English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
approximate contour U میزان منحنی تقریبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
approximate U نزدیک کردن
approximate value U مقدار تقریبی
approximate U نه دقیق ولی تقریبا درست
approximate U تقریبی
approximate U تقریب زدن
approximate U نزدیک امدن تقریبی
approximate solution U حل تقریبی
approximate assumption U فرضیه تقریب
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
contour U فرم
contour U ضد
contour U شکل
contour U طرح پیشخوان
contour U هیکل
contour U کانتور
contour U خط واصل
contour saw U با طرح اره کردن
contour U منقابل
contour U شکل دادن
contour U خط فاصل درنقشههای رنگی
contour U نقشه برجسته
contour U نقاشی کردن طراحی کردن
contour U حدفاصل
contour U نمای کرانی
contour U پست و بلندی
contour U محیط مریی دوره میزان منحنی
contour U محیط مرئی
contour U فرم دادن
contour U خط کناره نما
contour U بدنه
contour U عوارض زمین
contour lines U منحنی تراز
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
contour map U نقشه برجسته
contour map U نقشه میزان منحنی دار
contour map U نقشه عوارض نما
contour map U طرح کانتوری
contour lines U خط هم ارتفاع
contour bands U بندهای دور گرد
contour template U مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
depth contour U خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
depth contour U تک ژرفا
depth contour U پربند عمق
intermediate contour U میزان منحنی واسطه
contour feather U قسمتبرجستهیپر
contour lines U خطوط میزان منحنی
contour line U خط جانبی
bathymetric contour U میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
bathymetric contour U خط عمق سنجی
contour analysis U تجزیه و تحلیل کرانهای
contour bund U بند در امتداد خط تراز
contour electrode U الکترود پروفیلی
contour electrode U الکتروددوره دار
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
contour line U منحنی تراز
contour grind U سنگ سمباده پروفیل
contour grinder U دستگاه سنگ پروفیل
contour interval U فاصله میزان منحنی
contour interval U فاصله خطوط واصل
contour line U خط میزان منحنی
contour line U خط برجستگی زمین
index contour line U میزان منحنی اصلی
contour milling machine U دستگاه فرز پروفیل
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com