Perdic | ballot rigging | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 31 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	ballot rigging U	تقلبدر انتخابات

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	ballot U	قرعه کشیدن
	ballot U	با ورقه رای دادن
	ballot U	رای مخفی مجموع اراء نوشته
	ballot U	مهره رای وقرعه کشی
	ballot U	ورقه رای
	ballot U	رای مخفی دادن
	by ballot U	با رای مخفی
	to ballot for U	بارای پنهان انتخاب کردن
	rigging U	مجموع طناب و بادبانهای کشتی
	rigging U	طنابهای نگهدارنده دکل
	rigging U	اسباب
	rigging U	باربندیها
	rigging U	وسایل باربندی بکسلهای ناو
	ballot paper U	ورقهرایگیری
	secret ballot U	رای مخفی
	ballot box U	صندوق ارا
	ballot boxes U	صندوق ارا
	absentee ballot U	ارسال ورقه رای بطور غیابی
	secret ballot U	ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
	masts and rigging U	دکلوطنابها
	rigging wire U	سیمنگهدارندهدکل
	standing rigging U	طنابهای ثابت
	standing rigging U	بکسلهای ثابت
	rigging warrant U	فهرست وسایل
	rigging tab U	بالچهای که روی زمین تنظیم میشود
	rigging position U	وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
	brake rigging U	اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
	advanced rigging U	ملوانی پیشرفته
	aircraft rigging U	تنظیم نهایی هواپیما
	cable rigging tension chart U	جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy