Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
approach schedule
U
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
approach approach conflict
U
تعارض گرایشی- گرایشی
schedule
U
برنامه زمان بندی
schedule
U
برنامه اجرائی
schedule
U
زمان بندی کردن
schedule
U
برنامه زمانی
schedule
U
برنامه ریزی کردن
schedule
U
برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
schedule
U
زمانبندی
schedule
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule
U
ریز برنامه
schedule
U
فهرست راهنمای قانون
schedule
U
در برنامه منظورکردن
schedule
U
برنامه زمان بندی فهرست
schedule
U
صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
schedule
U
برنامه
schedule
U
دربرنامه گذاردن
vi schedule
U
برنامه فاصلهای متغیر
vr schedule
U
برنامه نسبتی متغیر
Schedule+
U
برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
fi schedule
U
برنامه فاصلهای ثابت
fr schedule
U
برنامه نسبتی ثابت
schedule
U
صورت فهرست
schedule
U
فرانما
schedule
U
جدول
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
consumption schedule
U
جدول مصرف
assault schedule
U
برنامه هجوم
interval schedule
U
برنامه فاصلهای
project schedule
U
زمان بندی پروژه
rating schedule
U
مقیاس درجه بندی
demand schedule
U
جدول تقاضا
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
employment schedule
U
برنامه ماموریت ناو
optimum schedule
U
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
employment schedule
U
برنامه استفاده از ناو
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
indifference schedule
U
جدول بی تفاوتی
maintenance schedule
U
برنامه نگهداشت
ratio schedule
U
مقیاس نسبتی
schedule date
U
موعد طبق برنامه
shift schedule
U
برنامه شیفت کاری
schedule an appointment
U
قرار ملاقات گذاشتن
work schedule
U
برنامه کار
tariff schedule
U
جدول تعرفه
supply schedule
U
جدول عرضه
subject schedule
U
برنامه جزء جزء
subject schedule
U
برنامه موضوعی
schedule report
U
گزارش زمانبندی شده
schedule of targets
U
برنامه هدفها
schedule of targets
U
برنامه اماجها
schedule of fires
U
برنامه ساعتی اتشها
schedule of fires
U
برنامه اتشها
time schedule
U
برنامه زمانی
schedule maintenance
U
نگهداری زمانبندی شده
schedule maintenance
U
نگهداشت زمان بندی شده
shift schedule
U
برنامه نوبت کاری
shift schedule
U
برنامه زمان کاری
fixed interval schedule
U
برنامه فاصلهای ثابت
variable ratio schedule
U
برنامه نسبتی متغیر
market demand schedule
U
صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
fixed ratio schedule
U
برنامه نسبتی ثابت
variable interval schedule
U
برنامه فاصلهای متغیر
individual demand schedule
U
جدول تقاضای فردی
individual demand schedule
U
صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
edward's personal preference schedule
U
مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
رویکرد
approach
U
رسیدن
approach
U
دیدگاه
approach
U
دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approach
U
مسیر فرود
approach
U
حرکت به سمت جلو
approach
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
U
دورخیز
approach
U
پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach
U
معبر
approach
U
برداشت روش
approach
U
برخورد
to approach
U
به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach somebody
[something]
U
نزدیک شدن به کسی
[چیزی]
to approach somebody
[something]
U
نزدیک آمدن به کسی
[چیزی]
approach
U
نزدیک شدن
to approach one another
U
به هم نزدیک شدن
[همچنین اصطلاح مجازی]
to approach
U
به طرف کسی رفتن
approach
U
مشی
approach
U
نزدیک امدن معبر
approach
U
شیوه
to approach something
U
نزدیک شدن به چیزی
to approach something
U
نزدیک آمدن به چیزی
to approach somebody
[something]
U
به سمت کسی
[چیزی]
رفتن
angle of approach
U
زاویه تند
quantitative approach
U
دیدگاه کمی
angle of approach
U
زاویه حاده
approach channel
U
کانال ورودی- نهر ورودی
quantitative approach
U
روش کمی
radio approach
U
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio approach
U
دستگاه تقرب رادیویی
angle of approach
U
زاویه فرود هواپیما
angle of approach
U
زاویه تقرب هواپیما
initial approach
U
تقرب اولیه هواپیما
systems approach
U
رویکرد نظام نگر
underpass approach
U
سرازیری پیوند
underpass approach
U
نشیب پیوند
hump approach
U
برآمدگیکناری
velocity of approach
U
سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
to approach
[a topic]
U
ذکر کردن
[موضوعی]
power approach
U
تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
approach ramp
U
فرازای ورود
commodity approach
U
بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
approach march
U
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
approach line
U
خط تقرب به باند
counter approach
U
استحکامات متقابله
covered approach
U
پیشروی پوشیده معابر مخفی
covered approach
U
راه نفوذی پوشیده
approach line
U
خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
approach lane
U
مسیر تقرب
approach gradient
U
شیب گرایش
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
clinical approach
U
روش بالینی
avenues of approach
U
راههای نفوذی مسیرهای تقرب
approach ramp
U
فرازورودی
approach route
U
مسیر تقرب به باند
approach route
U
مسیرفرود به باند
approach ramp
U
سربالائی ورودی
approach sequence
U
ترتیب توالی تقرب هواپیماها
approach time
U
زمان تقرب هواپیما
approach time
U
زمان نزدیک شدن به باند
approach transition
U
تبدیل ورودی
approach wall
U
دیواره ورودی
approach parapets
U
جان پناه دیوار
avenues of approach
U
معابر وصولی
expenditure approach
U
روش هزینه
expenditure approach
U
روش مخارج
approach end
U
ابتدای باند فرود
intrinsic approach
U
رهیافت سرشتی
intrinsic approach
U
رهیافت درونی
landing approach
U
مسیر تقرب
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
approach clearance
U
اجازه فرود
line of approach
U
راه وصول
line of approach
U
راه تقرب به دشمن
line of approach
U
مسیر تقرب یا فرود
approach chart
U
نقشه تقرب هواپیما
missed approach
U
فرود ناقص
missed approach
U
فرود اضطراری
approach ramp
U
شیب ورودی
approach chart
U
نقشه مسیر فرود
covered approach
U
مسیر پوشیده
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
final approach
U
مسیرنهایی فرود هواپیما
approach clearance
U
اجازه تقرب
final approach
U
مسیر نهایی فرود
information approach
U
روش کسب اطلاعات
initial approach
U
مسیر تقرب اصلی
intermediate approach
U
مسیر تقرب فرعی
approach avoidance conflict
U
تعارض گرایشی- اجتنابی
target approach point
U
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
ground controled approach
U
دستگاه فرود خودکار هواپیما
income and expenditure approach
U
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
ground controled approach
U
دستگاه تقرب خودکار
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
closest point of approach
U
نزدیکترین نقطه گذر
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...