Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
basic variable
U
متغیر اصلی
basic variable
U
متغیر اساسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
basic
U
نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
basic
U
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
basic
U
به یک وسیله راه دور
basic
U
مین دستیابی
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
U
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic
U
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
U
روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
basic
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basic
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basic
U
حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basic
U
Symbolic sAll-Purpose"Beginner Instructioncode
basic
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic
U
بیسیک
basic course
U
دوره مقدماتی
basic plus
U
نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
basic
U
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
basic
U
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
basic
U
اساسی مقدماتی
basic
U
اولیه
basic
U
ابتدایی
basic
U
بنیادی
basic
U
تهی بنیانی
basic
U
اصلی
basic
U
اساسی
basic
U
پایهای
basic
U
قلیایی
basic
U
بازی
basic
U
مقدماتی اساسی
basic
U
بنیانی
variable
U
شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
variable
U
شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variable
U
رکورد با هر طولی
variable
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable
U
ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variable
U
آنچه قابل تغییر است
variable
U
بی ثبات
variable name
U
نام متغیر
variable
U
کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
variable
U
تغییر پذیر
variable
U
بی قرار
variable
U
متغیر
variable
U
تغییرپذیر
variable
U
تغییرکننده
variable
U
ناپایدار
basic linkage
U
پیوند اساسی
basic load
U
بار مبنا
basic load
U
بار مبنای مهمات یا وسایل
basic of issue
U
مبنای توزیع
basic of issue
U
مبنای واگذارکردن اقلام
basic pay
U
اصل حقوق
basic pay
U
حقوق اصلی
basic lining
U
پوشش یا استر قلیایی
basic language
U
زبان بیسیک
basic intent
U
نیت عام
basic date
U
تاریخ شروع خدمت در هردرجه
basic date
U
تاریخ ترفیع
basic deficit
U
کسری کلی
basic deficit
U
کسری اساسی
basic dye
U
رنگینه بازی
basic fortran
U
استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
basic gearing
U
گیربکس
basic gearing
U
چرخ دندههای اصلی
basic hole
U
سوراخ مقدماتی
basic point
U
نقطه مبداء
basic ration
U
جیره اصلی
integer basic
U
نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد
basic surplus
U
مازاد اساسی
basic training
U
تعلیمات ابتدایی
basic training
U
اموزش مقدماتی
basic verses
U
ایات محکمات
true basic
U
تروبیسیک
tiny basic
U
یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است
quick basic
U
کوئیک بیسیک
basic standard
U
استاندارد اولیه
basic speed
U
سرعت اولیه
basic ration
U
جیره مقدماتی جیره مبنا
basic research
U
تحقیقات مقدماتی
basic salt
U
نمک بازی
basic sciences
U
علوم پایه
basic shaft
U
محور اصلی
basic shaft
U
محور واحد
basic size
U
اندازه اصلی
basic size
U
اندازه اولیه
basic slag
U
سرباره قلیایی
microsoft basic
U
مدل مشهوری از زبان برنامه نویسی BASIC که روی ریزکامپیوترها بکاربرده میشود
airman basic
U
سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
basic agreement
U
توافق اولیه
basic ground
U
زمینه و متن اصلی فرش
basic dye
U
رنگ قلیایی
basic branch
U
رسته اولیه
basic research
U
علم بنیادی
basic brick
U
اجر قلیائی
basic capacity
U
گنجایش مبنا
basic capacity
U
گنجایش پایه
basic agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
basic research
U
علم پایه
applesoft basic
U
نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
advanced basic
U
بیسیک پیشرفته
basic price
U
قیمت پایه
basic price
U
قیمت مبنا
basic allowance
U
شارژ انبار
basic allowance
