English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
auxiliary section U برش کومکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
auxiliary U نیست
auxiliary U پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
auxiliary U پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliary U آنچه کمک میکند
auxiliary <adj.> U کمک کننده
auxiliary <adj.> U دارای مزیت
auxiliary value U ارزش کومکی
auxiliary value U مقدار کومکی
auxiliary <adj.> U به درد بخور
auxiliary <adj.> U بدرد خور
auxiliary U که حافظه اصلی کامپیوتر
auxiliary U هر رسانه ذخیره سازی داده
auxiliary U امدادی معین
auxiliary U امدادی
auxiliary U یدکی
auxiliary U کمکی
auxiliary U امدادی کمکی
auxiliary <adj.> U کمک دهنده
auxiliary U معین
auxiliary U مساعدت
auxiliary U اضطراری
auxiliary construction U ساختمان کومکی
auxiliary circuit U مدار یدکی
auxiliary charger U شارژکننده کمکی
auxiliary activity U فعالیت فرعی
nursing auxiliary U کمک پرستار [زن] [شغل] [پزشکی]
auxiliary forces U قوای کمکی
auxiliary program U برنامه کمک [رایانه شناسی ]
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
auxiliary ego U خود کمکی
auxiliary electrode U الکترود کمکی
auxiliary operation U عملیات کمکی عملکرد کمکی
auxiliary operation U عمل کمکی
auxiliary memory U حافظه کمکی
auxiliary memory U حافظ کمکی
auxiliary machinery U دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
auxiliary forces U نیروی کمکی
auxiliary fleet U ناوگان تدارکاتی
auxiliary equipment U تجهیزات جانبی
auxiliary equipment U وسائل کمکی
auxiliary equipment U وسایل کمکی
auxiliary equipment U وسایل یدکی
auxiliary operatich U عمل کمکی
auxiliary rotor U رتور کمکی
nursing auxiliary U کمک بهیار [زن] [شغل] [پزشکی]
auxiliary service U خدمات جنبی
auxiliary view U نمای کمکی
auxiliary work U کارهای اضافی
nursing auxiliary U کمک بهیار [مرد]
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
nursing auxiliary U کمک پرستار [مرد]
auxiliary tank U مخزنکمکی
auxiliary projector U پروژهکتورکمکی
auxiliary heating U سیستمگرمایی
auxiliary target U نقطه کمکی
auxiliary target U هدف کمکی
naval auxiliary U پایگاه لجستیکی دریایی
auxiliary ship U کشتی تدارکاتی
modal auxiliary U فعل معین شرطی
auxiliary storage U انبار کمکی
auxiliary handle U دستهکمکی
auxiliary storage U انباره کمکی
auxiliary storage U حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
auxiliary switch U کلید فرعی
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
auxiliary power unit U واحد قدرت کمکی
auxiliary flight surfaces U سطوح پرواز کمکی
auxiliary facilities room U اتاقتدارک
auxiliary video switcher U دکمهنمایشکمکی
auxiliary sailing vessel U کشتی بادی موتوردار
auxiliary spark gap U دهانه جرقه یدکی
auxiliary base line U باز کمکی
port auxiliary service U یگان خدمات بندری
auxiliary control surfaces U سطوح فرامین کمکی
t section U عضو " T "
t section U پروفیل " T "
z section U پروفیل "زد"
section out U شکستن موج بطور ناهموار
section U بخش قسمت
section U گروه دایره
section U قبضه توپ
section U رسددریایی یا هوایی
section U مقطع
section U برشگاه
section U رسد
section U جوخه
section U قطعه
section U بخش
section U قسمت
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U دسته
section U شعبه
section U برش
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section U بره
section U نیمرخ
section U رسدتوپخانه
project section U بخش تهیه طرحها
staff section U قسمت ستادی دسته سمبه
structural section U مقطع سازهای
standard section U پروفیل استاندارد
staff section U قطعات سمبه
staff section U بخش ستادی
properties of section U خواص مقاطع تیرها
section of valley U نیمرخ عرضی دره
section of dike U نیمرخ راه
radial section U برش شعاعی
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
regular section U پروفیل نرمال
root section U مقطع ریشه
rolled section U مقاطع نوردشده
section charge U خرج چند قسمتی
section charge U خرج جزء جزء
section chief U رئیس قبضه
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
section crew U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
rectangular section U مقطع مستطیلی
section gang U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section hand U کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section leader U فرمانده رسد یا جوخه
transition section U مقطع تبدیل
transversal section U برش عرضی
transverse section U مقطع عرضی
weaving section U منطقه همبری
section of a bulb U قسمتهایمختلفپیاز
section of a hazelnut U قسمتهایمختلففندوق
section of a log U قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a raspberry U قسمتهایمختلفتمشک
section of a strawberry U قسمتهایمختلفتوتفرنگی
section of a walnut U قسمتهایمختلفگردو
tip section U قسمتنوک
wallet section U قسمتکیفپول
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
in the non-smoking section U در قسمت غیر سیگاری ها
longitudinal section U برش طولی
build up section U مقاطع مرکب
sagittal section U قسمتهایزیرشکم
rail section U بخشریل
radio section U بخشرادیو
transverse section U برش متقاطع
trenched section U زیرگاه صندوقهای
trenched section U فرم صندوقهای تو گود
trough section U مقطع ناودانی
weaving section U منطقه تقاطع
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
pipe section U قسمتلوله
butt section U قسمتهدف
dining section U قسمتغذاخوری
flotation section U بخششناور
honeycomb section U شانهعسل
main section U قسمتاصلی
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
project section U بخش تهیه پروژه ها
cross-section U سطح متقاطع
cross section U مقطع عرضی
cross section U برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section U سطح مقطع موثر
cross section U سطح مقطع
cross section U نیمرخ عرضی
cross section U برش عرضی
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section U مقطع
cross section U رویه برش
cross section U سطح مقطع عرضی
crown section U برش در کلید قوس
control section U قسمت کنترل
control section U بخش کنترل
conic section U مقطع مخروطی
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
advance section U قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance section U قسمت جلویی
air section U رسد هوایی
aircraft section U قسمت هواپیمایی
aircraft section U رسدهواپیمایی
axial section U برش محوری
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
beaded section U شیار برجسته روی گچ وچوب
box section U مقطع قوسی سکل
built up section U مقاطع مرکب
center section U بال میانی
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
coil section U مقطع بوبین
compact section U مقطع فشرده
data section U بخش داده ها
horizontal section U برش افقی
oblique section U مقطع مایل
oblique section U برش اریب
half section U نیم برش
oblique section U مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section U مقطع اریب
personnel section U کارگزینی
longitudinal section U برش طولی
longitudinal section U نیمرخ طولی
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
gun section U رسدتوپ
gauging section U مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
overflow section U قسمت سر ریز سد
program section U بخش برنامه ها
extruded section U پروفیل اشترانق پرس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com