس
magnetic bridge
U
پل مغناطیسی
loading bridge
U
پل بارگیری
oxygen bridge
U
پل اکسیژنی
impedance bridge
U
پل امپدانس
flying bridge
U
پل شناور
flying bridge
U
پل موقتی
flumed bridge
U
پل تنگ کننده معبر اب
floating bridge
U
پل متحرک موقتی
floating bridge
U
پل شناور
float bridge
U
پل شناور
flag bridge
U
پل پرچم
flag bridge
U
پل تیمساران
fixed bridge
U
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
fixed bridge
U
پل ثابت
flying bridge
U
پل هوایی
foot bridge
U
پل پیاده رو
highway bridge
U
راپل
heydweiler bridge
U
پل هایدویلر
handling bridge
U
پل بار
cross that bridge when you come to it
<idiom>
U
[به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
girder bridge
U
پل تیر حمالی
girder bridge
U
پل پوتری
girder bridge
U
پل چند تکه قابل نصب رویهم
girder bridge
U
پل بیلی متوسط
gap bridge
U
گلویی ماشین تراش
pedestrian bridge
U
پل پیاده رو
enclosed bridge
U
پل فرماندهی سر پوشیده
lattic-bridge
U
تیر حمال مشبک
bridge assembly
U
برآمدگیسیمها
bass bridge
U
پایهباس
arch bridge
U
پلقوسدار
wien bridge
U
پل وین
wheatstone bridge
U
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
weigh bridge
U
قپان تخت قنطار کش
weatstone bridge
U
پل ویتستن
truss bridge
U
پل اسکلت فلزی
truss bridge
U
پل خرپایی
truss bridge
U
پل با تیر مشبک
truss bridge
U
پل دارای اسکلت اهنی
bridge of nose
U
برآمدگیبینی
compass bridge
U
قطبنمایعرشهکشتی
lift bridge
U
پلبالارو
lattic-bridge
U
پل نرده ای
bridge finance
U
وام موقتی
[تا دریافت وام اصلی ]
bridge loan
U
وام موقتی
[تا دریافت وام اصلی ]
water under the bridge
<idiom>
U
همه چیز عوض شده
cross a bridge before one comes to it
<idiom>
U
درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
treble bridge
U
پلصدایزیر
transporter bridge
U
پلانتقال
through arch bridge
U
پلکمانسراسری
portal bridge
U
پلدروازهای
trestle bridge
U
پل پایه خرپایی
treadway bridge
U
پل دوخطه
treadway bridge
U
پل عبور موقتی پیاده
signal bridge
U
پل مخابره ناو
salt bridge
U
پل نمک
road bridge
U
پل خیابان
road bridge
U
راه پل
road bridge
U
پل راه
rise of a bridge
U
خیز طاق پل
ribbon bridge
U
پل کرکرهای
ribbon bridge
U
پل تاشونده
railway bridge
U
پل راه اهن
railroad bridge
U
پل راه اهن
pontoon bridge
U
پل موقت
signal bridge
U
پل مخابرات ناو
skew bridge
U
پل کج
slab bridge
U
پل دالو
the span of a bridge
U
چشمه یا دهانه پل
the pier of a bridge
U
پایه پل
the instability of a bridge
U
نا استواری پل
that bridge has openings
U
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
swing bridge
U
پل نوسان دار
swing bridge
U
پل گردان
stick bridge
U
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
spar bridge
U
پل ساخته شده ازگرده چوب
spar bridge
U
پل الواری
slab bridge
U
پل تاوه
pontoon bridge
U
پل شناور قایقی
canal bridge
U
پل کیالی
decade bridge
U
پل دهگانه
deck of a bridge
U
صفحه پل
deck of a bridge
U
کف پل
capacitance bridge
U
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
cantilever bridge
U
ستون پل
bascule bridge
U
پل قپانی
bascule bridge
U
پل متحرک
bascule bridge
U
پل باسکولی
cantilever bridge
U
پایه پل
cantilever bridge
U
پل کنسول
bailey bridge
U
پل متحرک وموقتی
bascule bridge
U
پل بازشو
cantilever bridge
U
پل قپانی
bridge head
U
سر پل ساحلی
bridge head
U
سر پل
bascule bridge
U
پل اهرمی
canal bridge
U
پل کانال
conductivity bridge
U
پل برق رسانایی
arched bridge
U
پل کمانهای
bascule bridge
U
پل متحرک باسکولی
bascule bridge
U
پل بازشونده
chain bridge
U
پل زنجیری
chain bridge
U
پل معلق
cantilever bridge
U
پل معلق
asses bridge
U
قضیه حماریه
arched bridge
U
پل قوسی
cantilever bridge
U
پل بازودار
bridge seat
U
تکیه گاه
bridge circuit
U
مدار پلوار
bridge deck
U
بدنه پل
bridge rectifier
U
یکسوکننده بریج
bridge rectifier
U
یکسو کننده پلوار
bridge building
U
پل سازی
suspension bridge
U
پل معلق
bridge plate
U
پل بین سکوی بارگیری وخودرو
bridge pier
U
پایه پل
bridge carriageway
U
شوسه پل
clapper bridge
U
پل سنگی
bridge escape
U
فرار از پل
cantilever bridge
U
پل طرهای
draw bridge
U
پل کششی
bridge shoe
U
پاشنه
bridge shoe
U
پاشنه پل
suspension bridge
U
پل اویزان
measuring bridge
U
پل اندازه گیری
bridge seat
U
پاشنه پل
bridge shoe
U
زیره پل
sun beam
U
پرتو افتاب
supporting beam
U
تیر حمال
supporting beam
U
تیر باربر
beam recording
U
ضبط پرتویی
beam contering
U
چوب بست
beam cutoff
U
قطع اشعه
stress in beam
U
تنش در تیرها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com