Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
asynchronous admittance
U
گذرایی ناهمزمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
admittance
U
هدایت فاهری
admittance
U
گذرایی
admittance
U
ادمیتانس
admittance
U
پذیرش
admittance
U
ورود دخول
cyclic admittance
U
گذرایی حلقهای
complex admittance
U
گذرایی مختلط
input admittance
U
ادمیتانس اولیه
input admittance
U
مقدار هدایت طاهری اولیه
synchronous admittance
U
گذرایی همزمان
electrode admittance
U
گذرایی الکترد
to refuse somebody admittance to something
U
پذیرش کسی را برای چیزی رد کردن
admittance ticket
U
بلیطورودی
input admittance of the tube
U
مقدار هدایت اولیه لامپ
effective output admittance
U
گذرایی موثر خروجی
effective input admittance
U
گذرایی موثر ورودی
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
asynchronous
U
1-روش ارسال سریع داده
asynchronous
U
غیرهمزمان
asynchronous
U
انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
asynchronous
U
2-استاندارد CCITT , ANSI مربوط به ارسال خانه
asynchronous
U
در یک شبکه با استفاده از خانههای داده با اندازه ثابت
asynchronous
U
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند
asynchronous
U
کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد
asynchronous
U
ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
asynchronous
U
ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
asynchronous
U
اسنکرون
asynchronous
U
ناهماهنگ
asynchronous
U
ناهمزمان
asynchronous
U
مختلف الزمان
asynchronous
U
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
asynchronous
U
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
asynchronous
U
اتصال به کامپیوتر برای دستیابی غیر یکنواخت به داده
asynchronous
U
اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
asynchronous
U
ناهمگام
asynchronous
U
غیرمعاصر
asynchronous
U
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
asynchronous transmission
U
مخابره غیرهمزمان
asynchronous transmission
U
مخابره ناهمگام
asynchronous transmission
U
اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
asynchronous alternator
U
ژنراتور اسنکرون
asynchronous commuinication
U
ارتباط ناهمزمان
asynchronous computer
U
کامپیوتر ناهنگام
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
asynchronous computer
U
کامپیوتر غیرهمزمان
asynchronous control
U
کنترل ناهمگام
asynchronous device
U
دستگاه ناهمگام
asynchronous device
U
دستگاه غیرهمزمان
asynchronous impedance
U
ناگذرایی ناهمزمان
asynchronous motor
U
موتور ناهمزمان
asynchronous reactance
U
راکتانس ناهمزمان
asynchronous transmission
U
انتقال غیرهمزمان
three phase asynchronous motor
U
موتور اسنکرون سه فازه
asynchronous time division multiplexing
U
تسهیم زمانی ناهمگام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com