Perdic | bargaining theory of wages | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bargaining theory of wages U	نظریه چانه زنی مزدها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	subsistence theory of wages U	به قانون مفرغ مزدها نیزمعروف است
	subsistence theory of wages U	نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
	wage fund theory of wages U	نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
	bargaining U	چانه زدن
	bargaining U	داد و ستد
	bargaining U	معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
	bargaining U	معامله باصرفه
	bargaining U	مذاکره
	bargaining U	چانه زنی در معامله
	bargaining U	سودا
	bargaining U	معامله
	bargaining U	داد و ستد چانه زدن
	bargaining U	قرارداد معامله خرید ارزان
	bargaining U	بیع وشراء
	bargaining U	چانه زنی در معاملات معامله
	bargaining U	قرارداد معامله بستن
	collective bargaining U	جمعی
	bargaining chips U	انگیزانه
	bargaining chip U	عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
	bargaining chip U	مزیت
	bargaining chip U	انگیزانه
	collective bargaining U	مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
	collective bargaining U	معامله جمعی
	collective bargaining U	چانه زنی
	collective bargaining U	مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
	bargaining chips U	عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
	bargaining chips U	مزیت
	bargaining table U	جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
	pay bargaining U	بحثومجادلهبینکارگرانوکارفرمایاندربارهافزایشحقوق
	d. wages U	مزد دوبرابر
	wages U	مزد
	wages U	اجرت
	wages U	کار مزد دسترنج
	wages U	حمل کردن
	wages U	جنگ برپا کردن
	wages U	اجیر کردن
	wages U	اجر
	wages U	دستمزد
	wages U	اجرت کارمزد
	wages U	ضمانت حسن انجام کار
	The wages wI'll be raised. U	دستمزد ها بالاخواهند رفت
	frozen wages U	مزدهای ثابت
	wages tax U	مالیات مزد و حقوق
	frozen wages U	مزدهای غیرقابل تغییر مزدهای منجمد
	i paid his d. wages U	مزد او را انچه لازم بود دادم
	board wages U	جیره خشکه
	rigidity of wages U	انعطاف ناپذیری مزدها
	general level of wages U	سطح عمومی مزدها
	index of real wages U	شاخص دستمزدهای واقعی
	All wages were scaled up to 15 per cent . U	کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
	spiral of wages and prices U	حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
	second best theory U	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
	theory U	نگره فرضیه
	theory U	نظریه
	theory U	نگرش
	theory U	تحقیقات نظری
	value theory U	نظریه ارزش
	theory of value U	نظریه ارزش
	theory U	فرض علمی
	second best theory U	نظریه بهترین دوم
	theory U	اصل کلی
	theory U	علم نظری
	theory U	تئوری
	in theory U	درعلم نظری
	in theory U	د رعالم فرض
	theory U	اصول نظری
	theory U	مباحث ریاصیاتی محض
	So much for theory! <idiom> U	به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
	theory U	فرضیه علمی تعلیم
	theory U	فرضیه
	perturbation theory U	نظریه اختلال
	sampling theory U	نظریه نمونه گیری
	price theory U	اقتصاد خرد
	one factor theory U	نظریه یک عاملی
	molecular theory U	نظریه مولکولی
	noncontinuity theory U	نظریه ناپیوستگی
	need press theory U	نظریه نیاز- فشار
	social theory U	نظریه اجتماعی
	neoclassical theory of value U	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
	mechanistic theory U	نظریه ماشینی نگری
	theory of law U	فلسفه حقوق
	representation theory U	نظریه نمایش
	network theory U	نظریه شبکه
	price theory U	نظریه قیمت
	probability theory U	نظریه احتمالات
	poisson theory U	تئوری پویسن
	quantum theory U	تئوری کوانتوم
	quantum theory U	نظریه کوانتومی
	queing theory U	نظریه صف
	queuing theory U	نظریه صف بندی
	queuing theory U	نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
	queuing theory U	نظریه صف
	probability theory U	نظریه احتمال
	plutonic theory U	فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
	replacement theory U	نظریه جایگزینی
	recapitulation theory U	نظریه بازپیدایی
	switch theory U	نظریه راه گزینی
	underconsumption theory of U	نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
	valence theory U	نظریه والانسی
	viscoelastic theory U	نظریه ویسکوالاستیک
	theory of numbers U	نظریه اعداد [ریاضی]
	set theory U	نظریه مجموعه ها [ریاضی]
	Group theory U	نظریه گروه ها [ریاضی]
	Order theory U	ترتیب جزئی [ریاضی]
	quantum theory U	مکانیک کوانتومی [فیزیک]
