Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 162 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
approach transition
U
تبدیل ورودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
approach approach conflict
U
تعارض گرایشی- گرایشی
transition
U
فراگذاری
transition
U
گذار
transition
U
تحول
transition
U
انتقال
transition
U
انتقالی
transition
U
گذر
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
U
نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
transition
U
برزخ
transition
U
تغییر وضعیت از نوعی به نوع دیگر
transition probability
U
احتمال جهش
transition probability
U
احتمال انتقال
transition point
U
نقطه فراگذری
transition period
U
دوره انتقال
transition level
U
سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
transition layer
U
منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
transition element
U
عنصر واسطه
transition moment
U
گشتاورجهش
transition moment
U
گشتاور انتقال
transition period
U
دوره گذار
transition diagram
U
نمودار گذارها
electronic transition
U
جهش الکترونی
electron transition
U
عبور الکترون
demographic transition
U
گذار جمعیت
demographic transition
U
انتقال جمعیتی
galss transition
U
تبدیل شیشهای
gamma transition
U
تبدیل شیشهای
glassy transition
U
تبدیل شیشهای
gate transition
U
شیر فلکه تبدیل
indirect transition
U
عبور یا انتقال غیرمستقیم
inner transition elements
U
عناصر واسطه داخلی
interband transition
U
انتقال باند- باند
phase transition
U
تبدیل فاز
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
transition diagram
U
گذارنما
electron transition
U
انتقال الکترون
forbidden transition
U
جهش الکترونی ممنوع
transition ranges
U
میدان تیر انتقالی
transition section
U
مقطع تبدیل
energy transition
U
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
first order transition
U
گداز مرتبه یک
transition fittings
U
اتصالگذرا
absorption transition
U
تحول جذب
transition time
U
زمان انتقال
transition time
U
زمان تحول
transition series
U
گروه عناصر واسطه
transition state
U
حالت گذار
transition temperature
U
دمای تحول
transition temperature
U
دمای فراگذری
transition temperature
U
دمای تبدیل
glass transition temperature
U
دمای تبدیل شیشهای
light transition loss
U
تلف عبور نور
gamma transition temperature
U
دمای تبدیل شیشهای
magnetic transition point
U
نقطه کوری
magnetic transition point
U
نقطه تبدیل مغناطیسی
magnetic transition temperature
U
نقطه کوری
magnetic transition temperature
U
درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
post transition metals
U
فلزات پس واسطه
rubbery transition temperature
U
دمای تبدیل لاستیکی
light transition loss
U
تلف عبوری بار جزئی
to approach somebody
[something]
U
نزدیک شدن به کسی
[چیزی]
to approach somebody
[something]
U
نزدیک آمدن به کسی
[چیزی]
to approach somebody
[something]
U
به سمت کسی
[چیزی]
رفتن
to approach one another
U
به هم نزدیک شدن
[همچنین اصطلاح مجازی]
to approach
U
به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach
U
به طرف کسی رفتن
to approach something
U
نزدیک شدن به چیزی
to approach something
U
نزدیک آمدن به چیزی
approach
U
نزدیک شدن
approach
U
معبر
approach
U
پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach
U
حرکت به سمت جلو
approach
U
رسیدن
approach
U
دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approach
U
دورخیز
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
U
شیوه
approach
U
برخورد
approach
U
برداشت روش
approach
U
رویکرد
approach
U
دیدگاه
approach
U
مسیر فرود
approach
U
نزدیک امدن معبر
approach
U
مشی
approach gradient
U
شیب گرایش
approach lane
U
مسیر تقرب
approach ramp
U
فرازای ورود
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
approach end
U
ابتدای باند فرود
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
approach line
U
خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
approach line
U
خط تقرب به باند
approach march
U
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
approach parapets
U
جان پناه دیوار
approach ramp
U
سربالائی ورودی
approach ramp
U
فرازورودی
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
approach clearance
U
اجازه تقرب
approach clearance
U
اجازه فرود
to approach
[a topic]
U
ذکر کردن
[موضوعی]
hump approach
U
برآمدگیکناری
underpass approach
U
نشیب پیوند
underpass approach
U
سرازیری پیوند
angle of approach
U
زاویه فرود هواپیما
angle of approach
U
زاویه تند
angle of approach
U
زاویه حاده
approach channel
U
کانال ورودی- نهر ورودی
approach chart
U
نقشه مسیر فرود
approach chart
U
نقشه تقرب هواپیما
velocity of approach
U
سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
final approach
U
مسیر نهایی فرود
initial approach
U
مسیر تقرب اصلی
avenues of approach
U
راههای نفوذی مسیرهای تقرب
avenues of approach
U
معابر وصولی
intermediate approach
U
مسیر تقرب فرعی
intrinsic approach
U
رهیافت سرشتی
intrinsic approach
U
رهیافت درونی
initial approach
U
تقرب اولیه هواپیما
landing approach
U
مسیر تقرب
information approach
U
روش کسب اطلاعات
clinical approach
U
روش بالینی
angle of approach
U
زاویه تقرب هواپیما
final approach
U
مسیرنهایی فرود هواپیما
expenditure approach
U
روش مخارج
expenditure approach
U
روش هزینه
covered approach
U
راه نفوذی پوشیده
covered approach
U
پیشروی پوشیده معابر مخفی
covered approach
U
مسیر پوشیده
counter approach
U
استحکامات متقابله
commodity approach
U
بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
approach schedule
U
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
power approach
U
تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
quantitative approach
U
روش کمی
quantitative approach
U
دیدگاه کمی
approach route
U
مسیرفرود به باند
radio approach
U
دستگاه تقرب رادیویی
missed approach
U
فرود اضطراری
missed approach
U
فرود ناقص
radio approach
U
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
approach ramp
U
شیب ورودی
approach sequence
U
ترتیب توالی تقرب هواپیماها
approach time
U
زمان تقرب هواپیما
approach time
U
زمان نزدیک شدن به باند
line of approach
U
مسیر تقرب یا فرود
line of approach
U
راه تقرب به دشمن
line of approach
U
راه وصول
systems approach
U
رویکرد نظام نگر
approach wall
U
دیواره ورودی
approach route
U
مسیر تقرب به باند
closest point of approach
U
نزدیکترین نقطه گذر
ground controled approach
U
دستگاه تقرب خودکار
ground controled approach
U
دستگاه فرود خودکار هواپیما
income and expenditure approach
U
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
target approach point
U
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
approach avoidance conflict
U
تعارض گرایشی- اجتنابی
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
job to job transition
U
فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...