Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
attack transport
U
ناو ترابری نیروی تک
attack transport
U
ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transport
U
انتقال از یک مسیر به دیگری
transport
U
وسیله نقلیه
transport
U
حمل ونقل
transport
U
از خود بیخودشدن از جا در رفتن
transport
U
نفی بلد کردن
transport
U
نقل وانتقال دادن
transport
U
حمل کردن
transport
U
بردن
transport
U
ترابری کردن
transport
U
ترابری حامل
transport
U
حمل و نقل
transport
U
ترابری
transport
U
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transport
U
بارکشی
transport
U
حمل
transport
U
حمل ونقل کردن حمل کردن
through transport
U
حمل یکسره
transport
U
انتقال دادن
transport
U
بارکش
transport
U
نقل و انتقال
water transport
U
ناقلآب
intermodal transport
U
حمل با چند نوع وسیله نقلیه
intermodal transport
U
حمل با چند نوغ وسیله نقلیه
means of transport
U
وسائط نقلیه
mode of transport
U
روش حمل
mode of transport
U
نوع حمل و نقل
transport caf
U
غذاخوریکنارجادهمخصوصرانندگانکامیون
Other means of transport
U
سایر وسایل نقلیه
transport business
U
صنعت حمل و نقل
transport trade
U
تجارت حمل و نقل
transport industry
U
تجارت حمل و نقل
transport business
U
تجارت حمل و نقل
transport trade
U
صنعت حمل و نقل
transport industry
U
صنعت حمل و نقل
multimodal transport
U
حمل و نقل توسط چند وسیله حمل متفاوت
motor transport
U
حمل و نقل موتوری
motor transport
U
حمل ونقل به وسیله خودرو
cost of transport
U
کرایه
cargo transport
U
هواپیمای ترابری
soil transport
U
حمل خاک
bulk transport
U
حمل بار به صورت فله
transport means
U
وسیله بارکشی یاحمل ونقل
transport division
U
قسمت حمل و نقل
transport charges
U
کرایه
transport area
U
منطقه حمل و نقل پرسنل
tape transport
U
حامل نوار
soil transport
U
جابجا کردن خاک
combined transport
U
حمل و نقل ترکیبی
transport stream
U
ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
multimodal transport
U
حمل مرکب
multimodal transport
U
حمل و نقل چند نوعه
cost of transport
U
قیمت حمل ونقل
domestic transport
U
حمل و نقل داخلی
transport car
U
وسیله نقلیه
container transport
U
حمل و نقل بوسیله کانتینر
transport number
U
عدد انتقال
transport by rail
U
حمل و نقل بار بوسیله راه آهن
transport of goods
U
حمل و نقل بار
transport of goods
U
رفت و آمد بار
road transport vehicle
U
کامیون
multimodal transport operator
U
عامل حمل و نقل چند نوعه
combined transport document
U
اسناد حمل ترکیبی
combined transport operator
U
عامل حمل و نقل ترکیبی
road transport vehicle
U
ماشین باری
amphibious transport ship
U
ترابر اب خاکی
air transport operation
U
عملیات ترابری هوایی
air transport group
U
گروه ترابری هوایی
amphibious transport dock
U
ناو حمل و نقل اب خاکی
amphibious transport dock
U
ناومخصوص ترابری اب خاکی
international road transport
U
ترابری بین المللی جاده ای
magnetic tape transport
U
انتقال نوار مغناطیسی
magnetic tape transport
U
گرداننده نوار مغناطیسی
international air transport association
U
اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
air transport allocations board
U
هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
air transport liaison officer
U
افسر رابط ترابری هوایی
Berlin Transport Authority
[BVG]
U
اداره ترابری برلین
fiata combined transport bill of lading
U
بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
attack
U
مبادرت کردن به
attack
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack
U
تکش
attack
U
تاخت
attack
U
حمله کردن بر
attack
U
مبادرت کردن به تاخت کردن
attack
U
حمله
attack
U
تاخت و تاز یورش
attack
U
اصابت یا نزول ناخوشی
attack
U
تک کردن
attack
U
حمله کردن
attack
U
تک
attack
U
اعتداء
attack
[on]
U
حمله کردن
[بر]
attack
U
تعدی
attack
U
افند
attack
U
با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
launch an attack
U
اجرای حمله شروع تک
launch an attack
U
حمله کردن
minority attack
U
حمله مینوریته
minority attack
U
حمله اقلیت پیادهای شطرنج
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
She had a heart attack .