	underconsumption theory of U	cycle business
	underconsumption theory U	نظریه مصرف ناکافی
	two factor theory U	نظریه دو عاملی
	switching theory U	تئوری سوئیچینگ
	tetrachromatic theory U	نظریه چهاررنگی
	theory of accumulation U	نظریه انباشته
	theory of epigensis U	فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
	theory of fault U	تئوری تقصیر
	theory of numbers U	نظریه اعداد
	theory of preformation U	فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
	theory of relativity U	نظریه نسبیت
	theory of rent U	نظریه اجاره
	theory of saving U	نظریه پس انداز
	theory of saving U	نظریه مربوط به پس انداز
	three component theory U	نظریه سه مولفهای
	transformational theory U	نظریه تطور
	trichromatic theory U	نظریه سه رنگی
	trireceptor theory U	نظریه سه گیرندهای
	economic theory U	نظریه اقتصادی
	communication theory U	نظریه ارتباط
	game theory U	نظریه بازی
	game theory U	تئوری بازی
	communication theory U	نظریه ارتباطات
	cloaca theory U	اعتقاد به مقعدزایی
	general theory U	نظریه عمومی
	graph theory U	نظریه گرافها
	graph theory U	تئوری گراف
	classical theory U	نظریه کلاسیک
	capital theory U	نظریه سرمایه
	group theory U	نظریه گروهها
	decision theory U	تئوری تصمیم
	group theory U	نظریه گروهی
	hartree theory U	نظریه هارتری
	information theory U	نظریه اگاهی
	game theory U	این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
	game theory U	نظریه بازیها
	fuzzy theory U	نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
	electomagnetic theory U	نظریه الکترومغناطیسی
	electron theory U	نظریه الکترونی
	electron theory U	نظریه الکترونها
	electron theory U	تئوری الکترونی
	duplicity theory U	نظریه دو جزیی
	emission theory U	فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
	equilibrium theory U	نظریه تعادل
	decision theory U	نظریه تصمیم گیری
	facet theory U	نظریه رویه ها
	field theory U	تئوری میدان ها
	field theory U	نظریه اساسی میدان
	continuity theory U	نظریه پیوستگی
	consumption theory U	نظریه مصرف
	communication theory U	تئوری مخابرات
	information theory U	نظریه خبر
	learning theory U	نظریه یادگیری
	labor theory of value U	نظریه ارزش کار
	labor theory of value U	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
	labor theory of value U	تئوری ارزش کار
	leg theory U	روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
	atomic theory U	فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
	local theory U	نظریه اختصاصی
	location theory U	نظریه تعیین مکان
	location theory U	نظریه تعیین محل استقرار صنعت
	logic theory U	نظریه منطقی
	set theory U	نظریه مجموعه ها
	set theory U	تئوری مجموعه ها
	automata theory U	نظریه ماشینها
	kinetic theory U	فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
	innovation theory U	ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
	field theory U	نظریه میدانی
	innovation theory U	این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
	innovation theory U	نظریه نواوری
	kinetic theory U	نظریه جنبشی
	balance theory U	نظریه توازن
	information theory U	نظریه اطلاعات
	big bang theory U	دب اکبر
	young helmholtz theory U	نظریه یانگ- هلمهولتس
	benefit theory of taxation U	نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
	density wave theory U	نظریه موج چگالی
	affective arousal theory U	نظریه برانگیختگی عاطفی
	big bang theory U	خرس بزرگ
	bard cannon theory U	نظریه بارد- کنون
	baeyer strain theory U	نظریه کرنش- کشیدگی بایر
	crystal field theory U	نظریه میدان بلور
	classical theory of money U	نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
	union [set theory] U	اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
	Intersection [set theory] U	اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
	analytic number theory U	نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
	A comparison of theory and practice. U	مقایسه ای از نظری و عمل.
	dust cloud theory U	نظریه غباری
	mathematical learning theory U	نظریه ریاضی یادگیری
	ring strain theory U	نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
	relativistic quantum theory U	نظریه کوانتومی نسبیتی
	james lange theory U	نظریه جیمز- لانگه
	kinetic theory of heat U	عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
	quantum theory of valence U	نظریه کوانتومی والانس
	quantity theory of money U	نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود