English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
band pass filter circuit U مدار صافی باند پاس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
band pass filter U فیلتر میانگذر
narrow band filter U صافی فلزات باریک
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
intermediate frequency band filter U صافی باند فرکانس میانی
low pass filter U صافی پایین گذر
high pass filter U صافی بالا گذر
filter circuit U مدار صافی
high pass acoustical filter U صافی صوتی بالا گذر
low pass acoustical filter U صافی پایین گذر صوتی
band pass U صافی میان گذر
band pass U نوار عبور
band pass U نوار گذر
band pass U باندعبور
filter U صافی پالایه
filter U صافی
filter U پالودن
filter U توری
filter U صاف کردن یا شدن
filter U فیلتر صافی
filter U پالایه
l filter U فیلتر سلفی
filter U پالودن صاف کردن
filter U تصفیه کردن
filter U صاف کردن
filter U صاف کردن نور
filter U اب صاف کردن
filter U پالونه
filter U فیلتر
filter U صافیدن
filter U چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
filter U مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
filter U الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filter U حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
filter U انتخاب کلمه چند بیتی
filter U انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
filter flask U بالن صافی
fuel filter U صافی بنزین
fuel filter U صافی سوخت
frequency filter U صافی فرکانس
filter layer U لایه صافی
filter layer U لایه پالایش
filter chock U چوک صافی
filter characteristic U مشخصه صافی
electric filter U صافی الکتریکی
gravel filter U صافی شنی
filter command U فرمان FILTER
oil filter U صافی روغن
filter condenser U خازن صافی
filter crystal U کریستال صافی
filter curve U منحنی صافی
filter disc U قرص صافی
filter disk U قرص صافی
filter element U المنت فیلتر
filter insert U دریچه یا مدخل صافی
filter center U مرکزتوزیع اطلاعات
air filter U فیلترهوا
interference filter U صافی تداخل
line filter U صافی خط
crystal filter U صافی بلورین
integrating filter U صافی جمع کننده
cuno filter U نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
noise filter U صافی همهمه
nominal filter U صافی میکرونی
nominal filter U صافی به اندازه عبور معین
scratch filter U صافی پیکاپ
antivignetting filter U صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
quadrature filter U مدار تربیعی
interference filter U صافی پارازیت
line filter U صافی شبکه
colour filter U فیلتررنگ
bandpass filter U فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
wet filter U فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
water filter U صافی اب
light filter U صافی نور
suction filter U صافی مکنده
filter cover U پوششفیلتر
lint filter U فیلترتهلگن
line filter U صافی همهمه
differentiating filter U صافی ممیز
filter tips U سیگار فیلتردار
filter tipped U سیگار دارای فیلتر
filter blocks U اجر توخالی
filter tips U فیلتر سیگار
filter tip U سیگار فیلتردار
filter tip U فیلتر سیگار
filter paper U کاغذ صافی
filter press U صافی فشاری
filter stick U لوله صافی دار
filter add U کمک صافی
filter bed U صافی اب
filter-tipped U سیگار دارای فیلتر
filter packing U لایی صافی
filter packing U پوشش صافی
filter center U مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
acoustic filter U صافی صوتی
porous filter U صافی متخلخل
absorbent filter U صافی جذب
absolute filter U صافی میکرونی صافی میکروسکپی
absolute filter U صافی صد در صد
polarizing filter U صافی قطبی
petrol filter U صافی بنزین
filter network U شبکه ی صافی
filter capacitor U خازن صافی
filter bed U صافی شنی
capacitor intel filter U شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
power line filter U صافی جریان برق
red safelight filter U فیلتراشعهمفیدقرمز
colour selection filter U فیلترجداکنندهرنگ
power line filter U یکنواخت کننده برق
fluted filter paper U کاغذ صافی چین دار
impedance transforming filter U صافی تبدیل امپدانس
low frequency filter U صافی فرکانس پایین
air-cleaner filter U هواکشتصفیههوا
diesel fuel oil filter U صافی سوخت موتور دیزل
flexible oil filter line U لوله صافی روغن
automatic filter coffee maker U صافیقهوهجوشاتوماتیک
q band U بند فرکانس
band U ارکستر
band U دستهء موسیقی اتحاد
band U توافق
band U نوار لولا
band U روبان
band U باند بانداژ
band U متحدشدن
band U نوار زخم بندی
band U متحدکردن
band U دسته کردن
band U نوارپیچیدن
band U بصورت نوار دراوردن
x band U باند فرکانس
x band U باند- ایکس
band U با نوار بستن
band U تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
band U مدار ارتباطی که سیگنال
band saw U ماشین اره باریک
band saw U اره نواری
band U بند و زنجیر
saw band U نوار اره
band U باند
band U شبکه سیم خاردار
k band U باند فرکانس
band U محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
band U باریکه
band U شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
j band U باند فرکانس
band U را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
band U محدوده فرکانس ها بین دو حد
band U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
band U باندرادیو
band U اره نواری
band U نوار
band U کمربند نوار
band U نواره
band U متحد کردن
band U متحد شدن
p band U باند فرکانس
band U قسمت موزیک
band U نوار مانع
Citizens' Band U باند خصوصی
latitude band U نوار عرضی
rubber band U کش
boot band U کش مخصوص گتر شلوارنظامی
sweat band U زغره
color band U نوار رنگی روی جعبه مهمات
bloch band U نوار انرژی
adjusting band U نوارمتحرک
rubber band U نوارکش
bloch band U نوار بلوخ
Citizens' Band U باند شهروندان
to keep step to a band U مطابق موزیک پازدن
wave band U باند موج
broad band U پهن باند
broad band U باند پهن
Band-Aid U نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aids U نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
wave band U دسته امواج رادیو
latitude band U نوار عرضی زمینی
waist band U کمربند
Band-Aids U چارهی سطحی و موقتی
rubber band U نوار لاستیکی
valence band U نوار والانس
latitude band U کمربند عرضی
forbidden band U نوار ممنوع
nose band U بخشی از کلگی اسب
nose band U رو دماغی
normal band U نوار متعارفی
filled band U نوار پر
frequency band U باند فرکانس
frequency band U باند بسامد
excitation band U نوار تحریک
error band U باند خطا
in band signalling U ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
image band U باند فرکانس تصویر
forbidden band U نوار غیر مجاز
guard band U باند نگهبان
guard band U بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
head band U پیشانی بند
head band U شیرازه
energy band U باند انرژی
energy band U نوار انرژی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com