English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
basic sequential access method U روش دستیابی ترتیبی اساسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sequential access method U روش دستیابی ترتیبی
indexed sequential access method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
queued sequential access method U روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده
basic indexed sequential acess method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
queued indexed sequential access method U روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده
basic access method U روش دستیابی اصلی
basic partitioned access method U روش دستیابی قسمت بندی شده اساسی
basic direct access method U روش دستیابی مستقیم اساسی
basic telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
sequential access U روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
sequential access U رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
sequential access U دستیابی ترتیبی
sequential access U و خواندن هر رکورد تا رسیدن به داده مورد نظر
sequential access U صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
sequential access device U دستگاه با دستیابی ترتیبی
access method U روش دستیابی
queued access method U روش دستیابی صفی
telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
direct access method U روش دستیابی مستقیم
virtual storage access method U روش دستیابی انباره مجازی
sequential <adj.> U متوالی
sequential <adj.> U پشت سرهم
sequential U مرتب شده به صورت ترتیبی
sequential <adj.> U پی در پی
sequential U عملیاتی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند
sequential U مداوم
sequential U جستجویی که هر عنصریت
sequential U خاتمه دادن یک کار در سیستم دستهای پیش از اینکه بعدی شروع شود
sequential U پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
sequential U مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد
sequential U نوعی کامپیوتر که باید هر دستورکامل شود پیش از اینکه بعدی شروع شود وبنابراین نمیتواند پردازش همزمان را مدیریت کند
sequential U حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
sequential U فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
sequential U زنجیرهای
sequential U ترتیبی
sequential U پی رفتی
sequential U پی در پی متوالی
sequential U دائمی
sequential U بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
sequential U داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
sequential U متوالی
sequential device U دستگاه ترتیبی
sequential file U پرونده ترتیبی
sequential algorithm U الگوریتم ترتیبی
sequential control U کنترل ترتیبی
sequential computer U کامپیوتر ترتیبی
sequential logic U منطق ترتیبی
sequential circuit U مدار ترتیبی
sequential file U فایل ترتیبی
sequential list U لیست ترتیبی
sequential storage U انباره ترکیبی
sequential search U جستجوی ترتیبی
sequential processing U پردازش ترتیبی
sequential process U فرایند ترتیبی
sequential opreation U عمل ترتیبی
sequential machine U ماشین ترتیبی
indexed sequential file U پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
sequential storage device U دستگاه انباره ترتیبی
sequential color television U تلویزیون رنگی مرحلهای
sequential data set U مجموعه ترتیبی داده
sequential data structure U ساختار ترتیبی داده
sequential file organization U سازمان دهی ترتیبی فایل
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic course U دوره مقدماتی
basic plus U نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
basic U بیسیک
basic U مقدماتی اساسی
basic U روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
basic U کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
basic U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic U مین دستیابی
basic U به یک وسیله راه دور
basic U کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
basic U نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic U روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
basic U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basic U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basic U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basic U Symbolic sAll-Purpose"Beginner Instructioncode
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic U بنیانی
basic U بنیادی
basic U ابتدایی
basic U اولیه
basic U اساسی مقدماتی
basic U اصلی
basic U قلیایی
basic U بازی
basic U اساسی
basic U پایهای
basic U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic U تهی بنیانی
access U دست یابی
immediate access U دستیابی صریح
access well U چاه دستیابی
access U در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
non access U عدم دسترسی
access U دسترس
access U دسترسی
access U دسترسی
access U درگاه
access U ورودی
access U دستیابی
access U کومکی
access U اضافی
access مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایل های ذخیره شده
I have no access to anywhere . U دستم از همه جا کوتاه است
access U الحاق اضافه
access U دسترسی یا مجال مقاربت
access U اصابت
access U بروز مرض حمله
access U افزایش
access U وسیله حصول
access U مدخل
access U راه دسترس
access U اجازه دخول
access U تقرب به خدا
access U دسترسی راه
access U تقریب
basic load U بار مبنا
basic point U نقطه مبداء
basic research U علم بنیادی
basic ration U جیره اصلی
basic ration U جیره مقدماتی جیره مبنا
basic research U تحقیقات مقدماتی
basic salt U نمک بازی
basic sciences U علوم پایه
basic pay U حقوق اصلی
basic pay U اصل حقوق
basic gearing U چرخ دندههای اصلی
basic linkage U پیوند اساسی
basic lining U پوشش یا استر قلیایی
basic language U زبان بیسیک
basic load U بار مبنای مهمات یا وسایل
basic of issue U مبنای توزیع
basic of issue U مبنای واگذارکردن اقلام
basic intent U نیت عام
basic hole U سوراخ مقدماتی
basic agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
basic shaft U محور اصلی
basic shaft U محور واحد
basic size U اندازه اصلی
microsoft basic U مدل مشهوری از زبان برنامه نویسی BASIC که روی ریزکامپیوترها بکاربرده میشود
basic weaves U رگباسلیق
quick basic U کوئیک بیسیک
tiny basic U یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است
basic agreement U توافق اولیه
basic ground U زمینه و متن اصلی فرش
basic dye U رنگ قلیایی
integer basic U نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
basic verses U ایات محکمات
basic size U اندازه اولیه
basic slag U سرباره قلیایی
basic speed U سرعت اولیه
basic standard U استاندارد اولیه
basic surplus U مازاد اساسی
basic research U علم پایه
basic training U تعلیمات ابتدایی
basic training U اموزش مقدماتی
basic variable U متغیر اصلی
basic variable U متغیر اساسی
true basic U تروبیسیک
basic gearing U گیربکس
basic anxiety U اضطراب بنیادی
basic crops U محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
basic cover U عکسبرداری اولیه هوایی
basic allowance U شارژ انبار
basic price U قیمت مبنا
basic price U قیمت پایه
basic conflict U تعارض بنیادی
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic circuit U مدار ساده
basic capacity U گنجایش پایه
basic capacity U گنجایش مبنا
basic brick U اجر قلیائی
basic branch U رسته اولیه
airman basic U سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
advanced basic U بیسیک پیشرفته
basic allowance U سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
basic crops U جو
basic crops U ذرت
basic crops U پنبه تنباکو و برنج
basic dye U رنگینه بازی
basic fortran U استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
basic deficit U کسری اساسی
basic deficit U کسری کلی
basic date U تاریخ ترفیع
basic date U تاریخ شروع خدمت در هردرجه
basic data U اطلاعات اولیه
applesoft basic U نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
basic data U عناصر تیر اولیه
access control U که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند
access door U درورودی
access code U رمز دسترسی
access control U کنترل دستیابی
access control U بایت اولیه Token که حق دستیابی ایستگاه را به شبکه نشان میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com