English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
award a contract U قراردادی را واگذار کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
award U حکم
award U رای دادن
award U اعطاکردن
award U اعطا
award U فتوی
award U رای داور
award U فتوی دادن
award U مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
award U فتوا
award U جایزه
award U مقرر داشتن اعطا کردن
award U رای
award U سپردن
award U امانت گذاردن
award U پاداش دادن
award U جایزه دادن جایزه
award U پاداش تقدیر
award U نشان
award U حکم هیات داوری
award U رای حکمیت
award of experts U نظر کارشناسان
award of damages U جبران خسارت
arbitration award U رای داوری
arbitration award U فتوی حکمیت
arbitral award U فتوای حکمیت
arbitral award U رای داوری
eclipse award U جایزه سوارکار ممتاز سال
final award U رای قطعی
sullivan award U جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
pay award U افزایشحقوق
edward j. neil award U جایزه بوکسور ممتاز سال
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
all in contract U قراداد کلی
contract U عقد
contract with U عقد کردن
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
by contract U بطور مقاطعه
in contract U طبق قرارداد
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract U قرارداد
contract U پیمان
contract U همکشیدن
contract U منقبض شدن مخفف کردن
contract U کنترات کردن منقبض کردن
contract U : پیمان بستن
contract U مقاطعه
contract U مقاطعه کاری کردن
contract U قرردادبستن
contract U :قرارداد
contract U منقبض شدن
contract U دچارشدن
contract U منقبض کردن
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract U تعهد
contract U کنترات پیمان .
contract U قرارداد بستن
parties to the contract U طرفین عقد
parties to the contract U متعاقدین
performance of a contract U اجرای قرارداد
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract U متعاملین
parties to a contract U طرفین قرارداد
parties to a contract U طرفین متعاهدین
prime contract U قرارداد اصلی
quasi contract U شبه قرارداد
quasi contract U شبه عقد
provisions of a contract U مواد قرار داد
provisions of a contract U شرایط قرار داد
privity of contract U رابطه متعاقدین
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
labor contract U قرارداد کار
law of contract U قانون قرارداد
lease contract U اجاره نامه
lease contract U عقد اجاره
license contract U قرارداد اجازه استفاده
marriage contract U عقد نامه
marriage contract U عقد نکاح
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
open contract U قرارداد باز
open contract U قرارداد غیر معین
operation of contract U نفوذ قرارداد
optional contract U عقد خیاری
optional contract U مجازی
optional contract U خیاری
optional contract U غیر واجب
irrevocable contract U عقد لازم
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
unconditional contract U عقد منجز
unauthorized contract U عقد فضولی
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
unilateral contract U قراردادایقاعی
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract U پیمان نامه
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract U عقد باطل
value cost contract U پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract U صحت قرارداد
validity of a contract U اعتبار قرارداد
valid contract U عقد صحیح
to put to contract U بمناقصه گذاشتن
the life of a contract U مدت یک قرارداد
service contract U قرارداد خدماتی
service contract U قرارداد انجام خدمت
service contract U قرارداد خدمت
sales contract U قرارداد فروش
reward contract U عقد جعاله
revocable contract U عقد مجاز
revocable contract U عقد جایز
requirements of a contract U مقتضای عهد
simple contract U قرارداد شفاهی
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
the contract is still valid U خودباقی است
the contract is still valid U قراردادباعتبار
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract U قرارداد اجتماعی
social contract U قرار داد اجتماعی
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
invalid contract U عقد فاسد
contract of sales U قرارداد فروش
contract guarantee U ضمانت قرارداد
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve U منحنی قرارداد
contract curve U منحنی مبادله
contract control U کنترل دینامیکی
contract control U کنترل تغایر
contract clause U شرط متعارف در هر قرارداد
conditions of contract U شرایط قرارداد
contract note U سند قرارداد
contract of affreightment U قرارداد اجاره کشتی
contract of sale U عقد بیع
contract of sale U قرارداد فروش
contract of reward U جعاله
contract of guarantee U عقد ضمان
contract of guarantee U ضمان عقدی
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
contract of farmletting U مزارعه
contract of affreightment U قراردادحمل
conditional contract U عقد معلق
conditional contract U عقد مشروط
breach of contract U تخلف از قرارداد
breach of contract U نقض مفادقرارداد
breach of contract U نقض قرارداد
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
based on a contract U قراردادی
avoidance of a contract U لغو یک قرارداد
assignment of contract U انتقال قرارداد
completion of a contract U انجام یک قرارداد
completion of a contract U انجام دادن قرارداد
conclusion of a contract U مبایعه
conclusion of a contract U parties two between asale of
enter into a contract U منعقد کردن عقد
enter into a contract U عقد بستن
conclude a contract U منعقد کردن عقد
conclude a contract U عقد بستن
composition contract U قرارداد ارفاقی
completion of contract U امضای قرارداد
assignment of contract U واگذاری قرارداد
futures contract U قرارداد سلف
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
dishonour a contract U قرارداد را محترم نشمردن
haulage contract U قرارداد حمل و نقل
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
forced contract U عقد مکره
formula of contract U صیغه عقد
frustration of contract U بی نتیجه ماندن قرارداد
fulfill a contract U قرارداد را اجرا کردن
gratuitous contract U عقد غیر معوض
perform a contract U قرارداد را اجرا کردن
futures contract U قرارداد اینده
executory contract U عقد موجل
honour a contract U قرارداد را محترم شمردن
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
contract period U مدت قرارداد
contract quantity U حجم قرارداد
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract scheduling U برنامه ریزی قرارداد
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
inoperative contract U عقد غیر نافذ
contract period U دوره قرارداد
contract work U پیمانکاری
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
illegal contract U قرارداد غیر قانونی
contract specification U مشخصات قرارداد
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com