Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
as memory serves
U
هر وقت بیاد انسان بیاید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
it serves him right
U
دنده اش هم نرم شود
it serves him right
U
سزاوار است تا چشمش هم کور
serves
U
نوبت
serves
U
گذراندن به سر بردن صودمند بودن برای
serves
U
کفایت کردن
serves
U
رفع کردن براوردن احتیاج
serves
U
خدمت کردن به
serves
U
سرو زدن
serves
U
سرو
serves
U
خدمت ارتشی کردن
serves
U
خدمت انجام دادن
serves
U
بکار رفتن
serves
U
بدردخوردن
serves
U
توپ رازدن
serves
U
نخ پیچی کردن
serves
U
خدمت کردن
serves
U
در خدمت بودن
serves
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
when occasion serves
U
هر وقت اقتضا کند هر وقت مقتضی باشد
You had it coming to you. serves you right.
U
چشمت کور
nothing serves to but apology
U
هیچ چیز جز عذر خواهی بدردنمیخوردیا سودمند نیست
I hope it serves ( answerew ) your purpose ( meets your view ) .
U
امید وارم نظرتان را تأمین کند
in memory of
<idiom>
U
به صورت رایگان
immediate memory
U
حافظه فوری
to the memory of
U
به یادبود
memory
U
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory
U
یادگار یاد بود
memory
U
حافظه دستگاه کامپیوتر
memory
U
یاد
memory
U
خاطره
memory
U
حافظه
rotating memory
U
حافظه چرخشی
screen memory
U
خاطره پوشان
screw to the memory
U
بذهن سپردن
read only memory
U
حافظه فقط خواندنی
read mostly memory
U
حافظه بیشتر خواندنی
search memory
U
حافظه جستجو
racial memory
U
حافظه نژادی
programmable memory
U
حافظه برنامه پذیر
real memory
U
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
scratchpad memory
U
حافظه چرکنویس
real memory
U
حافظه حقیقی
real memory
U
حافظه واقعی
remote memory
U
حافظه دور
regenerative memory
U
حافظه احیاء کننده
regenerative memory
U
حافظه باز زا
regenerative memory
U
رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory
U
عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
scratchpad memory
U
حافظه چرکنویسی
refresh memory
U
واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
recent memory
U
حافظه نزدیک
photodigital memory
U
خواندن چند بار
photodigital memory
U
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
memory module
U
واحد حافظه
memory moard
U
برد حافظه
memory mapping
U
نگاشت حافظه
memory mapping
U
نقشه حافظه
memory mapped i/o
U
ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory map
U
طرح یا نقشه حافظه
memory interleaving
U
برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
memory map
U
نگاشت حافظه
memory map
U
نقشه حافظه
memory management
U
مدیریت حافظه
memory location
U
محل حافظه
memory module
U
ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory port
U
درگاه حافظه
memory protection
U
حفافت حافظه
passive memory
U
حافظه منفعل
optical memory
U
حافظه نوری
one level memory
U
حافظه یک سطحی
memory word
U
کلمه حافظه
memory trace
U
رد یاد
memory span
U
فراخنای یاد
memory sniffing
U
ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory snapshot
U
تصویر لحظهای حافظه
memory register
U
ثبات حافظه
memory protection
U
پشتیبانی ازحافظه
memory location
U
مکان حافظه
secondary memory
U
حافظه ثانویه
primary memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
main memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
computer memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
memory management
U
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
to fail
[memory]
U
درماندن
[حافظه یا خاطره]
to fail
[memory]
U
وا ماندن
[حافظه یا خاطره]
computer memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
main memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
primary memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
U
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
U
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
To revive a memory.
U
خاطره ای رازنده کردن
I can recite from memory.
