English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
basic date U تاریخ شروع خدمت در هردرجه
basic date U تاریخ ترفیع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
date U افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
up to date U تصحیح شده
up to date U حاوی اخرین اطلاعات
up to date U امروزی تازه مطابق روز
up to date U تجدید نظر کردن
up-to-date U تازه
up-to-date U بهنگام
up-to-date U جدید
up-to-date U مطابق اخرین طرز
up to date U مطابق روز
up to date U متداول
up to date U مطابق اخرین طرز
date U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
date U در حال حاضر یا اخیراگ امروزی
date U قدیمی
date U تاریخ روز و ماه و سال
date U قرار دادن داده در یک متن
date U فرمان DATE
up to date U تازه
up to date U بهنگام
up to date U جدید
up-to-date U متداول
up-to-date U مطابق روز
She will only date you if you ... U او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
to date U باهم بیرون رفتن [به عنوان دوست پسر و دختر]
out-of-date <idiom> U از مد افتاده (دمد)
value date U تاریخ اجرا والور
value date U تاریخ ارزش
the date was not specified U نشده بود
the date was not specified U تاریخ ان معلوم
of even date U دارای همان تاریخ
best-by date U تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
up-to-date U تصحیح شده
up-to-date U حاوی اخرین اطلاعات
up-to-date U امروزی تازه مطابق روز
up-to-date U تجدید نظر کردن
out of date U از مد افتاده
out of date U منسوخه
out of date U منقضی شده
out of date U از تاریخ گذشته
no date U بی تاریخ
out of date U قدیمی
date U موعد
date U خرما
date U درخت خرما
date U نخل تاریخ
date U زمان
date U تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
date U مدت معین کردن
date U سنه
date U تاریخ
expiry date U سررسید
expiry date U تاریخ انقضاء
expiration date U تاریخ انقضا
effective date U تاریخ شروداجرای دستورالعمل
due date U سررسید
effective date U تاریخ اجرا
due date U موعدمقرر
due date U تاریخ تادیه
from the date on wards U از این تاریخ به بعد
date [appointment] U تاریخ
target date U زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
system date U تاریخ سیستم
schedule date U موعد طبق برنامه
sailing date U تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
date labourer U معادل daysman
post date U پیش تاریخ کردن
post date U تاریخ اینده گذاشتن
maturity date U موعد
maturity date U تاریخ سررسید
letter of even date U نامه همین تاریخ
julain date U تاریخ ژولین
julain date U تقویم ژولین
due date U تاریخ سررسید
due date U موعد مقرر
due date U سر رسید
date of acquisition U تاریخ خریداری
date labourer U کارگر روزمزد
date labour U کار روز مزد
date of issuance U تاریخ صدور
date in issuing U تاریخ صدور
current date U تاریخ جاری
critical date U مدت زمان بحرانی
creation date U تاریخ ایجاد
creation date U تاریخ افرینش
completion date U تاریخ انجام کار
completion date U تاریخ تکمیل
closing date U اخرین روز اخرین فرصت
date of acquisition U تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
delivery date U تاریخ تحویل
date plum U خرماندو
date palm U درخت خرما
date of shipment U تاریخ حمل
date of payment U موعد پرداخت
date of maturity U موعد پرداخت
date of maturity U تاریخ انقضاء
date of maturity U موعد
date of maturity U تاریخ سررسید
date of grace U مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
closing date U تاریخ انقضاء
accommodation date U تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
acceptance date U تاریخ قبولی
I have a date with my fiandee. U با نامزدم قرار ملاقات دارم
date [appointment] U وعده ملاقات
date [appointment] U قرار ملاقات
best-before date [BBD] U تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
date of birth U تاریخ تولد
backdating date U پیش تاریخ
date tree U درخت خرما
date-stone U [سنگ ترکیب شده در دیوار که تاریخ ساخت آن بنا در آن قید شده است.]
What is todays date ? U تاریخ امروز چیست ؟
Date of departure . Departure date. U تاریخ عزیمت (روز حرکت )
sell-by date U فروشبراساستاریخمصرف
blind date U قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
date stamp U مهرتاریخ
termination date U تاریخ پایان
date of birth U تاریختولد
basic U روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
basic U روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
basic U بنیانی
basic U پایهای
basic U مقدماتی اساسی
basic U بازی
basic U کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
basic U بیسیک
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic U Symbolic sAll-Purpose"Beginner Instructioncode
basic U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basic U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basic U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basic U نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
basic U کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
basic U به یک وسیله راه دور
basic U مین دستیابی
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic U سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic course U دوره مقدماتی
basic U اساسی
basic U تهی بنیانی
basic U قلیایی
basic U اساسی مقدماتی
basic U اصلی
basic U اولیه
basic U ابتدایی
basic plus U نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
basic U بنیادی
to date a letter forward U کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
Date and place of departure. U تاریخ ؟ محل حرکت
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
expiry date of the credit U تاریخ انقضای اعتبار
date of change of acountability U تاریخ تسویه حساب
due at a specified date after sight U موجل
due at a specified date after sight U مدت دار
due at a specified date after sight U وعده دار
date time group U گروه ساعت و زمان
date time group U گروه تاریخ و زمان
automatic release date U تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
The date of the meeting has been advanced. U تاریخ جلسه جلو افتاده است
basic load U بار مبنا
basic fortran U استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
basic agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
basic dye U رنگینه بازی
basic agreement U توافق اولیه
basic deficit U کسری اساسی
basic gearing U گیربکس
basic gearing U چرخ دندههای اصلی
integer basic U نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد
basic linkage U پیوند اساسی
basic lining U پوشش یا استر قلیایی
basic language U زبان بیسیک
basic allowance U سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
basic intent U نیت عام
basic deficit U کسری کلی
basic hole U سوراخ مقدماتی
basic anxiety U اضطراب بنیادی
microsoft basic U مدل مشهوری از زبان برنامه نویسی BASIC که روی ریزکامپیوترها بکاربرده میشود
basic ground U زمینه و متن اصلی فرش
basic data U اطلاعات اولیه
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic crops U پنبه تنباکو و برنج
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
basic weaves U رگباسلیق
basic circuit U مدار ساده
basic capacity U گنجایش پایه
basic branch U رسته اولیه
basic capacity U گنجایش مبنا
true basic U تروبیسیک
basic conflict U تعارض بنیادی
tiny basic U یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
basic data U عناصر تیر اولیه
quick basic U کوئیک بیسیک
basic crops U ذرت
basic crops U جو
basic crops U محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com