U
قلبش گرفت ( حمله قلبی )
preparation of attack
U
شمشیرباز اماده حمله
moller attack
U
حمله مولر در جوئوکوپیانوشطرنج
momentum of attack
U
دور حمله
momentum of attack
U
شدت حمله
To attack someone from the back.
U
از پشت به کسی حمله کردن
wing attack
U
حملهگوشه
mating attack
U
حمله ماتی
marshall attack
U
حمله مارشال در روی لوپس
line of attack
U
هدف
line of attack
U
سینه شمشیرباز
suicide attack
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
main attack
U
تک اصلی
main attack
U
تلاش اصلی نیروها
launch an attack
U
شروع حمله
suicide attack
U
حمله با خودکشی
a racist attack
U
حمله ای با غرض نژاد پرستی
main attack
U
حمله اصلی
goal attack
U
گلزن
attack on nature
U
آسیبمحیطزیست
attack on humans
U
آسیببشری
torre attack
U
حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
to resist an attack
U
حملهای رادفع کردن
to resist an attack
U
در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
progressive attack
U
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
sicilian attack
U
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
surprise attack
U
تک غافلگیری تک غافلگیرانه
spray attack
U
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
surprise attack
U
تک ناگهانی
stern attack
U
تک نزولی ازسمت عقب
stern attack
U
در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
sozin attack
U
حمله سوزین در دفاع سیسیلی
spoiling attack
U
تک ایذایی
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
yogoslav attack
U
حمله یوگوسلاو در واریاسیون دراگون دفاع سیسیلی شطرنج
preemptive attack
U
تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
attack line
U
خطاصابت
nimzovitch attack
U
حمله نیمزوویچ
nimzovitch attack
U
گشایش لارسن
open to attack
U
در معرض حمله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
pillsbury attack
U
حمله پیلزبری در گامبی وزیرشطرنج
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
preemptive attack
U
تک پیشگیری
simple attack
U
حمله ساده
heart attack
U
حملهی قلبی
spoiling attack
U
تک ممانعتی
close attack
U
سه مهاجم
attack position
U
موضع تک
attack plotter
U
ردنگار هدف
attack plotter
U
وسیله ردنگار
attack plane
U
هواپیمای تک
attack pattern
U
ارایش تک
attack pattern
U
الگوی تک
attack origine
U
کشور اغازکننده تک
attack origine
U
محل یا منبع تک
attack on the blade
U
حمله شمشیرباز به تیغه
attack on preparation
U
شمشیرباز اماده برای حمله
attack size
U
اندازه تک
attack size
U
استعداد وسایل درگیر در تک
casualty attack
U
تک غافلگیری که به منظورتولید تلفات انجام میشود تک غافلگیری ش م ر
night attack
U
شبیخون
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
banzai attack
U
حمله بی پروا
backside attack
U
حمله از پشت
angle of attack
U
زاویه حمل
attack zone
U
منطقه حمله
attack timing
U
زمان بندی تک
attack teacher
U
وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
attack speed
U
سرعت تک
attack helicopter
U
هلیکوپتر تک
attack helicopter
U
هلیکوپتر تک ور
attack heading
U
جهت تک
angle of attack
U
زاویه تک
anderssen attack
U
حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
air attack
U
حمله هوایی
air attack
U
تک هوایی
accidental attack
U
تک تصادفی
absence attack
U
حمله غیاب
counter-attack
U
پاتک
counter-attack
U
حمله متقابله
anxiety attack
U
حمله اضطراب
attack altitude
U
ارتفاع تک
attack heading
U
سمت تک
attack group
U
گروه تک به ساحل
attack group
U
گروه تک
attack force
U
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
counter attack
U
حمله متقابله
attack carrier
U
ناو هواپیمابر افندی
attack block
U
دفاع روی تور والیبال
attack assessment
U
ارزیابی تک
attack assessment
U
ارزیابی نتایج تک
counter attack
U
پاتک
dutch attack
U
دفاع برد
cut off attack
U
تک قطع کننده مسیر
four powns attack
U
حمله چهار پیاده
cut off attack
U
تک برشی
double attack
U
حمله دویل
false attack
U
حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com