U
سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
basic anxiety
U
اضطراب بنیادی
basic circuit
U
مدار ساده
basic conflict
U
تعارض بنیادی
basic cover
U
عکسبرداری اولیه هوایی
basic crops
U
پنبه تنباکو و برنج
basic crops
U
جو
basic data
U
عناصر تیر اولیه
basic data
U
دادههای اولیه عناصر اولیه
basic data
U
اطلاعات اولیه
basic crops
U
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
basic crops
U
ذرت
basic weaves
U
رگباسلیق
basic communication
U
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
Visual Basic
U
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
variable inlet
U
ورودی متغیر موتور مکنده هوا
switching variable
U
متغیر راه گزینی
suppressor variable
U
متغیر بازدارنده
subscripted variable
U
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
string variable
U
متغیر رشته
subscript variable
U
متغیر زیرنویس دار
treatment variable
U
متغیر تدبیری
two state variable
U
متغییر دو حالتی
unrelated variable
U
متغیر غیر وابسته
variable address
U
نشانی متغییر
variable budget
U
بودجه متغیر
variable camber
U
سطوح هادی گاز به داخل توربین
variable capacitor
U
خازن گردان
slack variable
U
متغیر کمکی
integer variable
U
متغیر صحیح
polar variable
U
متغیر قطبی
marker variable
U
متغیر ممیز
random variable
U
متغیر تصادفی
logic variable
U
متغیر منطقی
key variable
U
متغیر کلید
it is of variable length
U
طول ان تغییر میکند
it is of variable length
U
درازای ان متغیر
reduced variable
U
متغیر کاهیده
nonbasic variable
U
متغیر غیر اساسی
residual variable
U
متغیر باقیمانده
slack variable
U
متغیر بی اثر
moderator variable
U
متغیر تعدیل کننده
intervening variable
U
متغیر فرضی رابط
stochastic variable
U
متغیر تصادفی
nonrandom variable
U
متغیر غیر تصادفی
variable capacitor
U
خازن متغیر
variable cost
U
هزینه متغیر
variable load
U
بار متغیر
variable parameter
U
پارامتر متغییر
variable pitch
U
جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
variable point
U
با ممیز متغییر
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
variable recoil
U
سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
variable slide
U
طول عقب نشینی متغیر
variable time
U
ماسوره زمان متغیر ماسوره زم
variable spark
U
جرقه تنظیم پذیر
variable stars
U
ستارگان متغیر
variable time
U
زمان متغیر
variable stator
U
توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
variable stroke
U
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
variable terrain
U
زمین دوعارضه
variable sweep
U
ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
variable symbol
U
نماد متغییر
variable length
U
با درازای متغییر
variable input
U
داده متغیر
variable error
U
خطای متغیر
variable factors
U
عوامل متغیر
variable factors
U
عوامل قابل تغییر تولید
variable format
U
با قالب متغییر
variable of integration
U
متغیر انتگرال
[ریاضی]
variable incidence
U
جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
variable inductance
U
القاگری متغیر
dependent variable
U
متغیر وابسته
[ریاضی]
variable input
U
نهاده متغیر
independent variable
U
متغیر مستقل
[ریاضی]
variable terrain
U
زمین متغیر
local variable
U
متغیر محلی
discrete variable
U
متغیر ناپیوسته
distal variable
U
متغیر دوربرد
dummy variable
U
متغیر تصنعی
dummy variable
U
متغیر ساختگی
dynamical variable
U
متغیر دینامیکی
economic variable
U
متغیر اقتصادی
endogenous variable
U
متغیر درون زا
dependent variable
U
متغیر تابع
dependant variable
U
متغیر وابسته
binary variable
U
متغیر دودویی
binary variable
U
متغیر دودوئی
boolean variable
U
متغیر بولی
causal variable
U
متغیر سببی
variable transformer
U
مبدل تنظیم پذیر
continuous variable
U
متغیر پیوسته
control variable
U
متغیر کنترل شده
controlled variable
U
متغیر کنترل شده
decision variable
U
متغیر تصمیم گیری
endogenous variable
U
متغیر داخلی
exogenous variable
U
متغیر برون زا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com