Perdic | ball and parallel roller bearings | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	ball and parallel roller bearings U	یاطاقان غلطکی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	ball bearings U	چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
	ball bearings U	بلبرینگ
	ball bearings U	بلبرینگ ساچمهای
	ball bearings U	کاسه ساچمه
	ball bearings U	یاطاقان ساچمهای
	cross bearings U	سمتهای متقاطع
	roller U	تیرک دار
	roller U	قرقره نورد
	roller U	استوانه
	roller U	منگنه
	roller U	ماشین غلطک زنی
	roller U	غلتانک چمن
	roller U	قلطک
	roller U	دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
	roller U	غلطک
	roller U	غلتک
	roller U	نورد
	roller U	بام غلتان استوانه
	roller bearing U	بلبرینگ غلطکی
	roller-coaster U	راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
	roller coaster U	راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
	semi roller U	پرتاب دورانی گوی بولینگ
	roller skate U	اسکتینگ
	the roller beette U	گه غلتان
	roller-coasters U	راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
	roller conveyor U	غلطک حمال
	roller contact U	کنتاکت غلتکی
	wrist roller U	مچ بند
	roller clock U	چشمی بسته قرقره دار
	roller blind U	پرده فنردار قرقره ایی
	roller skate U	کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
	roller-skate U	اسکتینگ
	inking roller U	نورد
	roller conveyor U	غلطک بالابر
	roller door U	در چرخنده
	roller drive U	مکانیزم چرخ دنده کاهنده یاافزاینده
	roller fender U	دفرای چوبی
	roller gate U	دریچه غلطان
	roller path U	صفحه بلبرینگ
	roller path U	ریل دواربرجک توپ
	roller shutter U	در کرکرهای
	roller-skating U	اسکتینگ
	roller-skates U	کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
	roller-skates U	اسکتینگ
	roller-skated U	کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
	roller-skated U	اسکتینگ
	roller-skate U	کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
	roller-skating U	کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
	steam roller U	جاده کوب غلتک
	guide roller U	غلطک راهنما
	vibrating roller U	غلطک لرزان
	paint roller U	غلطک رنگ کاری
	cloth roller U	پیچندهپارچه
	hair roller U	بیگودی
	tamping roller U	غلطک لرزاننده
	roller door U	در گردنده
	head roller U	غلتکاصلی
	vibrating roller U	غلطک ارتعاشی
	hand roller U	غلطک دستی
	support roller U	بلبرینگ
	support roller U	تکیه گاه
	support roller U	رینگ وطوقه دوار
	tandem roller U	نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
	tandem roller U	غلطک وزنی پشت سر هم
	sheet roller U	کارخانه نورد ورق فلزی
	the roller beette U	جعل
	steam roller U	جاده صاف کن
	ink roller U	غلتکجوهر
	varnish-roller U	غلتکجلازن
	hydraulic roller U	غلطک ئیدرولیکی
	warp roller U	غلتکتار
	road roller U	جاده صاف کن
	roller sleeve U	روکشدورانی
	road roller U	غلطک ویژه جاده صاف کنی
	roller bandage U	نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
	roller frame U	قالبدورانی
	pawn roller U	پیاده رانی شطرنج
	roller bandage U	زخم بندپیچیده
	roller bearing U	یاتاقانی که میله ان باچند غلتک دیگر بگردش اید
	elliptical roller U	غلطک بیضی شکل
	roller bearing U	یاطاقان غلطک دار
	jockey roller U	چرخریلی
	feed roller U	غلتک پیش بر
	cylinderical roller bearing U	یاطاقان غلطکی
	spherical roller bearing U	بلبرینگ غلطکی
	sheep foot roller U	غلطک پاچه بزی
	hair roller pin U	سوزنبیگودی
	loose roller bearing U	رولبرینگ هرزگرد
	paper bail roller U	غلتکضامنورق
	roller board and arms U	بازوهاوبردغلتک
	fixed roller gate U	دریچه چرخ قرقرهای ثابت
	flexible roller bearing U	رولبرینگ فنری
	film guide roller U	حلقهراهنمایفیلم
	paint roller mill U	غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
	paint roller mill U	دستگاه مالش رنگ بر روی دیوار
	track roller frame U	قالبگردندهشیاردار
	is not parallel to U	مساوینیست
	is parallel to U	مساویاست
	parallel U	داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
	parallel U	همسو
	parallel U	موازی کردن اسکیها
	parallel U	انشعاب
	parallel U	همگام قرینه
	parallel U	وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
	parallel U	نظیر مطابق بودن با
	parallel U	بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
	parallel U	برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
