Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
arrest warrants
U
قرار توقیف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
warrants
U
تضمین حکم
warrants
U
تضمین کردن
warrants
U
سند عندالمطالبه
warrants
U
اجازه قانونی
warrants
U
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warrants
U
ضمانت
warrants
U
ضمانت کردن مجوز
warrants
U
گواهی
warrants
U
گواهی حکم
warrants
U
اختیار
warrants
U
حواله
warrants
U
مجوز
warrants
U
گواهی کردن
search warrants
U
حکم تفتیش منزل
death warrants
U
حکم اعدام
search warrants
U
حکم تفتیش
search warrants
U
اجازه تفتیش
search warrants
U
حکم بازرسی و ورود
under arrest
U
تحت الحفظ
arrest
U
دستگیری
arrest
U
دستگیرکردن
arrest
U
وقفه
arrest
U
بازداشت
arrest
U
جلوگیری کردن
arrest
U
توقیف کردن بازداشتن
arrest
U
توقیف
arrest
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest
U
حکم توقیف
arrest
U
حکم ضبط توقیف کردن
arrest
U
جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
arrest
U
سد کردن
arrest
U
توقیف شخص
arrest
U
دستگیر کردن
arrest
U
جلوگیری از سقوط
arrest
U
ضبط کردن
arrest
U
سد جلوگیری
house arrest
U
بازداشت در خانه
house arrest
U
توقیف در منزل
warrant as arrest
U
حکم توقیف
warrant as arrest
U
حکم بازداشت
arbitrary arrest
U
توقیف غیر قانونی وخودسرانه
cardiac arrest
U
توقف ناگهانی قلب
arrest warrant
U
قرار توقیف
arrest of judgment
U
سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
parol arrest
U
جلب شفاهی
parol arrest
U
توقیف شفاهی
parol arrest
U
جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
He went underground to avoid arrest.
U
او
[مرد]
خودش را غایم کرد تا دستگیرش نکنند.
privilege frome arrest
U
مصونیت از توقیف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com