English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
base data on-line
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
computerized data base U پایگاه دادههای کامپیوتری
data base U پایگاه داده ها
data base U مبنای اطلاعات
data base administrator U مسئول پایگاه داده ها
data base administrator U مدیرپایگاه داده
data base analyst U تحلیل گر پایگاه داده
data base environment U محیط پایگاه داده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
data base management U مدیریت پایگاه داده
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
data base manager U مدیر پایگاه داده
data base packages U management base data
data base specialist U متخصص پایگاه داده
distributed data base U پایگاه داده توزیعی
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
very large data base U پایگاه داده بسیار بزرگ
Other Matches
base line U خط توجیه
base line U خط پایه
base line U خط کور
base line U خط مبنا
bata base on line U base data on-line
auxiliary base line U باز کمکی
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
data line U خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
line to line spacing U فاصله سطور
line by line milling U فرز کردن سطر به سطر
line to line voltage U ولتاژ بین دو خط
line by line analysis U تجزیه سطر به سطر
line by line milling U فرز کردن سطری
line to line fault U تماس خطوط
line to line fault U اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line voltage U ولتاژ زنجیر شده
line to line fault U اتصال کوتاه دوقطبی
line to line fault U اتصال کوتاه خط به خط
second base U دومینپایگاه
base course U لایه شالوده
base course U لایه اساس قشر اساس
base course U قشر پی راه
base course U قشر لعاب
r base U ار- بیس
sub base U زیر قشر
sub base U زیر بستر
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
first base U اولینپایگاه
to base one self U تکیه کردن
to base one self U اعتماد کردن
base 0 U پایه 01
base 0 U decimal
get to first base <idiom> U موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
swivel base U پایهگردنده
base level U تهتراز
base ignition U احتراق تحتانی
base hit U ضربه به داخل محوطه باامتیاز
base fuze U ماسوره ته پران
army base U پایگاه نیروی زمینی
base fuze U ماسوره ته گلوله
base frame U چهارچوب زیر دستگاهها
base font U فونت پیش فرض
base font U فونت پایه
base flow U مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
air base U پایگاه هوایی
base map U نقشه پایگاه
base map U نقشه مادر
base loading U بار اولیه
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
base piece U توپ اصلی
advance base U پایگاه جلو
bare base U فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
base register U ثبات مینا
advance base U پایگاه مقدم صحنه عملیات
It is base on a precedent. U مسبوق به سابقه است
wave base U سطحموج
base fuze U ماسوره ته
army base U پادگان نیروی زمینی
base flow U جریان پایه
base complex U مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
base command U فرماندهی پایگاه
base circle U هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base camp U پایگاه مبنا
base born U حرامزاده
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band U ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
base address آدرس مبنا
bare base U پایگاه اماده نشده
bare base U پایگاه اشغال نشده
recharging base U بخشتغذیه
base ejection U پرتاب شونده از ته
base ejection U ته پران
base development U ساختن پایگاه
base development U تهیه پایگاه
base depot U امادگاه واقع در پایگاه امادگاه مبنا
sprung base U تشکفنری
base defense U پدافند پایگاه
sinister base U منحنیانتهایی
base defense U پدافند از پایگاه
base cover U عکس برداری اولیه
base court U حیاط بیرونی یاعقبی
telescope base U پایهتلسکوپ
base address U نشانی پایه
base map U نقشه مبنا
base runner U توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
base stone U سنگ زیرین
base surge U ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base surge U ابر پایه قارچ اتمی
base symbol U علایم قراردادی مبنا
base unit U یکان پایگاهی
base unit U یکان مبنا
base unit U یکای بنیادی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base spray U بسک ته
base spray U بسکهای ته گلوله
base running U دویدن بسوی پایگاه
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base shop U تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base shop U تعمیرگاه پادگانی
base speed U سرعت مبنا
base speed U سرعت منتجه
base width U ستبرای پایه
base width U عرض پایه پهنای پایه
pin base U پایهمیله
base of splat U پایهپشتصندلی
chart base U چارت مبنا
chart base U چارت مادر
column base U زیرستون
column base U ته ستون
column base U پایه ستون
wheel base U فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
bracket base U پایهقلاب
centre base U ستونمرکزی
bayonet base U پایه لامپ میخی
magazine base U محلانبارخشاب
lamp base U پایهلامپ
hardwood base U پایهسختچوبی
fixed base U پایهثابت
dexter base U پایهراستی
center base U میدان مرکزی
concrete base U پایهیبتونی
coupling base U اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
base ring U رینگ پایه
base memory U حافظه پایه
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
base of wall U روپی
base on halls U گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
base operation U عملیات پایگاهی
base ore U کانه کم عیار
base pairing U جفت شدن بازی
base path U مسیر بین پایگاهها
base pay U حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
base of origin U پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
base of origin U مبداء اصلی
base mortar U خمپاره مبنا
base mortar U قبضه مبنا
base number U عدد مبنا
base number U عدد پایه
base of fire U مبنای اتش
fire base U مبنای اتش
base of operations U پایگاه عملیات
base of operations U پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
base peak U پیک مبنا
base period U زمان مبنا
base piece U توپ مبنا
base price U قیمت پایه
base price U قیمت مبنا
base register U ثبات پایه
base repair U تعمیر اساسی
base repair U تعمیرات پایگاهی
base reserves U اماد مبنای ذخیره
base reserves U ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
base point U نقطه مبنا
base plug U درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
base piece U قبضه مبنا
base piece U قنداق
base piece U کف
base piece U پایه پایه استقرار
base piece U مقر
base pitch U فاصله بین نیمرخهای مشابه دو دندانه مجاور از یک چرخ دنده
base plate U صفحه پای ستون
base plate U صفحه زیر ستون
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
magneto base U پایه مگنت
number base U پایه عدد
base rate U اهنگ پایه
octal base U هشت پایهای
base rate U نرخ پایه
base rate U تعرفه مبنا
polyacid base U باز چند اسیدی
polyacidic base U باز چند اسیدی
prisoners base U بازی گرگم بهوا
number base U عدد پایه
number base U مبنای عددی
naval base U پایگاه دریایی
base-court U حیات بیرونی
pseudo base U شبه باز
Attic base U پایه ی آتنی
mobilization base U مبنای بسیج
mobilization base U حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
monetary base U مبنای پولی
Asiatic base U پایه یونی [آسیایی]
monetary base U پایه پولی
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
base rate U نرخ مبنا
base metals U فلزات اصلی فلزات کم بها
base metals U فلز پست
base rates U نرخ مبنا
tax base U ماخذ مالیات
tax base U مبنای مالیاتی
base of a triangle U قاعده [مثلثی] [ریاضی]
filbert base U پایگاه فریبنده
base metals U فلزات بنیانی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com