English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
average value U میانگین
above-average <adj.> U بیش از حد متوسط
above average <adj.> U بیش از حد متوسط
over-average <adj.> U بیشتر از حد متوسط
above-average <adj.> U بیشتر از حد متوسط
above average <adj.> U بیشتر از حد متوسط
over-average <adj.> U بالاتر از حد متوسط
over-average <adj.> U بیش از حد متوسط
above-average <adj.> U بالاتر از حد متوسط
particular average U خسارت خاص
particular average U خسارات جزئی
average out U میانگین در نظر گرفتن
average particular U خسارت وارده بر کشتی
average value U مقدار میانگین
average value U مقدار متوسط
particular average U خسارت جزئی
above average <adj.> U بالاتر از حد متوسط
on average [on av.] U در میانگین
on average [on av.] U در حالت کلی
on average [on av.] U روی هم رفته
with particular average U مشمول خسارات خاص
with average U شامل خسارات خصوصی وجزئی
average value U ارزش میانگین
average U میانگاه
average U حد متوسط
average U روی هم رفته
average U متوسط خسارت در بیمه
average U میانگین موفقیت
average U متوسط
average U پیدا کردن
average U حد وسط
average U درجه عادی میانگین
average U میانه متوسط
average U معدل
average U میانه قرار دادن میانگین گرفتن
average U رویهمرفته بالغ شدن
average U میانگین
average U میانگین حسابی متوسط حسابی
average U در حالت کلی
average U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average U متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
average U ایجاد میانگین
average U عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
average U معدل میانگین
average U مقدار متوسط
average U خسارت
average U میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
average U معدل گرفتن
average U خسارت بحری
batting average U میانگین توپزنی
batting average U میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
bowling average U میانگین امتیازهای توپ انداز
average speed U سرعت متوسط
composite average U معدل امتیاز بازیگر بولینگ
average revenue U قیمت عادی
average revenue U قیمتی که خریدارمی پردازد
average strength U استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
average speed U سرعت متوسط حرکت
average voltage U ولتاژ متوسط
bowling average U معدل امتیاز بازیگربولینگ
free of all average U معاف از هرگونه خسارت
with pwrticular average U مشمول خسارت خاص
weighted average U متوسط وزنی
weighted average U میانگین موزون
weighted average U میانگین وزنی
Nikkei average U شاخصسهام درژاپن
simple average U میانگین ساده
moving average U میانگین متحرک
moving average U میانگین غلتان
monthly average U متوسط ماهیانه
goal average U گل شماری
goal average U گل اواژ
general average U خسارت دریایی عمومی خسارت کلی
free of particular average U معاف از خسارات جزئی
average key U کلیدوسط
average revenue U درامد متوسط
average adjuster U کارشناس تعیین خسارت بیمه
average deviation U انحراف میانگین
average discharge U بده میانگین
average discharge U بده متوسط
average efficiency U بازده متوسط
average error U خطای میانگین
average expense U هزینه متوسط
average flow U بده میانگین
average flow U جریان متوسط
average heading U جهت متوسط مسیر
average input U نهاده متوسط
average clause U عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
average intensity U شدت جریان متوسط
average latency U رکود متوسط
average latency U تاخیر متوسط
average life U عمر متوسط اقلام دارائی
average life U عمر میانگین
average deviation U انحراف متوسط
average stater U کارشناس تعیین خسارت بیمه
average adjustment U تصفیه خسارت
average available discharge U بده میانگینی دسترس
average available discharge U بده متوسط مفید
average bond U ضمانت نامه جبران خسارت
average bond U ضمانتنامه پرداخت خسارت دریائی
average clause U بند یا ماده خسارت
average conditions U شرایط عادی
average conditions U شرایط متوسط
average cost U هزینه متوسط
average cost U میانگین هزینه
average cost U میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
average costs U معدل هزینه کل محصولات
average depth U عمق متوسط
average life U عمر متوسط
average payment U پرداخت متوسط
average price U قیمت متوسط
average heading U جهت متوسط هواپیما
average radius U شعاع میانه
average radius U شعاع میانگاه
average output U محصول متوسط
average product U محصول متوسط
average product U تولید متوسط
average productivity U بهره دهی متوسط
average productivity U بازدهی متوسط
average return U بازده متوسط
average yield U بازده متوسط
average price U میانگین قیمت
average degree of polymerization U درجه متوسط بسپارش
average propensity to consume U میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
average propensity to save U میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
average total cost U هزینه متوسط کل
average reaction rate U سرعت متوسط واکنش
average annual precipitation U متوسط بارندگی سالینه
average revenue product U درامد متوسط محصول
average seek time U مدت متوسط جستجو
average reaction rate U مقدار متوسط واکنش
pass completion average U میانگین موفقیت بازیگر درگرفتن پاس
average purchase rate U نرخ متوسط خرید
average tax rate U نزخ متوسط مالیات
annual average score U میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
average variable cost U هزینه متوسط متغیر
average variable cost U هزینه متوسط
time average symmetry U تقارن میانگین زمانی
average net return U بازده خالص متوسط
general average statement U صورت یا اعلامیه خسارت کلی
free of general average U معاف از خسارات عمومی
average molecular speed U سرعت مولکولی متوسط
average marginal relationship U رابطه مفاهیم متوسط ونهائی
fair average quality U کیفیت متوسط مناسب
earned run average U میانگین امتیاز کسب شده
average fixed cost U هزینه ثابت متوسط
average evoked potential U پتانسیل فراخوانده متوسط
average propensity to save U y/s= APS
average limit of ice U حد متوسط یخ
average variable cost U متغیر
average cost pricing U قیمت گذاری بر اساس هزینه متوسط
average kinetic energy U انرژی متوسط جنبشی
number average degree of polymerization U میانگین عددی درجه بسپارش
reasonable of average wage fair U اجرت المثل
weight average degree of polymerization U میانگین وزنی درجه بسپارش
average daily traffic [ADT] U متوسط ترافیک روزانه
number average molecular weight U میانگین عددی وزن مولکولی
long run average cost curve U منحنی هزینه متوسط بلند مدت
weight average molecular weight U میانگین وزنی وزن مولکولی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com