U
می توانم از حفظ بخوانم
to stamp on the memory
U
ذهنی کردن
to escape one's memory
U
از خاطر رفتن
to commit to memory
U
ازبرکردن
static memory
U
حافظه ایستا
stack memory
U
حافظه پشتهای
shadow memory
U
شبه حافظه
shadow memory
U
حافظه ثانوی موقت
shadow memory
U
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory
U
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory
U
حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory
U
حافظه نیمه هادی
to stamp on the memory
U
در ذهن منقوش ساختن
upper memory
U
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
virtual memory
U
حافظه مجازی
subtract from memory
U
دکمهکمکنندهازحافظه
memory recall
U
دوبارهخوانیحافظه
memory key
U
کلیدحافظه
memory cancel
U
پاککردنحافظه
memory button
U
دکمهحافظ
add in memory
اضافه کردن به حافظه
within living memory
U
به یاد دارند
within living memory
U
تا انجا که مردمان زنده
volatile memory
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory
U
حافظه فرار
memory image
U
تصویر یاد
it escaped my memory
U
یادم رفت
EDO memory
U
ذخیره کند
EDO memory
U
فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory
U
MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
dynamic memory
U
حافظه پویا
shared memory
U
حافظه تسهیم شده
disk memory
U
حافظه دیسک
cryogenic memory
U
استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory
U
رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
core memory
U
حافظه هستهای
core memory
U
حافظه چنبرهای
eidetic memory
U
یاد روشن
coordinate memory
U
حافظه مختصاتی
expanded memory
U
حافظه گسترشی
internal memory
U
بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory
U
حافظه داخلی
interleave memory
U
حافظه جاگذاری
incidental memory
U
حافظه اتفاقی
in memory of blessedmemory
U
خدابیامرز
in memory of blessedmemory
U
بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory
U
بیاد
external memory
U
حافظه خارجی
extended memory
U
حافظه تمدیدی
extended memory
U
حافظه توسعه یافته
conventional memory
U
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional memory
U
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
control memory
U
حافظه کنترلی
bubble memory
U
مین فرفیت بالا
bubble memory
U
حافظه حبابی
base memory
U
حافظه پایه
auxiliary memory
U
حافظه کمکی
auxiliary memory
U
حافظ کمکی
acoustic memory
U
حافظه صوتی
associative memory
U
حافظه شرکت پذیر
associative memory
U
حافظه تداعی
associative memory
U
حافظه انجمنی
alterable memory
U
حافظه اصلاح پذیر
bubble memory
U
سرعت بالا و حافظه متحرک
bubble memory
U
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
control memory
U
حافظه کنترل
constructive memory
U
حافظه سازا
commit to memory
U
حفظ کردن
cache memory
U
یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory
U
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory
U
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory
U
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
U
حافظه پنهانی
bytewide memory
U
بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
buffer memory
U
حافظه میانیگر
alterable memory
U
حافظه تغییرپذیر
laser memory
U
حافظه لیزری
memory drum
U
گردونه یاد
main memory
U
حافظه اصلی
memory address
U
ادرس حافظه
memory address
U
نشانی حافظه
memory bandwidth
U
پهنای باند حافظه
memory allocation
U
اختصاص حافظه
memory dependent
U
وابسته حافظه
memory bank
U
بانک حافظه
memory cycle
U
چرخه حافظه
memory cache
U
حافظه پنهان
memory chip
U
تراشه حافظه
memory capacity
U
گنجایش حافظه
memory dump
U
روگرفت حافظه
magnetic memory
U
حافظه مغناطیسی
memory illusion
U
خطای یاد
low memory
U
فضای حافظه تا چند کیلوبایت
memory hierarchy
U
سلسله مراتب حافظه
memory dependent
U
متکی به حافظه
memory guard
U
نگهبان حافظه
memory for digits
U
حافظه عددی
mass memory
U
حافظه انبوه
memory dump
U
رونوشت ازحافظه
memory afterimage
U
رد تصویر یاد
memory cell
U
سلول حافظه
control read only memory
U
حافظه فقط خواندنی کنترلی
memory address space
U
فضای نشانی حافظه
memory resident program
U
برنامه مقیم در حافظه
to refresh
[jog]
your memory
U
خاطره خود را تازه کردن
[ که دوباره یادشان بیاید]
memory addressing mode
U
باب ادرس دهی حافظه
content addressable memory
U
محتوای حافظه ادرس پذیر
magnetic matrix memory
U
حافظه ماتریس مغناطیسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com