	parallel U	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
	parallel U	ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
	parallel U	خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
	parallel U	که همزمان ارسال شود
	parallel U	داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
	parallel U	که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
	parallel U	کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
	parallel U	تعداد آدرسهای متصل به هم
	parallel U	وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
	parallel U	همتا
	parallel U	شنت
	parallel U	متوازی
	parallel U	1-
	without parallel U	بی مانند بی نظیر
	parallel U	همزمان
	parallel U	موازی کردن برابر کردن
	parallel U	اگر به توجه نیاز داشته باشند
	parallel U	موازی
	parallel U	آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
	parallel U	تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
	parallel U	که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
	parallel U	چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
	parallel U	کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
	parallel U	اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
	parallel U	مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
	parallel U	برابر خط موازی
	parallel U	که همزمان ارسال می شوند
	parallel U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallel U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	parallel U	ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
	parallel U	تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
	cylinder roller thrust bearing U	یاطاقان غلطکی محوری
	parallel series U	مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
	parallel clamp U	گیره پیچی موازی
	parallel computer U	کامپیوتر موازی
	parallel circuit U	مدار شنتی
	parallel connection U	اتصال موازی
	parallel column U	ستونهای موازی
	parallel circuit U	مدار موازی
	parallel adder U	جمع کننده موازی
	parallel aerofoil U	ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
	parallel items U	سوالهای همتا
	parallel bars U	پارالل ژیمناستیک
	parallel perspective U	پرسپکتیو همرو یا موازی
	parallel bars U	مانع در پرش اسب
	two parallel lines U	دو خط موازی
	parallel bars U	میلههای پارالل
	parallel adder U	افزایشگر موازی
	parallel cells U	یاختههای موازی
	parallel access U	با دست یابی موازی
	parallel access U	دستیابی موازی
	axially parallel U	موازی محوری
	parallel reading U	خواندن موازی
	parallel ruler U	خط کش موازی
	parallel run U	اجرای موازی
	parallel sheaf U	مروحه موازی
	parallel storage U	انباره موازی
	parallel storage U	انبارش موازی
	parallel system U	شبکه موازی
	parallel tests U	ازمونهای همتا
	parallel transmission U	مخابره موازی
	parallel transmission U	انتقال موازی
	parallel transmission U	ارسال موازی
	to decline from the parallel U	از حالت موازی خارج شدن
	running in parallel U	پردازش موازی
	axially parallel U	در راستای محوری
	parallel processor U	پردازنده موازی
	parallel processor U	موازی پرداز
	parallel conversion U	تبدیل موازی
	parallel feed U	خورد موازی
	parallel interface U	رابط موازی
	connect in parallel U	بطور موازی اتصال دادن
	parallel law U	قانون توازی
	parallel operation U	عمل موازی
	parallel operation U	عملکرد موازی
	bit parallel U	طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
	parallel operation U	عملیات موازی
	parallel processing U	پردازش موازی
	parallel port U	درگاه موازی
	parallel printer U	چاپگر موازی
	parallel printing U	چاپ موازی
	parallel gap welder U	جوشگر شکاف موازی
	parallel resonant circuit U	مدار همنوای موازی
	uneven parallel bars U	پارالل زنان
	anti parallel feeding U	تغذیه مخالف
	series parallel connection U	اتصال زنجیری- موازی
	series parallel connection U	اتصال سری- موازی
	series parallel dimming U	اتصال زنجیری- موازی لامپها
	retrospective parallel running U	اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
	random parallel tests U	ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
	force displaced in parallel U	[بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
	parallel search storage U	انباره جستجوی موازی
	parallel trussed girder U	تیر شبکهای موازی